برنابا
بَرْنابا، لقب یكی از نخستین مبلغان مسیحی كه نگارش رساله و انجیلی به همین نام به او منسوب است. نام اصلی او یوسف یا یوزس بوده، و چنانكه در كتاب اعمال رسولان (36:4) آمده است، برنابا لقبی بود كه رسولان به او دادند و مؤلف كتاب آن را «ابن الوعظ» معنی میكند. عدهای «نابا» را برگرفته از «نِوَحَۀ» آرامی گرفتهاند كه به معنی «تسكین و تسلیت» است. برخی هم آن را مشتق از «نبأ» و به معنی «نبوت» دانستهاند و در این صورت به معنای «فرزند نبوت» است كه در زبانهای سامی مفهوم آن آورندۀ نبوت است. برخی از محققان اصل این واژه را «بارنِبو»ی آرامی ــ كه در كتیبههای سوریه آمده، و به معنای «پسر ایزدِ نبو» است ــ دانستهاند، اما این قول مردود دانسته شده است؛ زیرا بعید به نظر میآید كه رسولان لقبی را كه به یكی از ایزدان مشركان تعلق داشته است، به برادر دینی خود داده باشند (كلارك، I / 714؛ داگلس، 133).
برنابا اهل قبرس و از خانوادهای یهودی و از سبط لاوی بود (اعمال، همانجا)، و چون به جمع پیروان عیسى مسیح (ع) پیوست، همچون دیگر گروندگان (همان، 44:2-45) زمین خود را فروخت و بهای آن را به جامعۀ اولیۀ مسیحی تقدیم كرد (همان، 36:4-37).
دربارۀ برنابا گفته شده كه مردی نیك و سرشار از روح القدس و ایمان بوده است (همان، 24:11) و به پایمردی او بود كه رسولان، پولس را به جمع ایمانداران پذیرفتند (همان، 9: 26-27) و چون او را برای یاری نوایمانان به انطاكیه فرستادند، به طرسوس رفت و پولس را برای این كار با خود به همراه برد و با هم یك سال در آن سامان به وعظ و تبلیغ پرداختند، و در نتیجۀ فعالیت آنان گروه كثیری به مسیحیت گرویدند. گفته شده است كه عنوان «مسیحی» نخستین بار بر این گروه اطلاق شد. این مسیحیان برای یاری به هم كیشان نیازمند خود هدایایی را به دست برنابا و پولس به اورشلیم فرستادند (همان، 22:11-30، 25:12). دو رسول به هنگام بازگشت، یوحنا مرقس را كه عموزادۀ برنابا (كولسیان، 10:4)، و به قولی خواهرزادهاش (كیتو، 135؛ بستانی) بود، با خود به انطاكیه بردند (اعمال، همانجا)؛ سپس به دلالت و اشارت روح القدس برای تبلیغ رهسپار شهرهای قبرس و آسیای صغیر شدند، اما یوحنا مرقس در اثنای سفر آنان را ترك كرد و به اورشلیم بازگشت (همان، 14:13).
در این سفرها نقش برنابا كمرنگتر میشود و رفته رفته بر جایگاه محوری پولس تأكید بیشتری میرود. پس از مدتی تبلیغ در شهرهای مختلف سرانجام، دو رسول به انطاكیه بازگشتند و مدتی در این شهر ماندند (همان، 26:14- 28). در همین احوال، میان ایشان و مبلغانی كه از یهودیه به انطاكیه آمده بودند، بر سر مسائل مربوط به دعوت غیریهودیان مناقشهای درگرفت. پولس و برنابا به نمایندگی از دیگران برای طرح دعوا به اورشلیم، نزد رسولان رفتند و رسولان آنچه را پولس و برنابا میگفتند، بر صواب دانستند (همان، 1:15-35). پس از چندی این دو رسول بر آن شدند كه به سفر تبلیغی به همان شهرهایی كه پیشتر رفته بودند، بروند، اما پولس با همراه بردن یوحنا مرقس مخالفت ورزید و میانشان جدایی افتاد و برنابا و مرقس به قبرس رفتند (همان، 36:15-41). پس از آن، دیگر در «اعمال» ذكری از برنابا به میان نمیآید. پولس در دو رسالهاش از برنابا یاد میكند: در قرنتیان اول (6:9) از اینكه تنها او و برنابا در میان رسولان باید برای تأمین مخارج خود كار كنند، شكوه میكند، و در غلاطیان (11:2-14) به برنابا خرده میگیرد و او را از اینكه به تقلید از پطرس از هم سفرگی با «مسیحیان غیریهودی» تن زده است، ملامت میكند.
تاریخ وفات برنابا دقیقاً معلوم نیست، ولی اگر مرقس پس از وفات او به پولس پیوسته باشد، زمان درگذشت او را باید پیش از سالهای 63 و 64 م دانست (كیتو، همانجا).بجز «نامۀ اعمال»، «رسـاله» و انجیل برنابـا (نك : دنبالۀ مقاله)، نگارش چند رسالۀ دیگر از جمله «رساله به عبرانیان» هم به او نسبت داده شده كه البته صحت این انتساب مورد تردید است (مول، 191؛ «فرهنگ كلیسا ... »، 134؛ آمریكانا). همچنین، روایاتی كه از سنگسار شدن وی در سالامیس قبرس و به خاك سپاری مخفیانهاش به دست مرقس، و نیز راهنمایی شدن اسقفی در خواب پس از 4 قرن به محل دفن او، و همچنین نسبت دادن انجیلی به او، همگی متعلق به پس از سدۀ 6 م است (بستانی).
در تفاسیر و تواریخ اسلامی هم در این باب میتوان اشاراتی یافت. منابع كهنتر اسلامی، انطاكیه را همان «قریه»ای دانستهاند كه در سورۀ یس (36 / 13) آمده است، و از دو رسول و رسول سومی كه آن دو را تأیید كرد، نام بردهاند، گواینكه در این نامها اتفـاق نظری وجـود ندارد و از برنابـا هم یـادی نمـیشـود (نك : مسعودی، 1 / 79-80؛ طبرسی، 8 / 654-655؛ ابوالفتوح، 9 / 266-271؛ ابن اثیر، 1 / 364-365). اما برخی از منابع متأخر این داستان را تقریباً مطابق با مُفاد رسالۀ اعمال نقل كردهاند و برنام برنابا و همراهش تصریح دارند و این حكایت را با وجود تفاوتهایی كه با قرآن دارد، موضوع آیات 13 تا 30 سورۀ یس (36) به شمار میآورند (شعرانی، 9 / 266، 269؛ سپهر، 1 / 77-83).
«اعمال برنابا»، ازجمله متون آپوكریفایی (نوشتههای غیررسمی) متأخر است كه تاریخ نگارش آن به سده 5 م بازمیگردد. این كتاب كه آشكارا مبتنی بر «كتاب اعمال رسولان» رسمی و موجود در عهد جدید است، شرحی از سفرهای تبلیغی پولس و برنابا و اختلاف آنها بر سرِ به همراه بردن مرقس است، و پس از جدا شدن پولس از برنابا، به شرح سفرهای برنابا و شهادت او در قبرس میپردازد. كتاب «اعمال برنابا» كمتر از متون آپوكریفایی مشابه مبالغهآمیز است و در واقع ادامه تخیلی كتاب «اعمال رسولان» شمرده میشود ( آمریكانا؛ دائرةالمعارف ... ).
«رساله برنابا»: هویت، زمان و مكان زندگی نگارندۀ این رساله را نمیتوان دقیقاً تعیین كرد. كلمنس اسكندرانی (د 215 م)، اُریگنس (د 253 یا 254 م) و ائوسبیوس (د 339 م) از این رساله نقل قول كرده، و مؤلف آن را برنابا دانستهاند («فرهنگ زندگی نامهها ... »، 98؛ «دائرةالمعارف جدید ... »، II / 103). اما با آنكه در آغاز و انجام رساله نام برنابا آمده است، چون در متن آن از ویرانی و تجدید بنای «هیكل» سخن میرود، تاریخ كتابت آن باید حدود سال 130 م و پس از وقایع مربوط به نخستین قیام یهودیان بر ضد روم و سپس بازسازی معبد باشد و بر این اساس دیگر نمی توان برنابای رسول را ــ كه در حدود سال 64 م درگذشته بود ــ نویسندۀ آن به شمار آورد. محل نگارش رساله را نیز با توجه به سبك و سیاق تأویلی آن، متعلق به حوزۀ فرهنگی اسكندریه دانستهاند («فرهنگ زندگینامهها»، 99-98؛ بستانی؛ دائرةالمعارف؛ «دائرة المعارف جدید»، همانجا).
«رسالۀ برنابا» را در یك تقسیمبندی كلی میتوان متشكل از دو قسمت دانست: قسمت اول عمدتاً از لزوم تأویل عهد عتیق سخن میگوید. از نظر نویسنده بسیاری از اقوال و احوال انبیا و احكامی كه در آنجا آمده است، بر ظهور مسیح (ع) اشاره دارد و نباید معنای ظاهری آنها را در نظر گرفت. یهودیان نفهمیدهاند كه احكام قربانی، ختنه و خوراكیها در حقیقت به چه معناست و از این احكام تنها صورت ظاهر آنها را اختیار كردهاند و به همین سبب است كه مطرود و مردود شدهاند. قسمت دوم كه متشكل از 4 باب پایانی است، از دو طریق نور و تاریكی سخن میگوید. راه نور مبتنی بر مهر، فروتنی و پاكی، و طریق تاریكی راه بتپرستی، تزویر و خود بزرگبینی است (شونفیلد، 211-212؛ «فرهنگ زندگینامه»، 99-101؛ گرنت، 102؛ نیز نك : «دائرةالمعارف جدید»، همانجا). از این رساله تا سدۀ 19 م چندین نسخۀ ناقص وجود داشت، اما در اواسط این سده نسخۀ كاملی از آن كه به زبان یونانی است، در «مجموعۀ سینایی» به دست آمد. همچنین در 1875 م نسخهای لاتین از این رساله، متعلق به سدههای 2 و 3 م نیز در قسطنطنیه كشف شد كه گویا كهنترین نسخۀ «رسالۀ برنابا» است (بستانی؛ آمریكانا).
انجیل برنابا
نام این انجیل در آثار برخی از نویسندگان سدههای نخستین میلادی و به خصوص در فرمانی موسوم به «فرمان گلاسیوسی» كه ظاهراً از طرف پاپ گلاسیوس اول (492-496 م) دربارۀ فهرستی از كتابهای ممنوع مسیحی صادر شده، آمده است. گذشته از آنكه برخی در اصالت این فرمان تردید كردهاند، حتى با فرض درستی آن، امروزه هیچ امكانی برای دانستن محتوای این انجیل كه احتمالاً از انجیلهای گنوسی بوده است، وجود ندارد (رگ، مقدمه، 14؛ سعادت، 274؛ آمریكانا؛ «دائرةالمعارف جدید»، VI / 314-315). اما انجیل برنابای موجود گزارشی از زندگی و تعالیم عیسى (ع) است كه با آنچه در انجیلهای رسمی مسیحیت آمده، تفاوتهای عمیقی دارد. از زمان كشف و شناسایی این انجیل مناقشات فراوانی دربارۀ زمان و مكان تألیف، و هویت و دین مؤلف، و محتوای این كتاب درگرفته است. تاكنون دو نسخۀ خطی از آن، یكی به ایتالیایی و دیگری به اسپانیایی، شناسایی شده است. متن كامل نسخۀ اسپانیایی امروزه در دست نیست، اما جرج سِیل (1697-1736 م) گویا یكی از نخستین كسانی است كه از آن سخن گفته است. او علاوه بر آنكه در «پیشگفتار» ترجمه قرآن خود (ص 9-10) و در بخش «مباحث مقدماتی» ضمیمه آن، به این انجیل اشاره میكند (ص 58)، در ترجمۀ خود نیز كه چاپ نخست آن در 1734 م منتشر شد، در دو جا، بخشهایی از این انجیل را آورده است: یكی ذیل آیۀ 55 سورۀ آل عمران (3)، كه ترجمۀ انگلیسی بخشی از فصل 220 این انجیل را آورده، و دیگری، در ذیل آیۀ 22 سورۀ اعراف (7) كه جملاتی از فصل 41 را به همان زبان اسپانیایی و عیناً از نسخۀ مذكور نقل كرده است (نك : ص 38, 106). این نسخۀ اسپانیایی بعدها به انگلیسی ترجمه شد.
برپایۀ مقایسهای كه در 1974 م میان این نسخه و ترجمۀ ایتالیایی آن شده است، چنین به نظر میرسد كه این دو متن به طور كامل یكسان نبودهاند، اما به رغم اختلافات موجود، مطالب آنها بسیار به هم نزدیك و جز در موارد جزئی بسیار به هم شبیهند (نك : رگ، مقدمه، 65-51؛ نیز سعادت، 253-255؛ برای توضیح بیشتر دربارۀ متن اسپانیایی، نك : سیل، 11؛ رگ، مقدمه، 15-12؛ سعادت، 257-262).
متن ایتالیایی، یگانه نسخۀ كامل این انجیل است كه در 1709 م در آمستردام شناخته شد و در 1718 م به جهانیان معرفی گردید (رگ، مقدمه، 67-71). این نسخه سرانجام در 1738 م به كتابخانۀ سلطنتی وین در اتریش انتقال یافت و هم اكنون نیز در آنجا قرار دارد (همو،مقدمه، 10).
این نسخه در 225 برگ، یك مقدمه و 222 فصل است. 27 فصل نخست دارای عنوان و بقیۀ فصول دارای شماره، اما بدون عنوانند. در مقدمه، پسرِ خدا دانستن عیسى (ع) و ترك ختنه و خوردن گوشت نجس مایۀ گمراهی به شمار رفته است. فصول 1 تا 9 به شرح بارداری مریم و ایام كودكی عیسى (ع) اختصاص دارد. از فصل 10 تا 46 از سوانح سال اول دعوت او سخن میرود، فصلهای 47 تا 191 به شرح احوال و سخنان عیسى (ع) در سال دوم دعوت میپردازد، و سرانجام 30 فصل پایانی گزارش واپسین ایام زندگانی عیسى (ع) است.
این انجیل نیز همچون اناجیل چهارگانه گزارشی از زندگانی و تعالیم عیسى (ع)، ظاهراً از دید و به قلم كسی است كه خود را یكی از حواریون میخواند؛ ولی از نظر محتوا میان این كتاب با دیگر انجیلها تفاوتهایی وجود دارد: از جمله آنكه نویسندۀ آن به صراحت میان كتاب عیسى (ع) و این انجیل تمایز قائل شده است (1:10-5، 168: 1 بب )؛ با آنكه در مقدمه تعبیر «عیسى مسیح» آمده است، در سراسر كتاب «مسیح» بودن عیسى (ع) نفی شده (5:42-12)، از زبان عیسى (ع) بارها بر «مسیح» بودن محمد (ص) بشارت داده (30:43، 9:82- 19، 96: جم ، 97: جم )، و الوهیت و پسرِ خدا بودن عیسى (ع) مردود دانسته شده است (12:52-15، 35:53)؛ از نظر مؤلف این انجیل، عیسى (ع) بر صلیب نرفت، بلكه به آسمان بالا برده شده، و به جای او یهودا را كه تغییر شكل داده و شبیه وی شده بود، به صلیب كشیدند؛ پس رستاخیز عیسى (ع) هم در كار نبوده است (4:215-24:222)؛ فرزند ذبیح ابراهیم خلیل (ع)، اسماعیل (ع) دانسته شده است و نه اسحاق (15:13، 10:44-11)؛ از یحیای تعمید دهنده نامی برده نشده، و نقش بشارت دهندگی یحیى (ع) به عیسى (ع) داده شده است (جم ).
بجز تفاوتهای یاد شده، اشتباهات تاریخی و جغرافیایی نیز در این كتاب دیده میشود، مثلاً اینكه سال مقدس یوبیل ــ كه یهودیان همواره آن را هر 50 سال یك بار میدانستند ــ در این كتاب هر صد سال یك بار در نظر گرفته شده (18:82، 25:83)، و شهر ناصره واقع بر كرانۀ دریا (1:20- 9) و كفرناحوم بر روی ارتفاعات (1:21) دانسته شده است. محققان مسیحی از وجود چنین اشتباهاتی نتیجه گرفتهاند كه مؤلف این انجیل در زمانی غیر از عصر عیسى (ع) و در مكانی بجز فلسطین میزیسته است (رگ، مقدمه، 22-20)؛ همچنین از استفادۀ مؤلف از اصطلاحات فلسفۀ ارسطویی (30:83، 3:106-7) چنین استنباط كردهاند كه نگارش كتاب به زمانی پس از اواخر قرون وسطى تعلق داشته است، زیرا چنین اصطلاحات و تعابیری در زمان عیسى (ع) رواج نداشته است (رگ، مقدمه، همانجا؛ سعادت، 277- 278؛ یسوعی، 38-42؛ اثناسیو، 445-446). در مقابل، برخی محققان و مخصوصاً عدهای از علمای مسلمان با اصیل دانستن این انجیل كوشیدهاند تا برای برخی از این نكات توجیهی مناسب بیابند (رضا، 284-294؛ سردار كابلی، 297-313؛ آل اسحاق، 448-450؛ توفیقی، 59-63).
درست است كه در بسیاری از موارد میان انجیل برنابا و قرآن همخوانیهایی برقرار است، اما تفاوتهایی هم وجود دارد؛ از جمله میتوان به اِسناد لقب «مسیح» به حضرت محمد (ص) و سلب آن از عیسى (ع) و نادیده گرفتن یحیى (ع) و زایمان بدون درد مریم (ع) (10:3) و اینكه شیطان نخست حوا را فریفت و آدم به اغوای حوا از میوه ممنوع خورد (12:40 بب )، اشاره كرد.
برخی از محققان با استناد به همین اختلافات بر این باورند كه نگارندۀ این انجیل از مسلمانان نبوده است. این عده كه قائل به اصالت كل یا قسمتی از این كتابند، آن را نوشتۀ برنابای رسول و همان انجیل منع شده در «فرمان گلاسیوسی» میدانند. در مقابل، كسانی كه چنین اصالتی را قبول ندارند، با تكیه بر شواهد متعدد درونی و شواهد دیگر منكر آنند. مترجمان انگلیسی این انجیل، برآنند كه نگارنده از مسیحیانی بوده است كه اسلام آورده، و اواخر سدۀ 15 یا در سدۀ 16 م این كتاب را نوشته است (رگ، مقدمه، 44-43، 15-13)، و برخی هم با استشهاد به اینكه در فصلهای 192 تا 194 مریم مجدلیه با مریم، خواهر العازر (الیعازر یا لعازر) یكی فرض شده، و از آنجا كه در كلیسای غرب ــ برخلاف كلیسای شرق ــ چنین باوری وجود داشته است، نویسنده را فردی متعلق به حوزۀ فرهنگی كلیسای غرب دانستهاند (یسوعی، 42). برخی دیگر از محققان نیز مؤلف این انجیل را از موریسكوها ــ مسلمانان اسپانیایی كه پس از سقوط دولت اسلامی در اسپانیا و استقرار پادشاهی مسیحی در آنجا مجبور به ترك اسلام و پذیرش مسیحیت شدند ــ به شمار آوردهانـد (نك : گدول، 201-206). مترجم عربی هم با استناد به گستردگی آگاهی مؤلف از عهد عتیق و تلمود و برخی شواهد دیگر او را از یهودیانی دانسته است كه به مسیحیت و سپس به اسلام گرویده است (سعادت، 268-276).
ظاهراً هیچ نام و نشانی از این انجیل در متون كهن اسلامی نمیتوان یافت. در عالم اسلام شاید نخستین نوشتهای كه در آن از انجیل برنابا سخن رفته، كتاب اظهار الحق، اثر رحمتالله دهلوی باشد. وی كه كار تألیف این كتاب را در 1280 ق / 1863 م به پایان برد، در پی آن بود كه با این كار دعاوی اسلام ستیزانۀ برخی مبلغان پرُتستان را رد، و حقانیت اسلام را اثبات كند. دهلوی جملههایی از انجیل برنابا را در كتاب خود نقل كرده است (2 / 457- 459).
پس از دهلوی، خلیل سعادت، از مسیحیان مصری این انجیل را در 1326 ق / 1908 م به عربی ترجمه كرد و با كمك محمدرشید رضا در قاهره به چاپ رسانید. در ایران، نخست حیدرقلی سرداركابلی با استفاده از دو ترجمۀ انگلیسی و عربی، این كتاب را به فارسی ترجمه كرد و در 1311 ش در كرمانشاه منتشر نمود. این ترجمه ظاهراً دو بار دیگر نیز به چاپ رسید. در1346 ش نیز مرتضى فهیم كرمانی ترجمۀ دیگری از انجیل برنابا را همراه با مقدمۀ سیدمحمود طالقانی در قم به چاپ رساند (نك : غلامی نهاد، 130-131).
چندی است كه عدهای در ایران سخن از وجود نسخۀ سریانی انجیل برنابا به میان آوردهاند. اینان با استناد به قول جلال آل احمد در مقدمۀ «رسالۀ پولوس رسول به كاتبان» (ص 9) پنداشتهاند كه چنین نسخهای موجود بوده، و در اختیار یا در دسترس او قرار داشته است (توفیقی، 25)، اما نظر به طنزپردازیهای معمول آل احمد و با عنایت به محتوای «رساله» كاملاً مشهود است كه وی میخواسته است انتقاد از اوضاع و احوال جاری زمان خود را در قالب الفاظ و تعبیرات رسائل عهد جدید عرضه نماید، و طبعاً نباید وجود چنین نسخهای را جدّی فرض كرد.
مآخذ
آل احمد، جلال، «رسالۀ پولوس رسول به كاتبان»، زن زیادی، تهران، 1374 ش؛ آل اسحاق خوئینی، علی، مسیحیت، قم، 1365 ش؛ ابن اثیر، الكامل؛ ابوالفتوح رازی، تفسیر، به كوشش ابوالحسن شعرانی و علی اكبر غفاری، تهران، 1385 ق؛ اثناسیو، متری هاجی، «انجیل بحسب برنابا»، الاناجیل الازائیه، به كوشش بولس فغالی، بیروت، 1993 م؛ انجیل برنابا، ترجمۀ حیدرقلی سردار كابلی، به كوشش جمشید غلامی نهاد، تهران، 1379 ش؛ بستانی، بطرس، دائرة المعارف، بیروت، 1881 م؛ توفیقی، حسین، سیر تاریخی انجیل برنابا، قم، 1361 ش؛ دائرة المعارف الكتابیة، به كوشش صموئیل حبیب و دیگران، قاهره، 1990 م؛ دهلوی، رحمتالله، اظهار الحق، بیروت،1413 ق / 1993 م؛ رضا، محمدرشید، مقدمه بر انجیل برنابا (هم )؛ سپهر، محمدتقی، ناسخ التواریخ، تهران، 1352 ش؛ سردار كابلی، حیدرقلی، مقدمه بر انجیل برنابا (هم )؛ سعادت، خلیل، «مقدمه بر ترجمۀ عربی انجیل برنابا» (نك : هم ، انجیل برنابا)؛ شعرانی، ابوالحسن، حاشیه بر تفسیر (نك : هم ، ابوالفتوح رازی)؛ طبرسی، فضل، مجمع البیان، به كوشش هاشم رسولی محلاتی، بیروت، 1379 ق؛ عهد جدید؛ غلامی نهاد، جمشید، مقدمه بر انجیل برنابا (هم )؛ قرآن كریم؛ مسعودی، علی، مروج الذهب، به كوشش یوسف اسعد داغر، بیروت، 1385 ق / 1965 م؛ یسوعی، بولس الیاس، یسوع المسیح، بیروت، 1963 م؛ نیز:
Americana; Clarke, A., Commentary on The New Testament, New York, 1977; A Dictionary of Christian Biography and Literature, eds. H. Wace et al., London, 1911; Douglas, J. D., The New Bible Dictionary, Michigan, 1970; Gaudeul, J. M., Encounters & Clashes, Rome, 1990; Grant, M., Saint Paul, London, 1976; Kitto, J., Cyclopaedia of Biblical Literature, Edinburgh, 1858; Moule, C. F. D., The Birth of the New Testament, London, 1976; New Catholic Encyclopedia, Washington, 1967; The Oxford Dictionary of the Christian Church, eds. F. L. Cross et al., London etc., 1974; Ragg, Lonsdale & Laura Ragg, introd. The Gospel of Barnabas, Lahore, 1981; Sale, G., introd. The Koran, London, F. Warne & co.; Schonfield, H. J., A History of Biblical Literature, New York, 1962.