تطهیر
تَطْهیر، عنوان آیۀ 33 از سورۀ احزاب (33) که ناظر بر فضیلت اهل بیت پیامبر(ص) و تطهیر آنان است. در سراسر این آیه گروهی از نزدیکان پیامبر(ص) مخاطب قرار گرفتهاند؛ آیه از دو بخش تشکیل شده است که هم از نظر زبانی و هم از نظر مفهومی با یکدیگر تفاوت دارند:
در بخش اول، از ضمایر مخاطب جمع مؤنث استفاده شده است و در بازگشت به صدر آیۀ پیشین (یا نساء النبی)، مخاطب آن به وضوح همسران پیامبرند. در این بخش چنین آمده است: «و در خانههاتان آرام گیرید و مانند جاهلیت پیشین خودآرایی مکنید و نماز به پای دارید و زکات دهید و از خدا و رسول فرمان برید».
در بخش دوم، ضمایر به مخاطب جمع مذکر تبدیل شدهاند و این حکایت از آن دارد که مخاطبان این بخش نسبت به بخش پیشین تفاوتی یافتهاند؛ دست کم بخشی از مخاطبان مردان هستند و برخلاف بخش اول آیه و سیاق آیات قبل و بعد، مخاطبان همسران پیامبر(ص)، یا دست کم فقط همسران پیامبر(ص) نیستند (زرکشی، 2/ 197). در این بخش چنین آمده است: «خدا چنین میخواهد که پلیدی را از شما اهل بیت (پیامبر) ببرد و شما را تطهیر نماید».
براساس برخی روایات، سبب نزول این آیه ارتباط استواری با حدیث کساء دارد. در حدیث کساء آمده است که این آیه در خانۀ ام سلمه همسر پیامبر(ص) نازل شده است و به هنگام نزول، علی، فاطمه، حسن و حسین(ع) در آنجا حاضر بودهاند. پیامبر اکرم (ص) به هنگام نزول آیه، این 4 تن را فراخواند، کساء یا پارچهای را که بر آن نشسته بود، بر سر خود و این 4 تن کشید و دعا کرد که «خداوندا این 4 تن اهل بیت مناند و آنان را از هر پلیدی به دور ساز». حتى زمانی که ام سلمه از پیامبر(ص) پرسش کرد که آیا او نیز در زمرۀ اهل بیت محسوب خواهد شد، با این پاسخ که «تو از همسران پیامبری و تو بر خیری»، در عمل پاسخ منفی دریافت کرد. حدیث کساء افزون بر منابع امامیه، در منابع روایی و تفسیری اهل سنت نیز وارد شده است (برای امامیه، نک : کتاب سلیم...، 298؛ ابن بابویه، کمال...، 278، الخصال، 403؛ طوسی، 264، 565؛ برای اهل سنت، نک : ترمذی، 5/ 351؛ ابویعلى، 12/ 344، 456؛ طبری، 22/ 8؛ حاکم، 2/ 451؛ طبرانی، 3/ 53؛ ابوبشر دولابی، 108). نقل عروة بن زبیر مبنی بر نزول آیه در خانۀ عایشه (ابن سعد، 8/ 199)، در منابع دیگر تأیید نشده است.
