بجایه
بِجایه، یکی از شهرهای بندری الجزایر در ساحل مدیترانه، فرانسویها بجایه را به سبب شمعهایی که در آنجا تهیه، و به خارج صادر میشد. بوژی (شمع) نامیدهاند (دایرةالمعارف...). این شهر پیشتر ناصریه خوانده میشد، سپس آنجا را به نام قبیلۀ بربری که در آن حوالی میزیست، بجایه نامیدند (عبادی، 219، حاشیۀ 3). این شهر ساحلی میان افریقیه و مغرب (عبدالمؤمن، 1/ 163)، مقابل طرطوشۀ اندلس (ابوالفدا، 137) و در 175 کیلومتری شرق شهر الجزایر قرار گرفته است («دائرةالمعارف...»، 179).
به نوشتۀ ادریسی شهر بجایه پس از ویران شدن قلعهای که حمادین بلکین ساخته بود، بنا گردیده است. این قلعه پیش از ساخته شدن بجایه پایتخت بنی حماد بوده، و در مخازن آنجا اومال و اسلحه انبار میشده است (ص91).
این شهر را نخستین بار فنیقها بنا نهاده، و اسم آن را صلده گذاشتند، سپس که با تصرف رومیان درآمد، آنجا را صلدی نامیدند و سرانجام از سوی واندالها و بربران ویران شد (عبادی، همانجا؛ حجی، 2/ 50، حاشیۀ 2). بنابر روایتی منصوریه نامید (ابن عبدالمنعم، 81) و در روایت دیگر بجایه در حدود سال 457ق/ 1065م، توسط ناصر بن عَلنّاس (اعلی الناس) بن حماد بن زیری بن مناد بن بلکین احداث و ناصریه نامیده شد (یاقوت، 1/ 495). طبق روایت دیگر این شهر در همان تاریخ توسط محمد بن بعبع، دریاسالار تمیم بن معز بن بادیس زیری احداث گردیده است (مونس، 397) و برخی نیز احداث آن توسط ناصر بن علناس را در 460ق ذکر کردهاند (سامی، 2/ 1242). بجایه زمانی که مرکز حکومت حمادیان بوده، 21محله و 72 مسجد داشته است (EI1,II/ 766).
در قرن 5 ق، ابوعبید بکری آن را شهری کهن و پناهگاه زمستانی کشتیها خوانده که ساکنانش اندلسی بودهاند. وی مینویسد که در کوههای کنار این بندر قبایل شیعی مذهب کتامه زندگی میکنند و برای افراد موافق با اعتقاداتشان احترام خاصی قائلند (ص 757).
در 456ق/ 1151م بجایه به تصرف عبدالمؤمن موحدیی درآمد و آخرین بازماندگان خاندان حمادی از طریق دریا به سیسیل گریختند. این شهر که روزی شاهنشین بود، کرسی یکی از ایالات موحدون و تابع دولت مراکش گردید (EI2, I/ 1205). علی بن اسحاق بن حمو، معروف به ابن غانیه در 580ق/ 1184م در اوایل حکومت المنصور یعقوب بن یوسف بن عبدالمؤمن، نخست به بجایه هجم برد . پس از تصرف آنجا به محاصرۀ قسنطینه پرداخت، ولی کاری از پیش نبرد و در 584ق درگذشت (ابن عبدالمنعم، 82).
در 626ق/ 1229م ابوزکریا یحیى پسر ابومحمد عبدالواحد دو شهر قسنطینه و بجایه را از دست فرزندان عبدالمؤمن موحدی خارج ساخت (قلقشندی، 5/ 127). در اواسط سدۀ 8ق/ 14م شهر بجایه توسط سلطان ابوعنان فارس مرینی پادشاه مغرب تصرف شد (ﻧﻜ : ابن خطیب، 167؛ نیز ﻧﻜ : قلقشندی، 5/ 128).
