بغوی
بَغَوی، ابومحمد حسین بن مسعود (432-516ق / 1041-1122م)، ملقب به محییالسنه و معروف به «فراء» یا «ابن الفراء»، عالم سلفیگرای شافعی كه آثاری بسیار متداول در حوزههای حدیث، تفسیر و فقه داشته است. وی به شهر یا ولایت بغشور (هـ م) در شمال بادغیس منسوب است (سمعانی، 1 / 374).
از گزارشهای تقریباً یكدست و مشابه اصحاب تراجم در معرفی بغوی، چنان برمیآید كه زندگی او فراز و نشیب چندانی نداشته است. در این گزارشها دو موضوع همواره موردتوجه قرار گرفته است: اینکـه بغوی فقه را نزد قاضی حسین بن محمد مرورودی آموخته، و در زندگی سلوكی زاهدانه و پرهیزگارانه داشته است (ذهبی، تذكرة...، 4 / 1257-1258، سیر...، 19 / 440، 441؛ ابنخلكان، 3 / 136، 137؛ سبكی، 7 / 75؛ ابنكثیر، 12 / 193). حتی در كوتاهترین گزارشها (نکـ: ذهبی، العبر، 2 / 406) از اینکـه فقط نان میخورده، و پس از ملامت مردمان روغن را نیز بر آن افزوده، فروگذار نشده است. تأكید اصحاب، تراجم بر زهد و پرهیزگاری بغوی، حکـایت از آن دارد كه كوشیده است نه تنها در علم، كه در زندگی شخصی خود نیز «محیی» سنت باشد.
با نگاهی كلی به آثار وی، میتوان دریافت كه اولاً، احیای سنت و پیروی از عالمان متقدم، به عنوان انگیزه، از چنان جایگاهی نزد بغوی برخوردار بوده كه نوآوری را در آثار او به حداقل رسانده است، بدانسان كه نه تنها در انتخاب نوع آثار، كه در شیوه تدوین آنها نیز پیرو و گاه مقلد علمای سلف است؛ ثانیاً، بغوی آنچنان بر پیراستگی سنت نبوی و میراث متقدمان تأكید میورزد كه كمتر روایتی در آثار او میتوان یافت كه اعتبارِ اسنادی آن مشخص نشده باشد (نکـ: معالم...، 1 / 15، مصابیح...، 1 / 5، شرح...، 1 / 3)؛ و سرانجام، اینکـه آثار خویش را برای مخاطب عام پدید آورده است (معالم، 1 / 10، مصابیح، همانجا، شرح، 1 / 3-4)، مخاطبانی كه عمدتاً واعظان و طالبان علم بودند.
در پیجویی علل تداول آثار بغوی، افزونبراین، باید به وضع فرهنگی ـ اجتماعی جامعهای توجه كرد كه مخاطبان در آن میزیستهاند. در پی اقتدار یافتن اصحاب حدیث از نیمۀ دوم سدۀ 3ق و غلبه بر متكلمان و فقیهان، تفكر و علمشناسی خاص آنان بر محافل علمی اهل سنت و به تبع آن بر فضای فكری و فرهنگی جامعه حاكم میشود. از آن پس، علم را منحصر به حدیث میدانند و هرگونه اعتماد بر درایت شخصی و رأی را، حتی در تدبیر امور دنیوی جهل میشمرند (برای بازتاب این مسئله در آثار بغوی، نکـ: معالم، 1 / 20-21، كه تنها تفسیر روایی را مبتنی بر علم معرفی میكند، نیز شرح، 1 / 3). در چنین فضایی است كه با افول خردورزی در محافل علمی، از نوآوری و نشاط علمی كاسته، و بر تقلید و پیروی آثار گذشتگان افزوده میشود (برای بازتابی از این مسئله، نکـ: همان، 1 / 10). در این میان، بغوی با درك درستی از فضای فكری جامعه و مخاطبان خود، آثاری را پدید میآورد كه رواج و تداول آنها گاه تا دوران معاصر نیز پاییده است.
بجز ابنخلكان كه تاریخ وفات بغوی را 510ق دانسته (همانجا)، سایر اصحاب تراجم درگذشت او را در شوال 516 گزارش كردهاند. او در مرو رود و در كنار قبر استادش قاضی حسین دفن شده است (ذهبی، تذكرة، 4 / 1258؛ سبكی، 7 / 77).
آثار چاپی
1. معالم التنزیل، تفسیری روایی كه مشهورترین و متداولترین اثر بغوی است. این تفسیر را تلخیصی از الكشف و البیان ثعلبی دانستهاند .(GAL, S, I/622)این اثر برای مخاطبان غیرمتخصص (بغوی، معالم، 1/10) در حجمی متوسط و براساس متون تفسیری متقدم فراهم آمده است (برای معرفی اجازات بغوی از متون تفسیری تابعان، نکـ: همان، 1/10-13). این اثر بارها در قاهره، بیروت و بمبئی به چاپ رسیده است.
2. مصابیح السنة، دستنامهای حدیثی است كه آن را براساس كتب سته و سنن دارمی (كتانی، 177) تألیف كرده، و خواسته است مجموعهای فشرده و مدون از سنت نبوی فراهم آورد (بغوی، مصابیح، 1/5). بدینسان، نهتنها اسانید روایات را حذف كرده، كه از آوردن نام كتابهای در بردارنده روایات نیز چشم پوشیده است. طبقهبندی ابداعی او برای احادیث (نکـ: ابن صلاح، 37؛ كتانی، همانجا) بیش از آنکـه نشان نوآوری باشد، مهر تأییدی بر سلفیگری اوست؛ بدینسان كه با تقسیم هر باب به دو بخش «صحاح» و «حسان»، میان احادیث برگرفته از صحیحین با احادیث برگرفته از دیگر كتب تمایز قایل شده است. بهكار بردن دو اصطلاح صحیح و حَسَن در چنین معنایی، گرچه نزد عالمان حدیث مناقشهانگیز بود (ابن صلاح، 26- 28)، اما برای مخاطب عام خوشآیند مینمود، چنان كه باعث اعتماد و اقبال به این كتاب گردید. گواه این مدعا نسخهها، شروح و تنقیح و تهذیبهای متعدد این كتاب، همچون مشكاه المصابیح ولیالدین خطیب تبریزی است كه بیش از اصل كتاب رواج یافته است. علاوه بر وجود نسخههای بسیار از اصل كتاب، شروح متعددی نیز بر آن نوشته شده است (نکـ: .(GAL,S,I/620-622این كتاب در بولاق (1294ق) و قاهره (1318ق) در 2 جلد، و در بیروت (1987م) در 4 جلد به چاپ رسیده است.
روش تفسیری بغوی توسط عفاف عبدالغفور حمید در كتابی با عنوان البغوی و منهجه فی التفسیر (چ عمان، 1982م) و نیز از سوی محمدابراهیم شریف در البغوی الفراء و تفسیره للقرآن الكریم (چ قاهره، 1986م) موردمطالعه قرار گرفته است.
3. شرح السنة، كتابی است در شرح احادیث كه ازلحاظ هدف تألیف و شیوه تدوین، شباهت بسیار به كتب سته دارد. در طبقهبندی ابواب آن از صحیح بخاری پیروی كرده، چنانکـه حتی بسیاری از عناوین ابواب آن را عیناً برگرفته است. گذشته از این، در تهیۀ مطالب و مواد آن نیز از آثار متقدمان بهره فراوان جسته است. برای نمونه، در تصحیح و تضعیف اسانید روایات شرح شده، از آراء ترمذی و در شرح غریبالحدیث، از آراء متقدمان استفاده كرده است. تلخیصهایی نیز از این كتاب موجود است (نکـ: .(GAL, S, I/622 این كتاب به كوشش شعیب ارنؤوط و محمدزهیر شاویش در 1971م (دمشق/ بیروت) به چاپ رسیده است.
4. الانوار فی شمائل النبی المختار، مجموعهای از روایات مُسند در احوال و اخلاق پیامبر اكرم (ص) است كه به كوشش ابراهیم یعقوبی در دو جلد در بیروت (1409ق / 1989م) به چاپ رسیده است.
آثار خطی
1. . التهذیب فی الفروع، كتابی در فقه شافعی، تقریباً مجرد از ادله فقهی كه تلخیصی از التعلیقیۀ استادش قاضی حسین مرورودی است (حاجی خلیفه، 1/517). دو نسخه از آن در دمشق و قاهره موجود است (نکـ: GAL,S،همانجا). 2. شرح الجامع الصحیح ترمذی، كه نسخهای از آن در كتابخانه محمودیه مدینه موجود است (همانجا؛ نیز نکـ: اشپیس، (109. 3. الفتاوی، مجموعهای از فتواهای بغوی است كه نسخهای از آن در كتابخانه سلیمانیه استانبول موجود است (نک : GAL,S، همانجا). 4. فتاوی المروروذی، مجموعهای از فتاوی قاضی حسین مرورودی است كه توسط بغوی گردآوری شده، و نسخهای از آن در كتابخانه ظاهریه دمشق موجود است (ظاهریه، 201). 5 -6. مدخل فی اصول الحدیث و مقدمة فی معرفة انواع الحدیث، كه نسخههای آنها در دارالكتب قاهره موجود است (دارالكتب، 1/288، 303). 7. تاج العروس و مُذهب الهم و البوس، در اسرار نکـاح. نسخهای از آن در كتابخانه اوقاف بغداد موجود است (جبوری، 3/10). 8. الفرائض، در تشریح احکـام فقهی. نسخهای از آن در كتابخانه دانشگاه ملك سعود موجود است ( فهرس...، 6/304).
آثار منسوب
آثار دیگری نیز به بغوی نسبت داده شده است كه از آن جمله است: معجم الشیوخ، كه بروكلمان GAL,S)، همانجا) براساس نقل قول ابن حجر، آن را به بغوی نسبت میدهد، اما ظاهراً منظور ابنحجر، ابوالقاسم بغوی بوده است (نکـ: یعقوبی، 1/67). حاجی خلیفه الجمع بین الصحیحین (1/599) و الارشاد (1/71) را نیز از آثار بغوی دانسته است (برای آشنایی با دیگر آثار منسوب به او، نکـ: همو، 1/397، 2/1499؛ بغدادی، 1/312).
مآخذ
ابنخلكان، وفیات؛ ابنصلاح، عثمان، [ مقدمة ] علوم الحدیث، به كوشش نورالدین عتر، دمشق، 1404ق / 1984م؛ ابن كثیر، البدایة؛ بغدادی، هدیه؛ بغوی، حسین، شرح السنة، به كوشش شعیب ارنؤوط و محمدزهیر شاویش، بیروت / دمشق، 1971م؛ همو، مصابیح السنة، به كوشش ضحی خطیب، بیروت، 1419ق / 1998م؛ همو، معالم التنزیل، بیروت، دارالفكر؛ جبوری، عبدالله، فهرس المخطوطات العربیة فی مكتبة الاوقاف العامة، بغداد، 1974م؛ حاجی خلیفه، كشف؛ دارالكتب، فهرست؛ ذهبی، محمد، تذكرة الحفاظ، بیروت، 1377ق / 1958م؛ همو، سیر اعلام النبلاء، به كوشش شعیب ارنؤوط، بیروت، 1406ق / 1986م؛ همو، العبر، به كوشش محمد سعید بن بسیونی زغلول، بیروت، 1405ق / 1985م؛ سبكی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة الكبری، به كوشش محمود طناحی و عبدالفتاح حلو، قاهره، 1384ق / 1964م؛ سمعانی، عبدالكریم، الانساب، به كوشش عبدالله بارودی، بیروت، 1408ق / 1988م؛ ظاهریه، خطی (فقه شافعی)؛ فهرس مخطوطات جامعة الملك سعود، ریاض، 1404ق / 1984م؛ كتانی، محمد، الرسالة المستطرفة، به كوشش محمد منتصر زمزمی، استانبول، 1986م؛ یعقوبی، محمد، مقدمه بر الانوار فی شمائل النبی المختار بغوی، بیروت، 1409ق / 1989م؛ نیز:
GAL, S ; Spies, O., «Die Bibliotheken des Hidschas», ZDMG, 1936, vol. XC.
هادی رهنما