بطن
بَطْن، یكی از مراتب انساب عرب. بطن در لغت به معنای داخل و درون هر چیز است و در تقسیمبندیهای قومی، جمعیتی كمتر از قبیله را در برمیگیرد (ابن درید، 1 / 309؛ تاج... ، ذیل بطن). بطن محتملاً واژهای سامی معادل «شكم» است و در عبری به معنای «رحم» نیز بهكار رفته است (EI2 )بطن متضاد «ظَهر» است (جوهری، 4 / 2079؛ تاج، همانجا) و نام چندین مكان جغرافیایی هم با بطن آغاز میشود (همانجا؛ نیز نکـ: یاقوت، 1 / 665 -667).
از آنجا كه در مراتب انساب، طبقهبندی مدونی از زمان جاهلیت باقی نمانده است، دانشمندان نسبشناس، در شمار و تقدیم و تأخیر این مراتب و طبقات اختلاف نظر پیدا كردهاند (نک : همدانی، 1 / 22؛ علی، 1 / 509-511)؛ اما غالباً انساب عرب را در 6 طبقه مشخص میكنند: شعب (مانند عدنان)، قبیله (مانند ربیعه و مضر)، عِماره (مانند قریش و كنانه)، بطن (مانند عبدمناف و بنی مخزوم)، فَخِذ (مانند بنی هاشم و بنی امیه)، و فصیله (مانند بنی عباس و بنی ابیطالب) (نک : ماوردی، 268؛ قلقشندی، 1 / 308، 309؛ آلوسی، 3 / 188، 189؛ علی، 1 / 509). این طبقهبندی براساس ساختمان بدن انسان پدید آمده، یعنی شعب و قبیله به سر و رگهای درون آن؛ عماره به گردن و سینه؛ و بطن، فخذ و فصیله، به ترتیب به شكم، پا، ساق و قدمها تشبیه شده است (آلوسی، 3 / 190). برخی از قبایل دارای بطن نیز هستند. چنانکـه برای اوس 5 بطن و برای خزرج 9 بطن قائل شدهاند (نک : ابن رسول، 6؛ نیز نک : ابن حزم، 464). گفتهاند كه بطن از پایههای تشكلهای سیاسی اولیه نزد سامیها بوده است (علی، 1 / 511).
مآخذ
آلوسی، محمدشكری، بلوغ الارب، به كوشش محمد بهجت اثری، بیروت، دارالكتب العلمیه؛ ابن حزم، علی، جمهرة انساب العرب، به كوشش عبدالسلام محمدهارون، قاهره، 1382ق / 1962م؛ ابن درید، محمد، جمهرة اللغة، بغداد، مكتبـة المثنی؛ ابن رسول، عمر، طرفة الاصحاب فی معرفه الانساب، به كوشش سترستن، بیروت، 1412ق / 1992م؛ تاج العروس؛ جوهری، اسماعیل، الصحاح، به كوشش احمد عبدالغفور عطار، بیروت، دارالعلم للملایین؛ علی، جواد، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، بیروت، 1968م؛ قلقشندی، احمد، صبح الاعشی، قاهره، 1383ق / 1963م؛ ماوردی، علی، الاحكام السلطانیة، به كوشش احمد مبارك بغدادی، كویت، 1409ق / 1989م؛ همدانی، حسن، الاكلیل، به كوشش محمد بن علی اكوع، قاهره، 1383ق / 1962م؛ یاقوت، بلدان؛ نیز:
EI²
نوشینصاحب