بطلیوس
بَطَلْیوس، نام معرب شهر و ایالت باذاخُث در كرانۀ رود گواذیانا در غرب اسپانیا.
ایالت باذاخث (بطلیوس) با وسعتی بیش از 657‘21 كمـ2 بزرگترین ایالت اسپانیا به شمار میرود. شهر باذاخث مركز این ایالت در°6 و´58 طول غربی و°38 و´53 عرض شمالی در نزدیكی مرز پرتغال قرار دارد (ادریسی، 2 / 545؛ قلقشندی، 5 / 223؛ عنان، دول... ، 80؛ سالم، 1 / 137؛ بریتانیكا، .(I / 719 بطلیوس بهسبب قرار گرفتن در دشت مثلث شكل حاصلخیز به مركز مستعدی برای پرورش دام مبدل شده است. گندم و انگور مهمترین محصولات كشاورزی آن است. جنگلهای انبوه بلوط و گردو گرداگرد آن را پوشانده است. معادن غنی سنگ آهن به وفور در آنجا یافت میشود. افزونبر رود گواذیانا، رودهای دویره و تاجه آب آشامیدنی اهالی را تأمین میكنند (سالم، 1 / 151، 161-163، 172-174، 177؛ مونس، 513؛ وات، 212).
پیشینۀ تاریخی
مورخان اسپانیایی بنای بطلیوس را به دورۀ روم باستان نسبت دادهاند (سالم، 1 / 141). در 261ق / 875م امیر محمد فرمانروای اموی اندلس پس از سركوب شورش عبدالرحمان بن مروان جِلّیقی كه به همراهی سایر مخالفان دولت اموی در مناطق اطراف قرطبه به قتل و غارت دست زده بودند، آنان را به بطلیوس راند (ابن عذاری، 2 / 104- 105؛ ابن حیان، 345، 355؛ ابن اثیر، 7 / 288-289). بطلیوس درآن زمان روستایی گمنام و خالی از سكنه بود و از توابع مارده به شمار میرفت (ابوعبید، 906-907؛ ابن عبدالمنعم، 46) كه پس از پیروزی مسلمانان، گروهی از قبایل عرب در آنجا سكنی یافته بودند (مقری، 1 / 298؛ ابن حزم، 132).
ابن مروان پس از استقرار در عمران و آبادانی بطلیوس كوشید. از آنجا كه این منطقه به سبب برخورداری از موقعیت ممتاز و استراتژیك پیوسته مطامع مسیحیان را برمیانگیخت (سالم، 1 / 154، 155)، ابن مروان با پادشاه لئون به طرح دوستی پرداخت، تا ضمن در امان ماندن از تعرض مسیحیان، در سایۀ حمایت آنان با دولت مركزی درآویزد. در نتیجه او توانست در 262ق / 876م شكست سختی به نیروهای دولت مركزی قرطبه وارد سازد.ابنمروان پس از این پیروزی دامنه تجاوزات خود را وسعت بخشید و به تثبیت پایههای قدرت خود پرداخت. البته در این راه با فراز و نشیبهایی چند مواجه بود (ابن حیان، 360 ببـ؛ ابن قوطیه، 101-102؛ بیضون، 261-262؛ عنان، دولة... ، 1(1) / 301-302). حملههای مكرر سپاهیان امیرمحمد كه طی سالهای 885 و 886م برای فرونشاندن آتش فتنه بر بطلیوس صورت گرفت، كارساز نشد. چون امیر در كار ابن مروان فرو ماند، سرانجام به خواستۀ وی مبنی بر استقلال در بطلیوس تن داد (نک : ابن اثیر، 7 / 416؛ عنان، همان، 1(1) / 302؛ دوزی، .(396ابن مروان با مالی كه از حكومت مركزی دریافت كرده بود، بر استحكام برج و باروها و شمار دژهای آنجا افزود و مسجد جامع، صومعه، حمام و مساجدی چند بنا كرد (ابوعبید، 907؛ ابن عبدالمنعم، همانجا؛ سالم، 1 / 284- 285).
پس از ابن مروان، فرزندانش به قدرت رسیدند. آنان نه تنها به حكومت مركزی قرطبه وقعی ننهادند، بلكه پیوسته با حكمرانان محلی نیز در پیكار بودند. سرانجام در 318ق / 930م عبدالرحمان سوم الناصر پس از محاصرهای طولانی و نبردی خونین آنجا را از فرزندان ابن مروانجلیقی بازستاند و بدینسان، سیطرۀ پنجاهو اندیسالۀ بنیمروان بر بطلیوس پایان یافت. از آن پس كارگزارانی از سوی دولت اموی در آنجا گمارده میشدند (ابن عذاری، 2 / 216-217؛ سالم، 1 / 295-296، 336-337؛ عنان، همان، 1(1) / 335؛ لوی پرووانسال،.(II / 24-25
همزمان با افول دولت اموی، شاپور فارسی زمام امور را در بطلیوس به دست گرفت. پس از وفات وی در 413ق / 1022م عبدالله بن افطس، وزیر زیرك و دوراندیش او بر مسند قدرت نشست. شورش پسران شاپور در اشبونه و دستاندازیهای پی در پی بنی عَبّاد، فرمانروایان اشبیلیه مهمترین مشكلات حكومت او بود. پس از مرگ ابن افطس در 437ق / 1045م نوبت به فرزندش المظفر محمد بن عبدالله رسید. او در تثبیت پایههای قدرت خود و دفاع از مرزها شیوۀ پدر را در پیش گرفت و بارها با عبادیان درآویخت. كشمكشهای متوالی میان المظفر و المعتضد ابن عباد سرانجام با وساطت ابن جهور در 443ق / 1051م خاتمه یافت. المظفر هنوز از جنگهای محلی نیاسوده بود كه مسیحیان از غرب و شرق بر او تاختند. پادشاه نیرومند قشتاله از 449ق / 1057م به بعد بارها بطلیوس را عرصۀ تاخت و تاز خود قرار داد و سرانجام، المظفر را به پرداخت خراج ملزم گردانید (ابن خلدون، 4 / 201، 203، 205؛ ابن عذاری، 3 / 211-213، 234 بب ؛ عنان، دول، 80 بب ؛ شحنه، .(53
با مرگ پادشاه قشتاله در 457ق / 1065م و كشمكشی كه میان فرزندان او بر سر قدرت درگرفت، بطلیوس تا مدتها از آسیب مسیحیان در امان ماند. چون المظفر درگذشت، فرزندانش المنصور یحیی و المتوكل عمر به ترتیب در 461 و 464ق امارت یافتند. بطلیوس در دورۀ زمامداری المتوكل با صلح و امنیت دمساز شد و توسعۀ فراوان یافت و دربار این امیر فرهیخته، كانون علم و ادب به شمار میرفت (عنان، همان، 86- 88).
آنگاه كه زمامداران بطلیوس و اشبیلیه از دفع حملات مجدد مسیحیان فروماندند، از یوسفبنتاشِفین امیر مرابطون یاری خواستند. سپاهیان یوسف به اندلس درآمدند و در 12 رجب 479ق / 23 اكتبر 1086م در نبردی سهمگین مسیحیان را تارومار ساختند. امیر مرابطی در مدت كوتاهی سراسر اندلس را درنوردید و زمامداران
محلی را به تسلیم واداشت. او در 487ق / 1094م بطلیوس را فتح كرد و به حكومت 75 سالۀ افطسیان بر آنجا پایان داد (ابن خطیب، 1 / 460؛ الحلل... ، 53- 58؛ عبدالله زیری، 174؛ عنان، همان، 354-356).
آنگاه كه موحدون بر سپاه مرابطون در اندلس سیطره یافتند، ابن وزیر، والی بطلیوس در 541ق / 1146م شهر را به فاتحان موحدی وانهاد. موحدون بارها تجاوز پادشاه پرتغال را به این منطقه دفع كردند، تا آنکـه در 564ق / 1169م مسیحیان به فرماندهی مردی حادثهجو به نام جرالدو از شمال شرقی و غرب بر بطلیوس تاختند. پادشاه لئون كه به بطلیوس چشم طمع دوخته بود، به یاری موحدان شتافت و جرالدو را منهزم ساخت. نیروهای تازه نفس موحدی در اوایل سال 566ق / 1171م به بطلیوس درآمدند. در همان حال پادشاه لئون از بیم آنکـه شهر به دست پرتغالیها افتد، در حمله به آنجا پیشگام شد؛ اما در نهایت، پیروزی از آن سپاه اسلام بود (ابن خلدون، 6 / 312؛ عنان، عصر...، 1 / 327- 328، 2 / 35-37، 43-46؛ شحنه، .(85
بطلیوس از آن پس در سایۀ دولت موحدون آرامش یافت. تا آنکـه پس از 626ق / 1229م با شورش محمد بن یوسف بن هود در اشبیلیه و عنایت موحدون به فرونشاندن آتش فتنه، و در نتیجه غفلت از مناطق غربی اندلس، پادشاه لئون با استفاده از این فرصت، به بطلیوس لشكر كشید. سرانجام در تابستان 627ق / 1230م بطلیوس از دست مسلمانان خارج شد و به تصرف مسیحیان درآمد (عنان، همان، 2 / 399-400، 596-597).
