زمان تقریبی مطالعه: 9 دقیقه

باقی بالله

باقیْ بِاللّٰه، ابوالمؤید رضی‌الدین محمد (971 یا 972-1012ق/ 1564 یا 1565-1603م)، فرزند قاضی عبدالسلام بن خلجی سمرقندی قریشی، از مؤسسان و مروجان طریقۀ نقشبندیۀ هند. وی در کابل زاده شد، ولی چون مدتی دراز در دهلی، و مدتی نیز در ماوراءالنهر مقیم بود، او را در مآخذ خواجه محمدباقی نقشبندی دهلوی، خواجه باقی بالله دهلوی، عبدالباقی و مولانا باقی ماوراءالنهری خوانده‌اند. او خود بیرنگ تخلص می‌کرد (کشمی، 5؛ غلام‌سرور، 1/ 605؛ اکرام، 192؛ اوحدی، 204؛ یزدانی، 100؛ رضوی، II/ 185؛ تریمینگام، 94؛ هادی، 122).
پدر باقی که مردی صفوی و دانشمند بود، در تعلیم و تربیت فرزند خود سهم بسزایی داشت. مادرش نیز زنی پارسا، از اخلاف خواجه عبیدالله احرار بود که در تحول روحی باقی و گرایش او به عرفان نقش بسیار مؤثری داشت. 
باقی با اینکه از هوش و استعداد کافی بهره داشت، تحصیلات معمول و رایج آن زمان را به پایان نرساند (کشمی، 5-6، 8-9؛ غلام سرور، همانجا؛ اکرام، 191-192؛ اختر دهلوی، 415-416؛ سبحان، 275؛ رضوی، همانجا)؛ ولی مقدمات علوم را در خارج از محیط خانواده فراگرفت و چندی نیز در زمینۀ علوم الٰهی، نزد مولانا صادق حلوایی عالم و شاعر سمرقندی، به تحصیل مشغول شد در همین دوره بود که به تصوف روی آورد و در جست‌وجوی پیر، کابل را به مقصد ماوراءالنهر ترک کرد. گفته‌اند که این سفر به پیشنهاد استاد وی مولانان صادق حلوایی بود و خود او نیز در این سفر باقی را همراهی می‌کرد. در ماوراءالنهر نخستین پیر و استاد او خواجه عبید از خلیفه‌های مولانا لطف‌الله و امیرعبدالله بلخی (کشمی، 6؛ اکرام، 192؛ رحمان‌علی، 271؛ باقی‌بالله، کلیات، 20؛ رضوی، II/ 185-186؛ ایرانیکا؛ EI2 ).
ترک زادگاه و جست‌وجوی پی‌گیر برای یافتن پیر کامل او را به خانقاههای ماوراءالنهر سوق داد که زمینۀ آشنایی او با پیروان نقشبندیه را فراهم کرد و سرانجام، در سمرقند به حلقۀ مریدان خواجه اَمْکَنگی پیوست و دست ارادت به او داد (غلام‌سرور، همانجا؛ قس: داراشکوه، 85؛ همدانی، 162؛ اختر دهلوی، 413؛ غوثی، 437؛ هادی، همانجا). پس از آن، به اشارۀ خواجه امکنگی ماوراءالنهر را به مقصد هند ترک کرد (بدرالدین، 43) و مدتی در لاهور ساکن شد. او در این دوره شبها به مطالعۀ آثار عرفانی می‌پرداخت و روزها در نقاط مختلف شهر و گورستانها می‌گشت. چندی بعد از لاهور به کشمیر سفر کرد و در آنجا با شیخ بابا ولی آشنا شد و مراحل سلوک نقشبندیه را نزد او آغاز کرد. پس از درگذشت بابا ولی، باقی در 1000ق/ 1592م به ماوراءالنهر بازگشت (رضوی، II/ 182, 186-187؛ ایرانیکا)، ولی این بار نیز در ناحیه ماندگار نشد. وی در 1008ق/ 1599م به هند رفت و 3 تا 4 سال در دهلی اقامت گزید و به تقویت مبانی و ارکان سلسلۀ نقشبندیه پرداخت (علوی، 124).
باقی در دهلی با احمد سرهندی (د 1034ق/ 1625م)، معروف به مجدد الف‌ثانی دیداری داشت. در این دیدار احمد مجذوب و مرید او شد و چندی در خانقاه او رحل اقامت افکند و از او اجازۀ ارشاد گرفت و در زمرۀ پیروان طریقۀ نقشبندیه درآمد. باقی بالله در تعلیم و تربیت شیخ احمد بسیار اهتمام ورزید (حامد، 212؛ اکرام، 251؛ سبحان، 275-276؛ نیز ﻧﻜ : ﻫ د، 7/ 49-50) و در روش و طرز سلوک و آراء او تأثیر تمام داشت.