ابن بطوطه که در قرن 8ق سفری به بجایه نموده، از قاضی آن شهر، ابوعبدالله زواوی و حاکم شهر ابوعبدالله محمد بن سیدالناس حاجب نام برده است (ص 33). شهرهای تلمسان، بجایه و. قسنطینه که در مسیر حمل طلای سودان قرار داشتد، به پایتختی 3 حکومت نابرابر انتخاب شده، و این دولتها همواره در نزاع بودند (ﻧﻜ : ابن خلدون، 99-100ﺑﺒ ؛ لاکوست، 24).
از 761ق/ 1360م به بعد دزدان دریایی بجایه را مرکز فعالیت خود قرار داده بودند، تا اینکه در 916ق/ 1510م این شهر به تصرف اسپانیاییها درآمد و تا 962ق/ 1555م در دست آنان بود و سپس عثمانیهای ساکن الجزایر آنجا را به چنگ آوردند که خود از زمرۀ راهزنان دریایی بودند و بدینسان بجایه در سراشیبی اضمحلال افتاد،.
در 1249ق/ 1833م پس از جنگی شدید، این شهر به تصرف فرانسویان درآمد (چمبرز...، 465) و تا استقلال الجزایر در دست آنان بود.
از شخصیتهای مهمی که از مردم بجایه بوده، و یا مدتی در این شهر به سر بردهاند، میتوان از اینان نام برد: ابن حمدیس (ﻫ م)، شاعر عربزبان سیسیلی که نخست در دربار زیریان در مهدیه بوده، و سپس به بجایه، به دربار حمادیان رفته، و در آنجا در ستایش پیروزی مسلمانان (516ق/ 1123م) اشعاری سروده است (احمد، 126). ابوعبدالله محمد بن حیان مرسی، محدث، و از متبحربان در نظم و نثر مدتی در شهر بجایه اقامت داشته، و در 650ق/ 1252م در این شهر وفات یافته است (عنان، 455). تقیالدین بجایی هم پزشکی مسلمان بود که در قرن 7ق/ 13م از آنجا به سیسیل رفته است (احمد، 140).
مآخذ
ابن بطوطه، رحلة، به کوشش طلال حرب، بیروت، 1407ق/ 1987م؛ ابن خطیب، محمد، کناسة الدکان، به کوشش محمدکمال شبانه، قاهره، 1966م؛ ابنخلدون، عبدالرحمان، التعریف، بیروت، 1979م؛ ابنالمنعم، محمد، الروض المطار، به کوشش احسان عباس، بیروت، 1984م؛ ابو عبید بکری، عبدالله، المسالک و الممالک، به کوشش وان لون و فره، تونس، 1992م؛ ابوالفدا، تقویم البلدان، به کوشش رنو و دوسلان، پاریس، 1840م؛ احمد، عزیز، تاریخ سیسیل در دورۀ اسلامی، ترجمۀ نقی لطفی و محمدجعفر یاحقی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی؛ ادریسی، محمد، صفة المغرب و ارض السودان و مصر الاندلس، به کوشش دوزی و دخویه، فرانکفورت، 1412ق/ 1992م؛ حجی، محمد و محمداخضر، حاشیه بر وصف افریقیایی حسن وزان فاسی، بیروت، 1983م؛ دایرةالمعارف فارسی؛ سامی، شمسالدین، قاموس الاعلام، استانبول، 1306ق؛ عبادی، احمدمختار، حاشیه بر نفاضة الجراب ابن خطیب، قاهره، دارالکاتب العربی؛ عبدالمؤمن، مراصد الاطلاع، به کوشش علی و محمد بجاوی، بیروت، 1373ق/ 1954م؛ عنان، محمد، عبدالله، نهایة الاندلس و تاریخ العرب المنتصرین، قاهره، 1386ق/ 1966م؛ قلقشندی، احمد، صبح الاعشى، قاهره، 1383ق/ 1963م؛ لاکوست، ایو، جهانبینی ابن خلدون، ترجمۀ مهدی مظفری، تهران، 1354ش؛ مونس، حسین، تاریخ الجغرافیة و الجغرافیین فی الاندلس، قاهره، 1986م؛ یاقوت، بلدان؛ نیز: