زمان تقریبی مطالعه: 3 دقیقه

بدائون

بَدائون، یا بُدائون، ناحیه و شهری کهن در ایالت اوتارپرادش در شمال هند. این نام به صورت بداون و بدایون نیز آمده است (ابن‌بطوطه، 411؛ بابر، I/ 267؛ ندوی، 10؛ احمد یادگار، 39). گفته شده که واژۀ بدائون برگرفته از نام شاهزاده‌ای به نام بوداست که این شهر را در سدۀ 4ق/ 10م بنا نهاد («مجله...»، IX/ 34).
ناحیۀ بدائون در جنوب غرب رودخانۀ کنگ قرار دارد و شعبه‌های این رودخانه آن را آبیاری می‌کند. نام این ناحیه نیز برگرفته از نام شهر قدیم بُدائون بوده است. مساحت آن 158 ،5 کمـ 2 و سرزمینی است کشاورزی که تولیدات مهم آن گندم، نیشکر و برنج است. صنایع ناحیه شامل صنایع شیمیایی و موادغذایی است. طبق آمار1369ش/ 1990م جمعیت ناحیۀ بدائون 000 ، 290 ،2 نفر بود («اطلس...»، 156، 163، 170؛ بریتانیکا، میکرو، II/ 341). مرکز ناحیۀ بدائون شهر قدیم بداون است که در تاریخ هند جایگاه ویژه‌ای دارد. این شهر در °28 و´3 عرض شمالی و °79 و ´7 طول شرقی و در نزدیکی رودخانۀ سوت نادی، شاخه‌ای از گنگ قرار گرفته است. در 1350ش/ 1971م این شهر 204˛72 نفر جمعیت داشت و امروزه در مسیر جادۀ اصلی و راه آهن قرار دارد و مرکز دادوستد فراورده‌های کشاورزی ناحیه است (بریتانیکا، همانجا).
از تاریخ پیش اسلام بدائون آگاهی درستی در دست نیست. مسعود سعد سلمان در قصیده‌ای تصرف بدائون را به دورۀ محمود غزنوی (387-421ق/ 997-1030م) نسبت می‌دهد (ص 397). در 590ق/ 1194م و در دورۀ سلطنت محمدبن سام غوری (حکـ558-594ق/ 1163-1198م)، قطب‌الدین آبیک، بدائون را تصرف کرد و پس از آن مسلمانان در آنجا حکومت کردند (منهاج،1/ 395، 422، 401؛ سهیلی،9).
بدائون در دورۀ حکومت سلاطین دهلی جایگاه حکمرانان قدرتمندی بود که برخی از آنان از جمله شمس‌الدین التتمش (607-633ق/ 1210-1236م) به تاج‌وتخت دست یافت (حسین، 56؛ «مجله»، IX/ 42). در دورۀ حکومت سلسلۀ سیدها، شهر بدائون اهمیت خویش را حفظ کرد. علاء‌الدین عالم شاه (د 883ق/ 79-1478م)، آخرین پادشاه این سلسله، پس از کناره‌گیری از سلطنت در بدائون زندگی می‌کرد. بدائون در دورۀ خلجیان پایگاهی نظامی به‌شمار می‌رفت. در دورۀ بابر (932-937ق/ 1525-1530م) و همایون نیز این شهر از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بود و در دورۀ اکبر (حک‍ 963-1014ق/ 1556-1605م) یکی از سرکارهای صوبۀ دهلی گردید که دارای 13 «پرگنه» و یک «دستور» بود و سکه‌های مسی در آنجا ضرب می‌شد. در979ق/ 1571م آتش‌سوزی بزرگی در شهر بدائون رخ داد و احتمالاً پس از این حادثه بود که از اهمیت آن کاسته شد و دوره‌های بعد نیز هیچ‌گاه اهمیت گذشتۀ خود را باز نیافت. در دورۀ شاهجهان (حکـ 1037-1068ق/ 1628-1658م) مرکز سرکار بدائون، به شهر باریلی انتقال یافت (صدیقی، 11؛ ابوالفضل، 1/ 369؛ «مجله»، 42، IX/ 34-35). بدائون پس از کاهش قدرت بابریان، زیر نظر روهیله قرار گرفت و در 1774م تحت فرمان نوابان اوده (ﻫ م) درآمد و از 1801م زیر سلطۀ حکومت انگلیس واقع شد. این شهر در شورش سال1274ق/ 1858م بر ضد حکومت انگلیس، از مراکز درگیری بود («مجله»، IX/ 42؛ برجس، 369).
آثار و بناهای بسیاری از دورۀ شکوفایی فرهنگ اسلامی در شهر بدائون باقی مانده است، از جملۀ آنها می‌توان به مسجد جامع شمسی که از بناهای دورۀ ‌التتمش و از بزرگ‌ترین مساجد هند است، اشاره کرد که بر جایِ یک معبد هندو بنا شده، و در سده‌های بعد چندین‌بار تعمیر گردیده است؛ همچنین مقبرۀ علاء‌الدین، آخرین پادشاه سلسلۀ سیدها؛ مسجد کوتبی؛ مدرسۀ معزی، و حوض سلطان (نقوی،87؛ بلوخمان، 110-111؛ مارشال، 624) درخور ذکرند.
بدائون خاستگاه برخی از عالمان اسلامی هند چون عبدالقادر بدائونی، تاریخ‌نگار سدۀ 11ق/ 17م و نویسندۀ کتاب منتخب‌التواریخ نظام‌الدین اولیا و رضی‌الدین ساقانی محدث است (رضوی، 210؛ الیت، V/ 477؛ فرشته، 2/ 391).

مآخذ

ابن‌بطوطه، رحلة، بیروت،1384ق/ 1964م؛ ابوالفضل علامی، آیین اکبری، به کوشش بلوخمان، کلکته، 1872م؛ احمد یادگار، تاریخ شاهی، ترجمۀ نذیر نیازی، به کوشش آفتاب اصغر، لاهور،1985م؛ سهیلی خوانساری، احمد، مقدمه بر آداب الحرب و الشجاعۀ فخر مدبر.تهران، 1346ش؛ فرشته، محمدقاسم، تاریخ، لکهنو، چ سنگی؛ مسعود سعد سلمان، دیوان، به کوشش رشید یاسمی، تهران، 13692ش؛ منهاج سراج، طبقات ناصری، به کوشش عبدالحی حبیبی، کابل، 1342ش؛ ندوی، معین‌الدین، معجم‌الامکنة، حیدرآباددکن، 1353ق؛نیز:

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.