فارغ از حدیث کساء، در تفسیر اهل بیت در این آیه 3 قول اصلی وجود دارد: قول نخست که امامیه بر آن تکیه دارد و نهتنها در روایات بسیاری از ائمۀ امامیه، که از سوی برخی از صحابه و تابعین نیز تأیید شده است، مقصود از اهل بیت همان 4 تن یاد شده هستند (مثلاً نک : کلینی، 1/ 287؛ طبری، 22/ 6-8). قول دوم که بر مبنای سیاق آیات استوار است، مقصود از اهل بیت را همسران پیامبر(ص) دانسته است و این سخنی است که از برخی صحابه و تابعین چون عکرمه، مولای ابن عباس نقل شده است (همو، 22/ 8-9؛ ابن کثیر، 3/ 484؛ سیوطی، الدر...، 6/ 603). قول سوم که کوشش در جهت جمع میان سیاق همسران پیامبر(ص) و عدول از ضمیر مؤنث به مذکر دارد، بر آن است که مقصود از اهل بیت، هم همسران پیامبر(ص) و هم گروه خاص یعنی علی و فاطمه(ع) (گاه همراه با حسن و حسین(ع)) هستند. این قول نزد مفسران اهل سنت از شهرت بیشتری برخوردار است (طبری، ابن کثیر، همانجاها؛ شوکانی، 4/ 280). اما قول چهارم، قول نادری منتسب به زید بن ارقم از صحابه است که براساس آن، مقصود از اهل بیت، خانوادۀ بزرگ پیامبر(ص) شامل آل عباس و آل علی و آل عقیل، و نه همسران پیامبر(ص) است که خداوند دادن زکات به آنان را تحریم کرده است (احمد بن حنبل، 4/ 367؛ ابن ابی شیبه، 2/ 429؛ مسلم، 4/ 1873-1874؛ ابن خزیمه، 4/ 62-63). در حالی که قائلان به قول اول به نصوص مروی از ائمه و نیز بر عدول در ضمیر تکیه دارند، مدافعان قول دوم افزون بر سیاق به برخی استدلالات دیگر مانندسبب نزول بودن همسران پیامبر(ص) و اینکه سبب نزول الزاماً باید داخل در موضوع آیه باشد، تکیه داشتهاند (مثلاً ابن کثیر، همانجا؛ بیضاوی، 4/ 374؛ قس: طباطبایی، 16/ 311-312).
«رجس» در آیۀ تطهیر اغلب به معانی گناه، عمل زشت و بهطور کلی پلیدی در عمل تفسیر شده است، و تنها مجاهد تابعی مکه است که رجس را به معنای شک گرفته است (مثلاً نک : جصاص، 4/ 33؛ ابن بابویه، معانی...، 138؛ بغوی، 3/ 528). فهم مفسران از معنای رجس نیز به شدت وابسته به فهم آنان از مرجع اهل بیت است. برای آنان که اهل بیت را ناظر به 4 تن دانستهاند، رجس شامل هر قسم از پلیدی است و بردن رجس و تطهیر، امری تکوینی و ناظر به معصوم بودن از تمام زشتیهاست. این قول مشهور نزد امامیه است. برای آنان که اهل بیت را ناظر به همسران پیامبر(ص) یا شامل آنان نیز دانستهاند، تطهیر اهل بیت امری تشریعی است و ناظر به آن است که همسران پیامبر(ص) باید بیش از دیگران مراقب اعمال خود باشند و خود را از هرگونه پلیدی دور نگاه دارند (نک : تفاسیر، ذیل آیه). در قول زید بن ارقم، رجس آشکار ناظر به دریافت زکات است، از آنجا که زکات «چرک اموال» تلقی میشده است (نک : مسلم، 2/ 753-754؛ حاکم، 3/ 551).
از نظر مباحث قرآن شناسی، باید توجه داشت که بخش دوم آیۀ تطهیر، با هر تفسیری که از آن صورت گیرد، تفاوت قابل ملاحظهای از نظر مرجع ضمایر آن، یا دست کم از نظر الفاظ با آیات قبل و بعد خود دارد.
پیچیدگی موجود درون آیۀ تطهیر، گاه برخی مباحث نحوی را نیز برانگیخته است، از جمله اینکه منصوب بودن «اهل البیت» در آیه از باب اختصاص، ندا، مدح یا بدل باشد (نک : ابوالبقاء، 2/ 193؛ مکی، 2/ 578؛ قرطبی، 14/ 182؛ سیوطی، الاتقان، 2/ 313).
آیۀ تطهیر در طی سدههای متمادی همواره موردتوجه مفسران و به ویژه عالمان امامی بوده، و افزون بر آنکه در طی کتب تفسیر (ذیل آیه) و کلام (ذیل عصمت و به طور کلی مباحث امامت) از آن بحث شده، کتب مستقلی نیز دربارۀ آن نوشته شده است (نک : آقابزرگ، 1/ 50، 2/ 483، جم )؛ از آن جمله است: «الحساب المطیر فی تفسیر آیة التطهیر» از قاضی نورالله شوشتری (د 1019ق) که در مجلۀ تراثنا (1415ق، شم 38-39) به چاپ رسیده است؛ و جلاء الضمیر فی حل مشکلات آیة التطهیر از محمدعلی بحرانی (آقابزرگ، 5/ 124). به اینها باید دهها اثر از معاصران را نیز افزود.
مآخذ
آقابزرگ، الذریعة؛ ابن ابی شیبه، عبدالله، المصنف، به کوشش کمال یوسف حوت، ریاض، 1409ق؛ ابن بابویه، محمد، الخصال، به کوشش علیاکبر غفاری، قم، 1362ش؛ همو، کمالالدین، به کوشش علیاکبر غفاری، تهران، 1390ق؛ همو، معانی الاخبار، به کوشش علیاکبر غفاری، قم، 1361ش؛ ابن خزیمه، محمد، الصحیح، به کوشش محمد مصطفى اعظمی، بیروت، 1971م؛ ابن سعد، محمد، الطبقات الکبرى، بیروت، دارصادر؛ ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، بیروت، 1401ق؛ ابوبشر دولابی، محمد، الذریة الطاهرة، به کوشش سعد مبارک حسن، کویت، 1407ق؛ ابوالبقاء عکبری، عبدالله، التبیان فی اعراب القرآن، به کوشش علی محمد بجاوی، قاهره، داراحیاء الکتب العربیه؛ ابویعلى، احمد، المسند، به کوشش حسین سلیم اسد، دمشق، 1404ق/ 1984م؛ احمد بن حنبل، المسند، قاهره، 1313ق؛ بغوی، حسین، معالم التنزیل، به کوشش خالد عک و مروان سوار، بیروت، 1407ق/ 1987م؛ بیضاوی، عبدالله، انوار التنزیل، به کوشش عبدالقادر عرفات حسونه، بیروت، 1416ق/ 1996م؛ ترمذی، محمد، السنن، به کوشش احمد محمدشاکر و دیگران، قاهره، 1357ق/ 1938م؛ جصاص، احمد، احکام القرآن، به کوشش محمد صدیق قمحاوی، بیروت، 1405ق/ 1985م؛ حاکم نیشابوری، محمد، المستدرک علی الصحیحین، به کوشش مصطفى عبدالقادر عطا، بیروت، 1411ق/ 1990م؛ زرکشی، محمد، البرهان فی علوم القرآن، به کوشش محمدابوالفضل ابراهیم، بیروت، 1391ق؛ سیوطی، الاتقان، به کوشش محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره، 1387ق/ 1967م؛ همو، الدر المنثور، بیروت، 1993م؛ شوکانی، محمد، فتح القدیر، بیروت، داراحیاء التراث العربی؛ طباطبایی، محمد حسین، المیزان، بیروت، 1417ق؛ طبرانی، سلیمان، المعجم الکبیر، به کوشش حمدی بن عبدالمجید سلفی، موصل، 1404ق؛ طبری، التفسیر، بیروت، 1405ق؛ طوسی، محمد، الامالی، قم، 1413ق؛ قرآن کریم؛ قرطبی، محمد، الجامع لاحکام القرآن، به کوشش احمد عبدالعلیم بردونی، قاهره، 1372ق؛ کتاب سلیم بن قیس، به کوشش محمدباقر انصاری، قم، 1415ق؛ کلینی، محمد، الکافی، به کوشش علیاکبر غفاری، تهران، 1391ق؛ مسلم بن حجاج، الصحیح، به کوشش محمدفؤاد عبدالباقی، قاهره، 1955م؛ مکی بن ابی طالب، مشکل اعراب القرآن، بهکوشش حاتم صالح ضامن، بیروت، 1405ق.