زمان تقریبی مطالعه: 8 دقیقه

تبریز

تَبْریز، روزنامه‌ای سیاسی و خبری که به زبان فارسی و در فاصلۀ سالهای 1328ق / 1910م و دست کم تا اواخر دهۀ 40ش، در 3 دورۀ جداگانه در شهر تبریز منتشر می‌شد: 

دورۀ اول

 که پس ‌از قیام مردم‌ تبریز در مخالفت با محمد‌علی‌شاه و سپس فرار او به روسیه (1327ق / 1909م) آغاز شد. با آرام‌شدن نسبی شهر، اسماعیل یکانی از رهبران حزب عامیونِ دموکراتِ آذربایجان (دربارۀ او، نک‍ : صدرهاشمی، 2 / 102)، روزنامۀ تبریز را به‌ مدیریت خود در 15 ذیحجۀ ‌1328ق / 18دسامبر 1910م، منتشر ساخت (همو، 2 / 100). این روزنامه در 4 صفحه منتشر می‌گردید و در آغاز هر صفحه، مسلک و مرام نویسندگان آن، این چنین اعلام می‌شد: «روزنامۀ ملی، سیاسی، فنی، اخلاقی که در مسلک خود به آزادی سخن می‌گوید» (تبریز، س 1، شم‍ 37). از شمارۀ پنجم، نام «ح. ف.» (حسین فشنگچی، عضو انجمن ایالتی تبریز) به عنوان صاحب امتیاز و ناشر در صفحۀ اول درج گردید و از شمارۀ 13 (اول صفر 1329) اسماعیل یکانی جای خود را به حسین تبریزی، معروف به کمال (دربارۀ او، نک‍ ‍: صدرهاشمی، 2 / 101-102) داد و انتشار روزنامه هم از هفته‌ای دوبار به 3 بار افزایش یافت (تبریز، همانجا؛ براون، 2 / 282؛ صدر هاشمی، 2 / 101؛ مجیدی، 89). 
مطالب و محتوای روزنامه مشتمل بود بر: سرمقاله، مقاله، اخبار انجمن ایالتی، اخبار دارالشورای ملی، اخبار داخله، تلگرافات خارجه، وقایع شهری (مربوط به شهر تبریز)، اعلانات و پاورقی. سرمقاله‌ها بیشتر در باب موضوعات مورد بحثِ پس از مشروطه، یعنی معارف خواهی و تجددطلبی بود، مانند «دورۀ مشروطیت و معارف»، «ارتجاع و معارف» و «لزوم جلب مستشارها». گردانندگان روزنامه مقالاتی را می‌پذیرفتند که «مخالفت با مسلک روزنامه نباشد»؛ از این‌رو، مندرجات روزنامه با نگاه اعتدالی آنها همخوانی داشت (نک‍ ‍: تبریز، س 1، شم‍ 37، 72، 89؛ صدرهاشمی، 2 / 100-101؛ براون، همانجا). تفاوت قیمت روزنامه در شهر تبریز و سایر شهرهای ایران، نشان می‌داد که این روزنامه‌ نه تنها در تبریز، بلکه در سایر شهرهای ایران نیز خواننده داشته است (تبریز، همانجا). انتشار روزنامه با همین ویژگیها تا 1330ق ادامه داشت. در این سال نظامیان روس به جانبداری از محمد علی‌شاه وارد آذربایجان شدند. در این شرایط، روزنامه‌های شفق و تبریز، از مهم‌ترین نشریات ملی و آزاد شهر تبریز بودند که به انتشار مقالات روشنگرانه بر ضد این تجاوز پرداختند (کهن، 2 / 599)، اما با اعدام 10 تن از آزادی‌خواهان این شهر در محرم همین سال، دامنۀ اختناق آن‌چنان گسترده شد که روزنامۀ تبریز مجالی برای ادامۀ انتشار نیافت و سردبیر آن، حسین کمال از کشور خارج شد و بدین طریق، دورۀ اول انتشار آن به پایان رسید ( تبریز، س 15، شم‍ 2، ص 1؛ براون، همانجا؛ صدرهاشمی، 2 / 101؛ مجیدی، همانجا). 

دورۀ دوم

که در 28 جمادی‌الاول 1337، یعنی چند ماه پس از دومین‌دورۀ صدارت وثوق‌الدوله (شوال 1336) آغاز شد (نک‍ ‍: تبریز، همانجا). در این دوره نیز حسین تبریزی به عنوان مدیر مسئول و «ح. ف.» (حسین فشنگچی) به عنوان صاحب امتیاز و ناشر، روزنامه را اداره می‌کردند (نک‍ ‍: همان، س 10، شم‍ 10، ص 1، 4). در ابتدای این دوره، هفته‌ای دو شماره از روزنامه منتشر می‌شد (همانجا)، اما بعدها به 3 شماره افزایش یافت (همان، س 10، شم‍ 30، ص 1). 
روزنامه‌در دورۀ دوم نسبت به دورۀ اول، از نظر صفحه‌بندی، انتخاب حروف و تنوع موضوعی، تغییراتی یافت که از نوعی پختگیِ مطبوعاتی حکایت می‌کرد. از جمله آنکه اخبار، تقسیم‌بندی مشخصی یافت، در پاورقیها گرایش به ترجمه از زبانهای اروپایی بیشتر شد، درج سروده‌ها و آثار شاعرانِ نوپا و نواندیش مانند شمس کسمایی، اسماعیل امیرخیزی، عبدالرزاق سلماسی و اسدالله طلعت آغاز شد و ترجمۀ اخبار، مطالب روزنامه‌ها و خبرگزاریهای اروپایی مانند تایمز و رویتر، جایگاه ثابت پیدا کرد (نک‍ : همان، اول اسد 1298ش، ص 3، 8 اسد 1298ش، 27 شعبان 1337ق، س 10، شم‍ 48 و 58، ص 2، س 10، شم‍ 24، 27، 44، 58، 80-93، س 11، شم‍ 284). 
برخی مواضع سیاسی گردانندگان روزنامه در این دوره قابل توجه است که از جملۀ آنهاست: درج اعلانات و اخبار مربوط به فرقۀ عامیون و چشم امید داشتن به وثوق‌الدوله و کابینۀ او. گردانندگان روزنامه با درج اخبار مربوط به دربار احمد شاه و مصاحبه با ولی‌عهد او، گوشۀ چشمی هم به دستگاه سلطنت نشان می‌دادند (همان، اول اسد 1298ش، 27 شعبان 1337ق، ثور 1298ش، س 10، شم‍ 46، 48). با آغاز قیام شیخ محمد خیابانی در تبریز (17 فروردین 1299)، لحن روزنامه به ویژه در سرمقاله‌ها تغییر کرد و نوعی گرایش به حرکت خیابانی در روزنامه مشهود گردید، چنان‌که تنها دو روز پس از قیام شیخ، سرمقاله‌ای با عنوان «ایرانی قدر‌شناس نیست»، به نقد رفتار دولت با بازماندگان رهبران مشروطه پرداخت و سپس به انعکاس گستردۀ اخبار حزب دموکرات خیابانی و سخنرانیهای او دست زد (همان، 19 حمل / فروردین 1299ش، س 11، شم‍ 50، 51). با وجود این، در 20 شعبان 1338ق / 19 اردیبهشت 1299، یعنی پیش از سرکوب حرکت خیابانی (شهریور 1299)، روزنامه توسط گردانندگان آن تعطیل شد (همان، س 15، شم‍ 2).

دورۀ سوم

یا سال پانزدهم، که در 19 جدی (دی) 1303ش، با انتشار هفته‌ای دو شماره آغاز گردید (همان، س 15، شم‍ 2). از تغییرات اداری این دوره، کنار رفتن حسین کمال از مدیریت روزنامه و جای‌گزینی «اصناف» (که ظاهراً اشاره به اصناف تبریز است) به جای اوست. چند سال بعد، حسین امید به عنوان سردبیر انتخاب شد (همان، حوت 1303ش، شم‍ 338، س 15، شم‍ 12، 14 خرداد 1306). این دوره به لحاظ کثرت رخدادهای سیاسیِ تأثیر گذار و نیز سالهای طولانیِ انتشار، کاملاً با دوره‌های اول و دوم تفاوت داشت. کودتای حوت 1299ش و روی کار آمدن رضا خان، ابتدا به عنوان وزیر جنگ و سپس در مقام رئیس‌الوزرا،از مهم‌ترین حـوادث‌سیاسی ــ در فترت 5 ساله ــ میان توقف دورۀ دوم و آغاز انتشار دورۀ سوم بود. زمانی که روزنامۀ تبریز انتشار دورۀ سوم خود را آغاز کرد، یک سال و اندی از عمر نخست وزیری رضاخان می‌گذشت. گردانندگان روزنامه که اعتقاد داشتند «افق تیرۀ مطبوعات تبریز را با نور خود درخشان نموده‌اند»، به حمایت از رضا خان پرداختند و در سر مقاله‌های نخست این دوره به «سرپنجۀ نیرومند سردار سپه» اشاره کردند که «دشمنان ایران را قلع و قمع» کرده است و با درج مقاله‌ای با عنوان «دین راست، دولت راست و ملت راست، راه راست می‌خواهد»، به دفـاع از عملکرد او پرداختند (همان، شم‍ 18، 19، 27، 30، جدی 1303ش، س 15، شم‍ 1 و 2). 
مضامین برخی مقالات به ویژه در سالهای آغازینِ دورۀ سوم، به گونه‌ای است که نشان از روحیۀ ایران دوستی گردانندگان روزنامه دارد؛ مقالاتی مانند: «لزوم تکلم زبان فارسی در آذربایجان» و «ایران خانه‌ای است مخصوص به ایرانیان» (همان، س 15، شم‍ 7، نیز شم‍ 21). روزنامۀ تبریز با همین ویژگیها در طول دورۀ رضا شاه منتشر می‌شد (نک‍ : صدر هاشمی، 2 / 102؛ بیات، 2 / 278- 279). 
شماره‌های این روزنامه مربوط به شهریور 1320ش (هنگام خروج رضا شاه از ایران) در دست نیست، تا از عکس‌العمل گردانندگان آن در برابر این واقعۀ مهم سیاسی آگاهی یابیم؛ ولی به نظر می‌رسد، پس از این تاریخ، روزنامه تعطیل شده باشد، زیرا در 1332ش، اقداماتی برای کسب مجوز این روزنامه صورت گرفته است (روستایی، 2 / 323؛ مجیدی، 89-90). به هر صورت، انتشار روزنامه دست کم تا آبان 1324 ادامه داشت (تبریز، س 36، شم‍ 4076)، اما چند ماه بعد، با طغیان فرقۀ دموکرات در تبریز (آذر 1324)، این روزنامه تعطیل (مجیدی، 90)، و شاید توقیف شد. به هر صورت، این امر نتیجۀ تضییقاتی بود که فرقۀ دموکرات بر نشریات و افراد وطن‌پرست آذربایجان، از جمله گردانندگان روزنامۀ تبریز اِعمال می‌کرد. پس از سقوط فرقه (آذر 1325)، روزنامۀ تبریز در دی ماه همان سال بار دیگر منتشر شد و با درج مقالاتی مانند «نیروی تبلیغات»، «چه کسانی در تقویت فرقه دموکرات آذربایجان مؤثر بودند» و «ایرانی آذربایجان را نجات داد»، به افشای عملکرد یک سالۀ فرقه پرداخت و فضای یک سالۀ شهر تبریز را این چنین وصف کرد: «یک سال اختناقِ فکر، فشارِ روح، اضطراب، وحشت، بدبختی و بیچارگی» (تبریز، س 38، شم‍ 2، ص 1-4). 
در دورۀ نهضت ملی نفت، این روزنامه ضمن هواخواهی از دولت دکتر مصدق (نک‍ ‍: همان، س 44، شم‍ 6، ص 1: «پیروزی دکتر مصدق، پیروزی ملت ایران»)، طرفدار اتحاد شاه و مصدق بود (نک‍ : همان، س 44، شم‍ 14، ص 1: «بگذارید شاه و مصدق در کنار یکدیگر باشند»). با آنکه روز به روز بر گزارشهای ضد انگلیسی روزنامه می‌افزود (نک‍ : سخنرانی مدیر روزنامه در رادیو تبریز، همان، س 44، شم‍ 26، ص 1، 4)، اما با کودتای 28 مرداد 1332 و سقوط دولت مصدق، روزنامۀ تبریز با چرخشی ناگهانی و طرح شعار «اطاعت السلطان من الایمان»، مصدق را «مرد کهن سال سست عنصر» معرفی کرد (همان، س 44، شم‍ 29، ص 1، 4). در شهریور همان سال تیمسار شاه بختی، استاندار و فرمانده نیروهای نظامی آذربایجان، تنگناها و محدودیتهایی برای نشریات آن استان اعمال کرد ( اسنادی از …، 13-14). اسناد نشان می‌دهد که این محدودیتها کار انتشار روزنامۀ تبریز را دشوار ساخت و سرانجام در شهریور 1333، منجر به توقیف آن گردید، اما با تذکر شهربانی تبریز مبنی بر اینکه مدیر روزنامه، حسین تبریزی، از ‌آزادی‌خواهان، و در مقابل فرقۀ دموکرات و دولت مصدق بی‌طرف بوده است، در شهریور 1335، اجازۀ انتشار مجدد روزنامه صادر شد ( اسناد، شم‍ 007001323). به درستی روشن نیست که این روزنامه تا چه زمانی منتشر می‌شد، ولی برزین (ص 125-126)، انتشار آن را تا حدود سال 1347ش / 1968م می‌داند. 

مآخذ

: اسناد، سازمان اسناد ملی ایران، شعبۀ تبریز؛ اسنادی از مطبوعات ایران و دولت کودتا، مرکز اسناد ریاست جمهوری، تهران، 1383ش؛ براون، ادوارد، تاریخ مطبوعات و ادبیات ایران، ترجمۀ محمد عباسی، تهران، 1337ش؛ برزین، مسعود، شناسنامۀ مطبوعات ایران، تهران، 1371ش؛ بیات، کاوه و مسعود کوهستانی نژاد، اسناد مطبوعات، تهران، 1372ش؛ تبریز (روزنامه)، تبریز، شماره‌های مختلف؛ روستایی، محسن و غلامرضا سلامی، اسناد مطبوعات ایران، تهران، 1376ش؛ صدرهاشمی، محمد، تاریخ جراید و مجلات ایران، اصفهان، 1364ش؛ کهن،گوئل، تاریخ سانسور در مطبوعات ایران، تهران، 1362ش؛ مجیدی، موسى، تاریخچه و تحلیل روزنامه‌های آذربایجان، 1230-1380، تهران، 1382ش.

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.