تجدد
تَجَدُّد، نشریۀ سیاسی و ارگان رسمی «کمیتۀ ایالتی آذربایجان، فرقۀ دموکرات ایران»، به صاحب امتیازی شیخ محمد خیابانی. این نشریه در یک دورۀ 3 ساله (16 جمادیالآخر 1335-14 ذیحجۀ 1338ق / 7 آوریل 1917- 29 اوت 1920م)، به زبان فارسی در تبریز منتشر میشد.
امتیاز انتشار تجدد برپایۀ تقاضای خیابانی (مق 1338ق) در 3 جمادیالاول 1335، از سوی وزارت معارف آذربایجان صادر شد و خیابانی متعهد گردید تا این نشریه را به عنوان «ناشر افکار دموکراسی» منتشر سازد (بیات، 1 / 367- 368). شمارۀ نخست آن با مدیریت ابوالقاسم فیوضات در 4 صفحه در مطبعۀ امید چاپ گردید (تجدد، شم 4، ص 1، 4). محل نخستین تجدد در مدرسۀ دولتی فیوضات بود، ولی بعدها به مکانهای دیگری مانند «بازارچۀ صفی» منتقل شد (همانجا، نیز شم 194، ص 1).
تجدد در ابتدا هفتگی بود. در سال اول به صورت روزانه درآمد، اما در1299ش، به دو روز در هفتهتقلیل یافت (پروین، 1). در شمارههای نخستین این نشریه، سردبیر با عنوانِ «ا.ع. خ.» معرفی میشد، ولی پس از 14 شماره، نام «ا. ف. ح. علوی» (ابوالفتح یا ابوالفتوح علوی) به عنوانِ سردبیر مطرح گردید (شم 4، ص 1، شم 14، ص 1، شم 15، ص1)؛ هر چند از شمارۀ 49 (ص 1)، نام علوی به عنوان سردبیر و یا نویسنده، از نشریه حذف، و بدینترتیب، همکاری وی با تجدد قطع شد. از شمارۀ 59 (ص 1) ابوالقاسم فیوضات به سبب «عدم مساعدت مزاجی» انفصال خود را از ادارۀ نشریه اعلام داشت و تقی رفعت که پیشتر، نام او با امضای تقی در پای برخی از مقالات و سرودهها دیده میشد (نک : شم 43، ص 1، 2)، به عنوان مدیر و سردبیر معرفی گردید. هر چند از این زمان به بعد، سرمقالههای تجدد بدون امضا به چاپ میرسید.
نویسندگان نشریۀ تجدد با نامِ اختصاری معرفی میشدند. مانند م. خ. (محمد خیابانی)؛ ا. ل.؛ غ. ع. زاده؛ م. م؛ م. ل. ؛ م. ع. سلطان الادبا؛ م. د. ؛ ع.ا. آشتیانی؛ تقی (رفعت)؛ ا. ع. خ. ؛ ا. آذر (نک : شم 4، ص 2، 3، شم 5، ص 4، شم 6، ص 1-4، شم 8، ص 2، 3، شم 13، ص 1، شم 14، ص 2، شم 15، ص 1). تجدد این مطالب را دربرمیگرفت: سرمقاله، مقاله، اخبار داخله، وقایع شهری، مکاتیب وارده، پاورقی، تلگرافات، اعلانات فرقۀ دموکرات، ادبیات و آگهی (نک : شم 4، ص 1-4، شم 27، ص 1، شم 67، ص 2-3). سرمقالات و مقالات از بخشهای ثابت تجدد بود و مواضع سیاسی گردانندگان نشریه را انعکاس میداد. قسمت اعظم اخبار هم ــ که در قالب اخبار داخله، وقایع شهری، مکاتیبِ وارده و تلگرافـات منعکس میشد ــ بیشتر محلـی، و مربوط به منطقۀ آذربایجان بود (همانجاها). آگهیها به دو بخشِ دولتی (اعلان برگذاری انتخابات مجلس چهارم) و خصوصی (اعلان کنسرت موسیقی در تئاتر آرامیان) تقسیم میشد (شم 10، ص 1، شم 62، ص 4).
در بخش ادبیات، تحت عنوان «ادبیات» یا «تجدد در ادبیات» سرودههای برخی از پارسی سرایان تبریز مانند تقی رفعت، جعفر خامنهای و صافی تبریزی به چاپ میرسید. این سرودهها کاملاً ایراندوستانه بود و در برخی از آنها مانند قطعات رفعت، خامنهای و شمس کسمائی برای یافتن قالبهای تازه تلاش میشد (نک : شم 5، ص 4، شم 12، ص 3، شم 14، ص 2، شم 15، ص 2، شم 17، ص 4، شم 18، ص 3، شم 19، ص 4، شم 33، ص 2، شم 43، ص 1؛ نیز آرینپور، 2 / 453- 459).
در طول دورهای که تجدد منتشر میشد (1335- 1338ق)، ایران، منطقه و جهان سالهای پرتلاطمی را پشت میگذاشت. در سطح خارجی، انقلاب اکتبر 1917 در روسیه، جنگ جهانی اول و شکست امپراتوری عثمانی قابل ذکر است و به لحاظ داخلی هم، تاجگذاری احمدشاه، انتخاب و عزل دست کم 10 رئیس الوزرا، پیشروی قوای عثمانی از غرب به سوی مرکز کشور، تشکیل پلیس جنوب توسط انگلیسیها، قحط و گرسنگی، حضور باقیماندۀ نیروهای روس در ایران، تشکیل کمیتۀ مجازات و شروع ترورهایسیاسی، انتخابات مجلس چهارم، و سرانجام، قرارداد 1919م میان وثوقالدوله و انگلیس، تنها گوشههایی از حوادث بیشمار ایران در این 3 سال بود. در چنین شرایطی، تجدد به عنوان نشریهای سیاسی، مواضع خود را در مقابل این حوادث در مقالات، سرمقالات و نیز اعلانات و بیان نامههای فرقۀ دموکرات به روشنی بیان میداشت. بنیان و اساس این مواضع بر اصول وطنخواهی و ایراندوستی استوار بود و گردانندگان نشریه، از این منظر به حوادث و جریانهای خارجی و داخلی مینگریستند.
از نگاه نویسندگان تجدد عملکرد دولتهای روس و انگلیس، مهمترین عوامل خارجی و تأثیرگذار بر جریانها و حوادث داخلی ایران به شمار میرفت و در مقالات و سرمقالات تجدد توجه ویژهای بدان معمول میشد. همچنین ضمن تمجید از انقلاب اکتبر روسیه، تمامی اخبار مربوط به درگیریهای داخلی آن کشور انعکاس مییافت (مثلاً نک : شم 4، ص 1-2، شم 20، ص 1، شم 25، ص 1، شم 28، ص 1، شم 30، ص 1، شم 32، ص 1، شم 52، ص 1، شم 54، ص 1) و سعی میشد تا خاطرات نامطلوبی که در ذهن و اندیشۀ ایرانیان دربارۀ ارتباط ایران و روسیه بود، دگرگون گردد و چنین القا شود که اولاً میان روسیۀ انقلابی و روسیۀ تزاری، تفاوتهای بنیادین وجود دارد و روسیۀ جدید هواخواه آزادی طلبان ایرانی است و ثانیاً سیاست دولت جدید روس با رفتار دولت انگلیس کاملاً در تضاد است (نک : شم 18، ص 1، شم 20، ص 1، شم 23، ص 1، شم 59، ص 1). البته این مواضع جانبدارانه، مانع از آن نبود که رفتار ناپسند نیروهای باقیماندۀ روسی در ایران، از چشم تجدد به دور بماند و انتقادی نسبت بدانها صورت نگیرد (نک : شم 24، ص 1، شم 47، ص 2).
سیاستهای دولت انگلیس نیز از چشم این نشریه دور نمیماند و انگلیس به عنوان عامل اصلی ناکامی و عدم استمرار کابینههای مختلف معرفی میشد (شم 36، ص 1، شم 78، ص 1) و تشکیل پلیس جنوب توسط انگلیس نیز مورد حملۀ شدید قرار داشت (نک : شم 36، ص 1، شم 43، ص 2-3، شم 46، ص 2-3، شم 74، ص 1، شم 80، ص 2) و نشریات متمایل به سیاستهای انگلیس، مانند رعد هم مورد نقد گزندۀ این نشریه قرار میگرفت (شم 74، ص 1).
در سطح داخلی، نگاه اصلیِ تجدد به کابینه و مجلس چهارم بود. ظهور و افول کابینههای مختلف و عمر کوتاه آنها، نظر تجدد را به خود جلب کرده بود (شم 21، ص 1) و آنها را تجددخواه و اصلاحطلب به شمارنمیآورد (شم 20، ص 1، شم26، ص 1) و بر آن بود که عناصری مانند محتشمالسلطنه، وثوقالدوله، قوام السلطنه و امینالملک، از عوامل ناکارآمدی این کابینهها هستند (شم 47،ص 1، شم 55، ص 1، شم 58، ص1).
پایان مجلس سوم که با آغاز انتشار تجدد همزمان شده بود، طرف توجه این نشریه نیز بود و نسبت به شروع انتخابات مجلس چهارم تأکید بسیار داشت (نک : شم 5، ص 1، شم 6، ص 1، شم 8، ص 1، شم 9، ص 1) و زمانی هم که بیانیۀ شروع انتخابات مجلس چهارم از سوی وزارت داخله صادر شد (نک : همان، شم 10، ص 1)، تجدد خوشحالی و سرور خود را با نوشتن مقالهای با عنوان «لئن شکرتم لازیدنکم» بیان داشت (همانجا).
از این زمان به بعد، مقالات بسیاری دربارۀ مجلس، در تجدد به چاپ رسید که در همۀ آنها توصیه شده بود، مردم از تاریخ مشروطه پند بگیرند و «اشخاص فعال، کار آگاه، وطندوست وملتخواه» را انتخاب کنند(نک : شم 11، ص 1، شم 12، ص 1، شم 16، ص 1، شم 39، ص 1،شم 40، ص 1، شم 42،ص1).
دیگر موضوعاتی که تجدد حساسیت بسیار نسبت بدانها داشت، عبارت بودند از: انقلابمشروطه، وطندوستی و وحدتملی (نک : شم 9، ص 1-2، شم 11،ص 1، شم 16، ص 1، شم 78، ص 1)، دستاندازی نیروهای روس به آذربایجان، به ویژه کشتار مردم ارومیه به دست ایشان (شم 47، ص 2، شم 79، ص 1، شم 80، ص 1، شم 82، ص 1، شم 84، ص 1)، تجدد و نوآوری در امر آموزش و پرورش (شم 33، ص 1، شم 38، ص 2)، قحط، گرسنگی و کمبود نان و گندم (شم 29، ص 2، شم 40، ص 1، شم 50، ص 2، شم 76، ص 1)، نقد ترورهای سیاسی و رد انتساب آنها به فرقۀ دموکرات (شم 40، ص 1-2)، مسائل محلی مانند مشکلات شهری تبریز (شم 14، ص 1، شم 34، ص 1)، درج اعلانات، بیانیهها و اخبار فرقۀ دموکرات (شم 8، ص 1، شم 35، ص 1، شم 37، ص 1، شم 194، ص 1، شم 200، ص 1) و سرانجام، زدودن اتهام تجزیهطلبی از فرقۀ دموکرات، با درج مقالاتی مانند «ایران و آذربایجان» و «تهران و ایالت آذربایجان»، و تأکید بر این نکته که «آذربایجان جزء لاینفک ایران است» (شم 57، ص 1، شم 58، ص 1-2).
تجدد با وجود آنکه نشریهای سیاسی بود و ارگان محلی یکی از احزاب تأثیر گذار در صحنۀ سیاسی کشور به شمار میرفت، ولی از جنبۀ ادبی دارای ویژگیهای قابل توجه بود که از جملۀ آنها، گردآوری شاعران نوگرا و نواندیش (مانند رفعت، خامنهای و کسمائی)، طرح مسائل نوین ادبیات، مثل «تجدد ادبی» و مباحثه و ارتباط با ادیبان و مجلات ادبی تهران مانند مباحثه با ملکالشعرا بهار و ارتباط با مجلههای دانشکده و ارمغان قابل ذکر است (نک : آرینپور، 2 / 435-466؛ پروین، 2).
پس از انعقادِ قرارداد 1919م، میان وثوقالدوله و دولت انگلیس، شیخ محمد خیابانی (صاحب امتیاز تجدد) در اعتراض به این رویداد، قیام کرد و تبریز و اطراف آن را از سلطۀ دولت مرکزی خارج ساخت. با سرکوب این جنبش توسط مهدیقلی خان مخبرالسلطنه، خیابانی کشته شد و تقی رفعت (سردبیر نشریه) نیز دست به خودکشی زد و بدین طریق، نشریۀ تجدد پس از انتشار دست کم 202 شماره به پایان راه خود رسید (نک : پروین، 1-3).
مآخذ
آرینپور، یحیى، از صبا تا نیما، تهران، 1354ش؛ بیات، کاوه و مسعود کوهستانی نژاد، اسناد مطبوعات ایران، تهران، 1372ش؛ پروین، ناصرالدین، تکنگاری نشریۀ تجدد (دستنویس)؛ تجدد، تبریز، 1335- 1338ق
علی میرانصاری