تفتان
تَفْتان، رشتهکوه و آتشفشانی نیمهخاموش در استان سیستان و بلوچستان. نام تفتان برگرفته از واژۀ تب و تفت، و در زبان پهلوی به معنی گرم، سوزان و درخشان است (نک : مکنزی، 81؛ فرهوشی، 425). سبب نامگذاری این کوه به نام تفتان، خروج دمههای آتشفشانی مرکب از بخار آب و گاز گوگرد از دهانۀ آن و وجود چشمههای آب گرم و سوزان در دامنههای آن است (بدیعی، 1/ 52).
رشتهکوهتفتان از بلندترین کوههای خاور ایران است. این رشتهکوه بین °60 و ´50 تا °61 و ´15 طول شرقی و °28 و ´30 تا °28 و´50 عرض شمالی میان شهرستانهای میرجاوه و خاش قرارگرفته، و در واقع مرز طبیعی میان این دو شهرستان است. جهت این رشتهکوه، شمال غربی ـ جنوب شرقی است، و درازای آن بیش از 62 کمـ ، و مساحت آن همراه با کوهها و قلههای فرعی آن، حدود 800‘1 کمـ 2 است (خنجی، 76؛ جعفری، 158).
رشته کوه تفتان دارای قلل متعددی است که معروفترین و بلندترین آنها، قلۀ آتشفشانی تفتان با ارتفاع 941‘3 متر از سطح دریاست که به آن چهل تن هم میگویند ( فرهنگ جغرافیایی کوهها...، 3/ 18). علت این نامگذاری بنا به گفتۀ اهالی محل، به این سبب است که روزی 40 مرد روحانی در این کوه پدیدار گشته، و پس از مدتی از دیدهها ناپدید شدهاند. این کوه در نظر مردم پیرامون آن، از تقدس خاصی برخوردار بوده است و در گذشتۀ نه چندان دور به زیارت آن میرفته، و در آنجا قربانی میکردهاند (نک : سایکس، 134)؛ حتى امروزه نیز، اهالی آنجا به نام چهل تن سوگند میخورند (جهانبانی، 231). به همین سبب، بلندترین قسمت قلۀ تفتان موسوم به کوه زیارت است (خنجی، همانجا).
ساختار اصلی قلۀ آتشفشانی تفتان، شامل دو کوه است که به وسیلۀ بخشی زین مانند و باریک به هم پیوستهاند. قلۀ شمالیکه بلندتر است، همان کوه زیارت است و قلۀ جنوبی که کوتاهتر است و تا اندازهای شکل مخروطی خود را حفظ کرده، با جریان گدازۀ آندزیتی ضخیم و جوانتری پوشیده شده است، مادر کوه، صبح کوه و یا نرکوه نامیده میشود (نک : پورکرمانی، 102؛ فرهنگ جغرافیایی کوهها، همانجا).
قلۀ تفتان دارای 3 دهانۀ آتشفشانی است که دو دهانۀ آن فعالتر از دیگری است و صدای انفجارهای آتشفشانی از ژرفای آن شنیده میشود و از دهانههای آن دائماً گازهای گوگردی خارج میشود. در مدخل این دهانههای آتشفشانی تختههای گوگردی خالص به وفور دیده میشود (خنجی، همانجا). قلۀ تفتان پوشیده از خاکستر سفید رنگی است که از سولفاتهای آلومینیم و کلسیم همراه با اوپال و کربنات کلسیم تشکیل شده است و از دور اینگونه به نظر میرسد که این قله همیشه پوشیده از برف است (رزمآرا، 26؛ مهدوی، 45؛ پورکرمانی، همانجا).
از دامنههای کوه تفتان، رودخانههای چندی مانند سنگان، سعدآباد، نازیل، کل تنگی، تودی لنگ، گزان تیر و گزو سرچشمه میگیرند و روستاهای بسیاری در دامنههای آن واقع شده است (جعفری، همانجا). تفتان به علت برخورداری از آب و هوای معتدل و درههای پرآب از پوشش گیاهی مناسبی برخوردار است و در دامنههای آن درختان پستۀ کوهی یا بنه، بادام کوهی، ارژن، سیاه چوب، گز، تاگز، گیاهانی همچون راب، پترک وهنگ یا آنقوزه به فراوانی یافت میشود. این شرایط مساعد باعث شده است که طایفۀ ریگی و دیگر طوایف پیرامون خاش، تابستانها را در دامنههای این کوه به ییلاق بگذرانند (نک : مخبر، 63؛ افشار سیستانی، 20-21).
کوه تفتان با وجود همۀ شگفتیهایش، کمتر مورد توجه جغرافینویسان مسلمان واقع شده است. یاقوت حموی نخستین جغرافیا نویسی است که ذیل نام تمیتمندان (از شهرهای مکران) به کوهی ــ بدون نـام بردن از تفتان ــ در این شهر اشاره دارد که از آن نشادر استخراج میشده است (1/ 847). امروزه نیز روستایی به نام تمندان در باختر کوه تفتان از توابع شهرستان خاش وجود دارد ( فرهنگ جغرافیایی آبادیها...، 23). مؤلف گمنام کتاب هفت کشور در سدۀ 8ق از این کوه با نام «دفتان»یاد کرده است. وی درگزارش خود به دهانههای آتشفشانی این کوه و رسوبات ناشی از خروج دمههای آتشفشانی در مدخل این دهانهها و چگونگی بهرهبرداری از این رسوبات، اشاره کرده است. بنا بر گزارش وی، معادن نشادر کوه تفتان از مایملک دیوانی به شمار میرفته است و بهرهبرداری از آنها را به مقاطعه میدادهاند (ص 54).
در برخی از سفرنامههای دورۀ قاجاریه اشاراتی به کوه تفتان و وضعیت آن شده است. در 1279ق/ 1862م میرزا مهدی خان سرتیپ مهندس، از سوی دولت وقت مأمور تهیۀ گزارشی از وضعیت بلوچستان شد. وی در گزارش مأموریت خود که عین آن در مرآة البلدان، ذیل واژۀ بلوص یا بلوچ نقل شده است، نامی از تفتان نمیبرد، اما ضمن جغرافیای ناحیۀ سرحد، تحت عنوان «معادن» شرح نسبتاً مفصلی دربارۀ کوهی موسوم به «گوگرد» مینویسد که با کوه تفتان منطبق است (نک : مخبر، 64-66؛ اعتمادالسلطنه، 1/ 441-442).
در اواخر سال 1300ق/ 1893م سایکس از کوه تفتان صعود کرد. در واقع او نخستین اروپایی استکه از قلۀ تفتاندیدن کرده است. وی در سفرنامۀ خودآگاهیهای تاریخی و جغرافیایی بسیار مفیدی از وضعیت کوه تفتان و باورهای مردم دربارۀ آن به دست میدهد (نک : ص 128-134؛ معرفت، 388).
مآخذ
اعتمادالسلطنه، محمدحسن، مرآةالبلدان، به کوشش عبدالحسین نوایی و هاشم محدث، تهران، 1367ش؛ افشار سیستانی، ایرج، «تفتان، آتشفشان بالقوه»، رشد (آموزش جغرافیا)، تهران،1366ش، شم 11؛ بدیعی، ربیع، جغرافیای مفصل ایران، تهران، 1367ش؛ پورکرمانی، محسن، «مختصری دربارۀ ژئومورفولوژی استـان سیستان و بلوچستان»، تحقیقات جغرافیایـی، مشهد، 1365ش، س 1، شم 3؛ جعفـری، عباس، کـوهها و کوهنامۀ ایران، تهـران، 376ش؛ جهانبانـی، اماناللـه، سرگذشت بلوچستان و مرزهای آن، تهران، 1338ش؛ خنجی، عبدالواحد، «آتشفشان تفتان»، شکار و طبیعت، تهران، 1340ش، شم 17؛ رزمآرا، حسینعلی، جغرافیای نظامی ایران (مکران)، تهران، 1320ش؛ فرهنگ جغرافیایی آبادیهای کشور، سازمان جغرافیایی ارتش، تهران، 1362ش، ج 117-118؛ فرهنگ جغرافیایی کوههای کشور، سازمان جغرافیایی ارتش، تهران، 1379ش؛ فرهوشی، بهرام، فرهنگ پهلوی، تهران، 1346ش؛ مخبر، محمدعلی، «کوه تفتان»، یادگار، تهران، 1344ش، س 2، شم 7؛ معرفت، احمد، کوهها و غارهای ایران، تهران، 1373ش؛ مهدوی، معزالدین، آخرین مأموریت، تهران، 1342ش؛ هفت کشور یا صور الاقالیم، به کوشش منوچهر ستوده، تهران، 1353ش، یاقوت، بلدان؛ نیز: