بیجار
بیجار، شهرستان و شهری در شمال خاوری استان كردستان. دربارۀ وجه تسمیۀ این شهر، آگاهیهای روشنی در دست نیست. گروهی بر این باورند كه این واژه در اصل «بیدزار»، به معنی محلی كه درختان بید فراوان دارد، بوده است و چون در زبان كردی به جای «زار»، «جار» بهكار میرود، «بیدجار» و «بیجار» نام گرفته است (توكلی مقدم، 1 /228؛ میراث ... ، شهرستان بیجار).
شهرستان بیجار با وسعت 084‘6 كمـ2 ( جغرافیا ... ، 2 /907)، از شمال به شهرستانهای ماه نشان (استان زنجان) و تكاب (استان آذربایجان غربی)، از جنوب به شهرستانهای كبودر آهنگ (استان همدان) و قروه، از غرب به شهرستان دیواندره، و از شرق به شهرستانهای زرینآباد و قیدار (استان زنجان) محدود است (نقشه ... ).
این شهرستان دارای 3 بخش بهنامهای چنگ الماس، كُرانی و مركزی، و 3 شهر بهنامهای بیجار، یاسوكند و بابارشانی، و 11 دهستان و 255 روستای دارای سكنه است ( سرشماری ... ، پانزده؛ نشریه ... ، 40). بیشتر زمینهای شهرستان بیجار كوهستانی است و مهمترین كوههای آن اینهاست: دوازده امام (964‘1 متر)، قره چمن (786‘2 متر)، حلقه میر (775‘2 متر)، سیرالان (673‘2 متر)، مهرنگار (405‘2 متر) ( فرهنگ جغرافیایی كوهها ... ، 1 /362، 368، 382، 390، 410). بخشهای دیگری از زمینهای این شهرستان را دشتی آبرفتی با خاكی حاصلخیز پوشانیده است ( فرهنگ جغرافیایی آبادیها ... ، 49).
رودخانۀ پر آب قزل اوزن و شماری از ریزابههای آن مانند تلوار یا تروار، اوزون درّه و چم رود مهمترین رودخانههایی هستند كه از اراضی شهرستان بیجار میگذرند (افشین، 2 /137- 138، 152، 154). آب و هوای این شهرستان معتدل مایل به سرد است و از نظر بارندگی جزو نواحی نیمه خشك به شمار میآید (جعفری، 226).
اساس اقتصاد شهرستان بیجار برپایۀ كشاورزی، باغداری، دامداری، صنایعدستی و كارخانهای استوار است و مهمترین فرآوردههای كشاورزی آن اینهاست: گندم، جو، بنشن، گیاهان علوفهای، دانههای روغنی، ترهبار و انواع میوه مانند انگور، سیب، زردآلو، بادام و گردو. قالیبافی و گلیمبافی از مهمترین تولیدات صنایع دستی این شهرستان است و دومین منبع درآمد 80٪ از خانوادهها به شمار میرود. قالی و گلیمهای بیجاری از نظر نقش، رنگ و گره پیچی از شهرت جهانی برخوردار است ( فرهنگ جغرافیایی آبادیها، 50؛ ادواردز، 123-125؛ گانز رودین، 265-266).
در سرشماری 1375ش، شهرستان بیجار 235‘114 تن جمعیت داشته است ( سرشماری، سی و نه). زبان مردمان بیجار كردی، تركی و فارسی است و گروهی پیرو مذهب تشیع و گروهی دیگر سنی مذهباند ( فرهنگ جغرافیایی آبادیها، همانجا؛ نجفی، 518).
شهر بیجار، مركز شهرستان بیجار در °35 و ´52 عرض شمالی و °47 و ´36 طول شرقی و در ارتفاع 910‘1 متری از سطح دریا واقع است (پاپلی، 115) و پس از شهر كرد مرتفعترین شهر ایران به شمار میرود ( جغرافیا، همانجا). در سرشماری 1375ش، جمعیت این شهر 741‘43 تن برآورد شده است ( سرشماری، چهل).
پیشینۀ تاریخی
ویژگیهای معماری قلعۀ «قمچقای» كه بقایای آن در بلندیهایی واقع در 45 كیلومتری شهر بیجار برجای مانده است، دیرینگی شهرستان بیجار را به دورههای پیش از میلاد مسیح تا حدود دورههای ماناها و مادها میرساند ( میراث، قلعۀ قمچقای). وجود آثار قلعههای چنگیز قلعه و قلعهبانی (بانو) یاتبرك كه پیشینۀ جملگی آنها به دورۀ پیش از اسلام بازمیگردد، نشان از اهمیت این منطقه در دورۀ باستان دارد (همان، چنگیز قلعه). هرچند كه در منابع تاریخی و كتب فتوح از فتح بیجار به دست مسلمانان یاد نشده است، اما با توجه به موقعیت جغرافیایی آن، این منطقه میبایستی بین سالهای 21 تا 22 ق به هنگام فتح همدان و یا آذربایجان گشوده شده باشد (نک : بلاذری، 433، 455-456؛ طبری، 4 /146، 153؛ ابن اثیر، 3 /17، 22، 27).
آثار یافت شده در محوطههای باستانی شهرستان بیجار از جمله محوطۀ تاریخی امامزاده عقیل در شهر یاسوكند، بیانگر آن است كه سكنا در این منطقه از دورههای پیش از اسلام تا دورههای اسلامی ادامه داشته است ( میراث، قلعۀ قمچقای، نیز امامزاده عقیل). ساختمان امامزاده عقیل یكی از كهنترین آثار معماری كردستان در دورۀ اسلامی است و با توجه به ویژگیهای معماری آن، احتمالاً به دورۀ سلجوقیان تعلق دارد (نک : همانجا).
با توجه به موقعیت جغرافیایی بیجار گذرگاههای این منطقه از دیرباز نواحی آذربایجان و كردستان را به دیگر نواحی ایران مرتبط میساخته است. بنای پلهایی مانند پل قجور، صلواتآباد و برجهایی مانند برج اشقون بابا، اوچ گنبد و ینگی اَرخ كه از آثار دورۀ صفویه به شمار میروند و از آنها به عنوان اقامتگاههای بین راهی استفاده میشده است، حكایت از اهمیت راههای این منطقه از لحاظ بازرگانی در دورۀ صفویه دارد ( میراث، ذیل نام پلها و برجها).
منطقهای كه شهرستان بیجار در آن واقع است، در دورۀ صفویان و شاید پیش از آن زرینكمر خوانده میشده است (نک : بدلیسی، 425، 426؛ كریمی، 190). نام بیجار نخستینبار در خلاصةالتواریخ (تألیف: 1107ق) ذیل رویدادهای سال 999 ق به روزگار شاه عباس اول صفوی (سل 996- 1038 ق) آمده است (قاضی احمد، 2 /1085). در این تاریخ قلعۀ بیجار در دست دولتیارخان سیاه منصور از امرای صفوی بوده است كه برضد شاه عباس شورش كرده بود. سپاهیان صفوی پس از سركوب شورش دولتیارخان، قلعۀ بیجار را ویران كردند (نک : همانجا؛ اسكندربیك، 1 /440-441؛ مردوخ، 3(2) /431-433)، اما این شهر اهمیت خود را از دست نداد، زیرا بنا بر گزارش اعتمادالسلطنه، لطفعلیخان گروسی از امرای ایل گروس كه در اواخر پادشاهی شاه سلیمان صفوی و سراسر مدت پادشاهی شاه سلطان حسین صفوی حكومت این ناحیه را برعهده داشت، در 1104ق بنایی موسوم به چارباغ در این شهر برآورد (نک : 4 /1904-1906) كه بیانگر توجه به این شهر از جانب امرای گروسی بوده است.
پس از صفویان، این منطقه به سبب اقامت ایل گروس در آن، به گروس شهرت یافت و مركز آن قصبۀ بیجار بود. در دورۀ قاجاریه با ساخت بازار بیجار كه امروزه از بقایای بافت كهن شهر به شمار میآید و شامل یك راستۀ طولانی شمالی - جنوبی و یك تیمچه به نام حاج شهباز و سرای امیر تومان است، بر رونق بازرگانی بیجار در آن دوره افزوده شد ( میراث، بازار بیجار). از دیگر آثار دورۀ قاجاریه در این شهر مسجد جامع بیجار است كه در 1220ق توسط نجفقلیخان گروسی حاكم گروس ساخته شده است (اعتمادالسلطنه، 4 /2002- 2003).
مآخذ
ابن اثیر، الكامل؛ اسكندربیك منشی، عالم آرای عباسی، تهران، 1350ش؛ اعتمادالسلطنه، محمدحسن، مرآة البلدان، به كوشش عبدالحسین نوایی و هاشم محدث، تهران، 1367-1368ش؛ افشین، یدالله، رودخانههای ایران، تهران، 1373ش؛ بدلیسی، شرفخان، شرفنامه، به كوشش محمدعباسی، تهران، 1343ش؛ بلاذری، احمد، فتوح البلدان، به كوشش عبدالله انیس طباع و عمر انیس طباع، بیروت، 1407 ق /1987 م؛ پاپلییزدی، محمدحسین، فرهنگ آبادیها و مكانهای مذهبی كشور، مشهد، 1367ش؛ توكلیمقدم، غلامحسین، وجه تسمیۀ شهرهای ایران، تهران، 1375ش؛ جعفری، عباس، دایرة المعارف جغرافیایی ایران، تهران، 1379ش؛ جغرافیای كامل ایران، وزارت آموزش و پرورش، تهران، 1366ش؛ سرشماری عمومی نفوس و مسكن (1375ش)، نتایج تفصیلی، شهرستان بیجار، مركز آمار ایران، تهران، 1376ش؛ طبری، تاریخ؛ فرهنگ جغرافیایی آبادیهای كشور (سنندج)، ادارۀ جغرافیایی ارتش، تهران، 1374ش، ج 35؛ فرهنگ جغرافیایی كوههای ایران، سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، تهران، 1379ش؛ قاضی احمد قمی، خلاصة التواریخ، به كوشش احسان اشراقی، تهران، 1363ش؛ كریمی، بهمن، راههای باستانی و پایتختهای قدیمی غرب ایران، تهران، 1329ش؛ مردوخ روحانی، بابا، تاریخ مشاهیر كرد، به كوشش ماجد مردوخ روحانی، تهران، 1371ش؛ میراث فرهنگی و گردشكری استان كردستان (نک : مل ، « میراث ... »)؛ نجفی، یدالله، جغرافیای عمومی استان كردستان، تهران، 1369ش؛ نشریۀ عناصر تقسیماتی به همراه مراكز، معاونت سیاسی وزارت كشور، تهران، 1381ش؛ نقشۀ تقسیمات كشوری ایران، گیتاشناسی، تهران، 1381ش، شم 294؛ نیز: