تبت
تَبَّت، صد و یازدهمین سوره از قرآن کریم، دارای 5 آیه، 24 کلمه و 81 حرف. این سوره از دیرباز با نامهایی چون «تبت یدا ابی لهب» (ابنندیم، 28؛ سیوطی، الدر…، 6 / 701)، ابیلهب (فراء، 3 / 298)، والمسد (طبرسی، 10 / 714) شناخته بوده، و شهرت داشته است. در مصاحف ایرانی و به تبع آن در شبهقارۀ هند و افغانستان، نام تبت؛ در مصحف امیری، المسد؛ و در مصحف سلطانی، اللهب آمده است.
سورۀ تبت در ترتیب نزول مشهور و متداول در سرزمینهای اسلامی، ششمین سوره از سورههای مکی است که پس از سورۀ حمد و پیش از سورۀ تکویر نازل شده است (نک : دروزه، 1 / 14). دیگر روایات ترتیب نزول نیز ردیفهای 5 تا 7 را به این سوره اختصاص دادهاند (نک : خازن، 1 / 8؛ رامیار، 682-683) که آشکارا نشانگر نزول این سوره در آغاز بعثت است؛ چنانکه آهنگ و مضامین آیات آن نیز با نخستین سورههای مکی قرآن همخوانی فراوان دارد (دروزه،1 / 122). اما روایات مشهور اسباب نزول (نک : واحدی، 344-345؛ سیوطی، همانجا، لباب…، 219؛ قرطبی، 20 / 234-235) از نزول سورۀ تبت به دنبال نزول آیۀ «وَ اَنْذِرْ عَشیرَتَکَ الْاَقْرَبین» ــ آیۀ 214 از سورۀ شعراء، چهل و هفتمین سـوره در ترتیب نزول مشهور (دروزه، 1 / 14) ــ حکایت دارند (قس: مودودی، 6 / 523-524، که با استناد به این روایات، زمان نزول این سوره را سال هفتم بعثت به بعد میداند، قس: ابنعاشور، 30 / 600).
در روند سنتی از تفسیر ترتیبی قرآن کریم و در نگاه نخستین، سخن سورۀ تبت تنها دربارۀ مرد و زنی خاص از میان ستیزهگران با پیامبر اکرم (ص)، و نیز سراسر طعن و نفرین است (برای برخی شبهات مبتنی بر این دیدگاه، مثلاً نک : شریعتی، 388-394) و از اینرو، از نظر محتوا و مضمون چهرهای کاملاً متفاوت با دیگر سورههای قرآن کریم مینماید. بر این پایه، مفسران با تأیید و تأکید بر دو ویژگی یاد شده، درصدد توجیه و احتجاج و دفاع از حریم کلامالله برآمدهاند (برای نمونه، نک : زمخشری، 4 / 814 ؛ قرطبی، 20 / 236-237؛ دروزه، 1 / 122-124؛ فهری، 229-231، 233). اما اگر از سویی سورۀ تبت به عنوان حلقهای از 22 سورۀ پایانی قرآن کریم مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد و از سوی دیگر از نظر موضوعی به ویژه با سورههای مکی مقایسه شود، میتوان آیات پنجگانۀ این سوره را جملاتی خبری، و نه انشایی و دعایی، و حاکی از نفرین و دشنام در نظر آورد. بر همین اساس، به نظر میرسد برخی همانندیها همچون همخوانی تعبیر آغاز سوره با تعبیراتی از قبیل «تبّاً لَکَ»، «تبّاً لَکُما» و «تبّاً لِهذا مِن دین» دربارۀ ابولهب و نیز فرجام ابولهب و همسرش (برای نمونه، نک : طوسی، 10 / 427؛ قرطبی، 20 / 234-235؛ ابنکثیر، 7 / 402؛ آلوسی، 30 / 260)، اسباب این زمینه را فراهم کرده است که سورۀ تبت از آغاز تا انجام، مجموعهای همگون از طعن، لعن و نفرین قلمداد شود (مثلاً نک : فراء، 3 / 298؛ طبری، 30 / 217-221؛ طوسی، همانجا).
افزون بر اینها، در سخن از کنیۀ ابولهب باید گفت که وی در زمان خویش با کنیۀ ابوعتبه هم شناخته میشده است (نک : ابنکثیر، 7 / 399؛ سیوطی، الدر، 6 / 701)، و اینکه بعدها بیشتر با عنوان ابولهب شهرت یافته، زمینهای همانند کاربرد رایج عنوان ابوجهل (ه م) داشته است (نیز نک : دروزه، 1 / 122). بنابراین مبانی، آیۀ نخست با توجه به تفسیر آن در همین سوره با عبارت «سَیَصْلى ناراً ذاتَ لَهَب» و آیات نظیر آن در دیگر سورههای قرآن همچون «...وَ مازادوهُمْ غَیْرَ تَتْبیبٍ» (هود / 11 / 101)، «…وَ ماکَیْدُ فِرْعَوْنَ اِلّا فی تَبابٍ» (مؤمن / 40 / 37)، هر فرد یا گروهی را که مُنادی شرک و آتشبیار معرکۀ فساد باشد و رفتار و کردار دوزخی و جهنمی داشته باشد، در برمیگیرد (نک : طالقانی، 2 / 298؛ آلوسی، 30 / 261؛ طنطاوی، 25 / 285)؛ چنانکه از دیرباز قرآن شناسان سورۀ تبت را در شمار مبهمات قرآن فهرست کردهاند (نک : سیوطی، مفحمات…، 46). نیز، بنا بر مشهور وقتی که ابوبکر با اعتراض خشونتآمیز امجمیل نسبت به هجو خود و همسرش توسط پیامبر اکرم (ص) مواجه گردید، به خدای کعبه سوگند یاد کرد که آن حضرت شاعر نیست و هرگز او و همسرش را هجو نکرده است. پس همسر ابولهب سخن وی را پذیرفت و خشمش فرونشست (نک : صعیدی، 61-66؛ حویزی، 5 / 697- 698؛ قطب، 6 / 4001). به این ترتیب، جایی نیز برای برخی شبهات مبنی بر اینکه تصریح قرآن بر نام و نشان ابولهب و همسرش، برای همیشه راه را برای ایمان آوردن و توبه و اصلاح آن دو بسته است، باقی نمیگذارد (برای این شبهات، نک : طوسی، 10 / 428؛ ابنجوزی، 9 / 260؛ ابوالسعود، 9 / 211؛ اسماعیل حقی، 10 / 534).
سورۀ تبت از نظر قالب و محتوا بیش از هر سورۀ دیگری به سورۀ هُمَزه (104 در ترتیب تلاوت، و 32 در ترتیب نزول مشهور، نک : دروزه، 1 / 14) شباهت دارد، به گونهای که آیات دو سوره به ترتیب با یکدیگر متناظر و مفسر یکدیگرند. محور موضوعی هر دو سوره نیز، بیان فرجام دوزخیان و معاندانی است که همواره با پیامبران و مصلحان سرِستیز دارند (نک : صادقی، 30 / 501؛ ابنعاشور، 30 / 600؛ صواف، 555، 561).
سورۀ تبت در ترتیب مصحف شریف میان دو سورۀ نصر و اخلاص قرار گرفته است. به همین لحاظ بیانگر اِمدادهایی غیبی است که پشتوانۀ مضامین سورۀ نصر است؛ مبنی بر اینکه چگونه خداوند سبحان، پیامبر(ص) را از شرور دشمنان سرسخت در امان داشت (نک : قاسمی، 17 / 289؛ طالقانی، همانجا؛ نیز نک : جواهر البیان...، 146-147؛ بقاعی، 22 / 326-327، 346-347؛ سیوطی، تناسق...، 146). همچنین گفتنی است، سورۀ تبت با توجه به اینکه پیش از مُعَوِّذات (سورههای اخلاص و فَلَق و ناس) ــ که خاتمة الکتاباند ــ جای گرفته است، به نوعی سورۀ پیش از پایان قرآن کریم به حساب میآید و از اینرو نیز شایان تأمل و تدبر فراوان است.
سورۀ تبت از نخستین سورههای قرآنی است که در سدۀ اخیر از نظر هماهنگی لفظ، مفاد و اسلوب اعجاز آمیز بیان قرآن، توجه محققان را به خود جلب کرده است. در نظر این محققان ضرباهنگ کلمات هر یک از آیات این سوره با صداهایی که مضامین آیات در ذهن شنوندگان تداعی میکند، همخوانی دارد. همچنین،برخیاز محققان بهاوج هنر تصویرپردازی با حروفوکلمات،وبا استفاده از محدودترینالفاظ و چینش دقیق در اینسوره اشارهکردهاند(نک :قطب،6 / 4000- 4001؛طالقانی،همانجا).
در باب فضیلت و خواص قرائت و کتابت سورۀ تبت روایات متعددی نقل شده است که غالباً مضامین آنها مشتمل بر نکاتی برای شناخت دقیقتری از سوره و درک جایگاه آن در میان دیگر سورههای قرآن کریم است (نک : زمخشری، 4 / 817؛ طبرسی، 10 / 714؛ یافعی، 126؛ بحرانی، 4 / 518).
مآخذ
آلوسی، محمود، روح المعانی، تهران، انتشارات جهان؛ ابنجوزی، عبدالرحمان، زاد المسیر، بیروت، 1407ق / 1987م؛ ابنعاشور، محمدطاهر، التحریر و التنویر، تونس، دارالکتب الشرقیه؛ ابنکثیر، تفسیر القرآن العظیم، بیروت، 1389ق / 1970م؛ ابنندیم، الفهرست؛ ابوالسعود، محمد، تفسیر، بیروت، 1414ق / 1994م؛ اسماعیل حقی بروسوی، روح البیان، استانبول، 1389ق؛ بحرانی، هاشم، البرهان، به کوشش محمود موسوی زرندی، قم، 1394ق؛ بقاعی، ابراهیم، نظم الدرر، حیدرآباددکن، 1404ق / 1984م؛ جواهر البیان فی تناسب سور القرآن، بیروت، 1406ق / 1986م؛ حویزی، عبدعلی، تفسیر نورالثقلین، به کوشش هاشم رسولی محلاتی، قم، 1385ق؛ خازن، علی، تفسیر، بیروت، دارالمعرفه؛ دروزه، محمدعزت، التفسیر الحدیث، قاهره، 1376ق / 1956م؛ رامیار، محمود، تاریخ قرآن، تهران، 1346ش؛ زمخشری، محمود، الکشاف، بیروت، دارالکتاب العربی؛ سیوطی، تناسق الدرر، به کوشش عبدالقادر احمدعطا، بیروت، 1406ق / 1986م؛ همو، الدر المنثور، بیروت، 1411ق / 1990م؛ همو، لباب النقول، به کوشش احمد عبدالشافی، بیروت، دارالکتبالعلمیه؛ همو، مفحمات الاقران فی مبهمات القرآن، قاهره، 1326ق؛ شریعتی، محمدتقی، تفسیر نوین، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی؛ صادقی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن، بیروت، 1397ق / 1977م؛ صعیدی، عبدالمتعال، الازهر و کتاب دراسات قرآنیة، قاهره، دارالثقافة العربیة للطباعه؛ صواف، محمد محمود، فاتحة القرآن، مکه، 1406ق / 1985م؛ طالقانی، محمود، پرتوی از قرآن، تهران، 1348ش؛ طباطبایی، محمدحسین، المیزان، بیروت،1394ق / 1974م؛ طبرسی، فضل، مجمع البیان، به کوشش هاشم رسولی محلاتی، داراحیاء التراث العربی؛ طبری، تفسیر؛ طنطاوی، محمد، الجواهر فی تفسیر القرآن، بیروت، 1350ق؛ طوسی، محمد، التبیان، به کوشش احمد حبیب قصیر عاملی، بیروت، داراحیاء التراث العربی؛ فراء، یحیى، معانی القرآن، به کوشش عبدالفتاح اسماعیل شلبی، قاهره، 1972م؛ فهری، احمد، دروس فی التفسیر، بیروت، 1407ق / 1987م؛ قاسمی، محمدجمال الدین، محاسن التأویل، به کوشش محمد فؤاد عبدالباقی، بیروت، 1398ق / 1978م؛ قرآن کریم؛ قرطبی، محمد، الجامع لاحکام القرآن، قاهره، 1387ق / 1967م؛ قطب، سید، فی ظلال القرآن، بیروت، 1402ق / 1982م؛ مودودی، ابوالاعلى، تفهیم القرآن، لاهور، 1983م؛ واحدی، علی، اسباب النزول، قاهره، 1315ق؛ یافعی، عبدالله، الدر النظیم، قاهره، نشر عبدالحمید احمد حنفی.