امروزه برخی از آثار تمدن اسلامی، از جمله بقایای دژهای سدۀ 3ق / 9م در آنجا به چشم میخورد ( بریتانیكا،I / 719 ؛ عنان، نهایة ... ، 517). بطلیوس در دورۀ تمدن اسلامی اندیشمندان و فرهیختگان بیشماری را در دامن خود پروراند و محدثان، نحویان، شاعران، نویسندگان و فقیهان ناموری از آنجا برخاستند (نکـ: ابن بشكوال، 2 / 639؛ سمعانی، 2 / 259-260؛ ابنخلكان، 3 / 96- 98؛ یاقوت، 1 / 664).
مآخذ
ابن اثیر، الكامل؛ ابن بشكوال، خلف، الصله، قاهره، 1966م؛ ابن حزم، علی، جمهرة انساب العرب، بیروت، 1403ق / 1983م؛ ابن حیان، حیان، المقتبس، به كوشش محمود علی مكی، بیروت، 1973م؛ ابن خطیب، محمد، الاحاطة فی اخبار غرناطة، به كوشش محمد عبدالله عنان، قاهره، 1375ق / 1955م؛ ابن خلدون، العبر، به كوشش خلیل شحاده و سهیل زكار، بیروت، 1401ق / 1981م؛ ابن خلكان، وفیات؛ ابن عبدالمنعم حمیری، محمد، صفة جزیرة الاندلس، به كوشش لوی پرووانسال، قاهره، 1937م؛ ابن عذاری، احمد، البیان المغرب، ج 2، به كوشش دوزی، لیدن، 1849م، ج 3، به كوشش كولن و لوی پرووانسال، بیروت، دارالثقافه؛ ابن قوطیه، محمد، تاریخ افتتاح الاندلس، به كوشش ابراهیم ابیاری، قاهره / بیروت، 1402ق / 1982م؛ ابوعبید بكری، عبدالله، المسالك و الممالك، به كوشش وان لون و ا. فره، تونس، 1992م؛ ادریسی، محمد، نزهة المشتاق، بیروت، 1409ق / 1989م؛ بیضون، ابراهیم، الدولة العربیة فی اسبانیة، بیروت، 1406ق / 1986م؛ الحلل الموشیة، به كوشش سهیل زكار و عبدالقادر زمامه، فاس، 1399ق / 1979م؛ سالم، سحر عبدالعزیز، تاریخ بطلیوس الاسلامیة و غرب الاندلس فی العصر الاسلامی، اسكندریه، 1989م؛ سمعانی، عبدالكریم، الانساب، به كوشش عبدالرحمان معلمی، حیدرآباد دكن، 1383ق / 1963م؛ عبدالله زیری، مذكرات، به كوشش لوی پرووانسال، قاهره، 1955م؛ عنان، محمد عبدالله، دولة الاسلام فی الاندلس، قاهره، 1960م؛ همو، دول الطوائف، قاهره، 1380ق / 1960م؛ همو، عصرالمرابطین و الموحدین فی المغرب و الاندلس، قاهره، 1383ق / 1964م؛ همو، نهایة الاندلس، قاهره، 1386ق / 1966م؛ قلقشندی، احمد، صبح الاعشی، قاهره، 1383ق / 1963م؛ مقری، احمد، نفح الطیب، به كوشش احسان عباس، بیروت، 1388ق / 1968م؛ مونس، حسین، تاریخ الجغرافیة و الجغرافیین فی الاندلس، قاهره، 1986م؛ وات، مونتگمری، اسپانیای اسلامی، ترجمۀ محمدعلی طالقانی، تهران، 1359ش؛ یاقوت، بلدان؛ نیز:
Britannica, micropaedia, 1978; Chejne, A., Muslim Spain its History and Culture,
عزت ملاابراهیمی