باقی بالله طریقۀ نقشبندیه را همان طریقۀ سلف می‌شمرد (همان، 40) و در انطباق تصوف با شریعت می‌کوشید که طبعاً با حالاتی چون خلسه و وجد و سُکر و سماع سازگار نبود (همان، 81، 86، 96-97). گرایش باقی به شیوه‌های فکری ابن عربی نشان می‌دهد که در عقاید خود چندان هم انعطاف‌ناپذیر و یکسونگر نبوده است. ارادت او به محیی‌الدین ابن‌عربی، از اشارات فراوانی که در مکتوبات خود به این شخصیت معروف آورده است، روشن می‌شود (همان، 36-37، 42، 76-80)، ولی از قراری که در احوال او نوشته‌اند، در اواخر عمر نظریۀ وحدت وجود ابن‌عربی را مورد انتقاد قرار داده است (ﻧﻜ : رضوی، II/ 190). این ویژگیها و نیز شخصیت مقبول او سبب آوازه و شهرت وی در دهلی و نواحی اطراف آن شد. 
از مریدان باقی حسام‌الدین، الله‌داد دهلوی، احمد سرهندی، احمد بکری، نعمت‌الله جونپوری، فرید بخارایی و تاج‌الدین سنبهلی (مترجم نفحات الانس جامی و رشحات عین‌الحیاة کاشفی به عربی) را می‌توان نام برد ( اکرام، 194، 202؛ علوی، همانجا؛ حسنی، 5/ 100-103، 130-131؛ نیز ﻧﻜ : باقی‌بالله، همان، 57، 61).
باقی دو فرزند با نامهای خواجه عبیدالله، معروف به خواجۀ کلان و خواجه محمدعبدالله، معروف به خواجۀ خرد داشت. او خود اشعاری نیز در تاریخ ولادت این دو سروده، و درکلیات (ص 13، 243-249) به چاپ رسیده است (ﻧﻜ : کاظمی، 19-20؛ میان، 309-310).

آثار

باقی‌بالله آثاری به صورت ملفوظات، مکتوبات، اشعار و رسائل دارد:
1. حیات باقیه، مجموعه‌ای از ملفوظات باقی بالله است که به کوشش یکی از مریدانش، متخلص به رشدی در مجالسی که در دهلی برگذار می‌شده، گردآوری گردیده، و در 1905م در دهلی به چاپ رسیده است (کلیات، 17-68).
2. مکتوبات، شامل 87 نامۀ عرفانی آمیخته به نظم از او که در میان آنها نامه‌هایی خطاب به برخی از مریدانش نیز مشاهده می‌شود. این اثر در 1923 و 1987م در لاهور به چاپ رسیده است. رساله‌ای ناتمام در «سلوک» که ظاهراً به درخواست یکی از مریدانش آن را تألیف کرده، نیز ضمیمۀ این مکتوبات است (همان، 71-143).
3. مثنوی گنج‌فقر، منظومه‌ای است عرفانی با سربندهای مناجات، حکایت، نعت پیامبر، در بیان نسبت خواجه ابوالحسن خرقانی، التجا به حضرت خواجه بهاءالدین نقشبند و خواجه احرار و .. که در آن به بیان مراتب و شرایط سلوک پرداخته است. ابن منظومه در 1333ق در لاهور به چاپ رسیده، و نسخۀ دیگری از آن نیز با مقدمۀ احمدحسین خان امروهی در 1328ق در حیدرآباد دکن چاپ شده است. این اثر در برخی از منابع با عنوان مثنوی خواجه باقی‌بالله ثبت شده است (همان، 201-236، عرفانیات، 75-130؛ تفهیمی، 80-100؛ نوشاهی، 1/ 674؛ منزوی، خطی مشترک، 7/ 761-762).
4. منظومۀ دیگری نیز به نام مثنوی قبل از زمان درویشی از اوست که شامل 138 بیت، و دربارۀ وجود صوری انسان است که همراه دو حکایت در عرفانیات (ص 63-74) و کلیات (ص 194-200) چاپ شده است.
5. ساقی‌نامه، منظومه‌ای در 111بیت، که به صورت گفت‌وگو بین او و ساقی در موضوعات عرفانی است (کلیات، 237-242، عرفانیات، 132-139).
6 و 7. «سلسلۀ پیران طریقت»، در 22 بیت، و «تاریخ تولد خواجه عبیدالله و خواجه محمد عبدالله» (که هر دو در 1010ق زاده شده‌اند)، شامل 95 بیت (کلیات، 242-249، عرفانیات، 131-132، 139-146).
8. سلسلة الاحرار، شامل 49 رباعی در بیان اصول و وحدت وجود که در کلیات (ص 249-255) و عرفانیات (ص 149-158) با تفاوتهای اندکی چاپ شده است.
9. رساله در شرح رباعیات سلسلةالاحرار، که شامل بحثهای وی با مریدان است (کلیات، 64، 173-189). این اثر در 1007ق به قلم خود باقی نگاشته شده است. احمدسرهندی نیز برل این رباعیات شرحی دارد (استوری، I(2)/ 989).
10. در بیان حقیقت نماز، نیز رساله‌ای دیگر از اوست که در آن به بیان فلسفۀ نماز و همچنین بیان و شرح 10 اصل سلوک پرداخته است (کلیات، 147-149).
علاوه بر آنچه ذکر شد، باقی‌بالله چندین رسالۀ کوتاه نیز در تفسیر عرفانی از آیاتی از قرآن کریم دارد که از آن جمله است: تفسیر سوره‌های فاتحه، شمس، اخلاص، فلق، ناس، تأویل دعای قنوت، تأویل «... وَ هُوَ مَعَکُمْ ...» (حدید/ 57/ 4) و تأویل آیۀ «... فَأَیْنَما تُوَلّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللّٰهِ ...» (بقره/ 2/ 115) (ﻧﻜ : کلیات، 150-169؛ منزوی، همان، 1/ 14-15، 3/ 1366-1367).
مجموعۀ این آثار در کلیات وی در لاهور به سال 1967م، و برخی آثار منظوم او نیز که نام برده شد، در عرفانیات در دهلی به سال 1970م چاپ شده است. 
از دیگر آثار او یکی نماز صوری و دیگر صورت نماز است که موضوع آنها مسألۀ قدم و حدوث قرآن، ارکان نماز و مباحث عرفانی و دینی است. صورت نماز در کلیات (ص 149-150) به چاپ رسیده، ولی نماز صوری به صورت نسخۀ خطی در کتابخانه‌های پاکستان نگهداری می‌شود (منزوی، همان، 3/ 2080-2081).
از باقی بالله رسائل دیگری نیز با عنوان معرفت، طریق وصول، رسالۀ نور و وحدت به صورت نسخۀ خطی برجای مانده است (همان، 3/ 1487-1488، 1685، 1951، 2083).
از آثار منسوب به او یکی رسائل تعلیم سالک در طریقت است که به کوشش مترجمی ناشناس به اردو برگردانده شده، و در لاهور به چاپ رسیده است. شرح و تفسیری بر قرآن نیز منسوب به اوست که نسخه‌ای از آن اکنون موجود نیست (راهی، 78؛ EI2). رسالۀ پرده برانداخت و پردگی شناخت که در فهرست دارالکتب قاهره (ﻧﻜ : دارالکتب، 1/ 203) به باقی بالله نسبت داده شده است، در نسخۀ انجمن ترقی اردو پاکستان (رضوی، 30) به عین‌القضات همدانی، و در رودکوثر (اکرام، 215) به خواجۀ خرد منسوب است (ﻧﻜ : منزوی، خطی، 2(1)/ 1070).
از آثاری که به معرفی باقی بالله و آثارش پرداخته‌اند، می‌توان از زبدةالمقامات محمدهاشم کشمی نام برد که در بخش بزرگی از کتاب به شرح حال باقی و نیز مجددالف‌ثانی پرداخته است.
دو فرزند باقی و نیز شیخ احمد سرهندی هر سه در تداوم و شکل‌گیری طریقۀ نقشبندیه در شبه‌قاره بسیار مؤثر بودند (میان، 309-310؛ شیمل، 367؛ احمد، 182, 186). باقی در اواخر عمر در دهلی سکنى داشت، اما غالباً بیمار بود و مرگ زود هنگام وی در 40 سالگی، ترویج و گسترش این طریقه را به جانشینان و اخلاف او سپرد. از مولانا رشدی و مرثیه‌ای در سوگ این عارف و شاعر هندی، در عرفانیات (ص 163-166) به چاپ رسیده است (اکرام، 202-203؛ علوی، 124؛ رضوی، II/ 188).
باقی در 25 جمادی‌الآخر 1012 درگذشت و آرامگاه وی در شاه جهان‌آباد دهلی در مجاورت قدم رسول و بیرون قلعۀ سلطان فیروز، میزبان مشتاقان و زائران بسیاری است و هر ساله در روزهای 28 و29 جمادی‌الآخر مجلس عُرس او به منظور بزرگداشت وی برگذار می‌کرد (غلام‌سرور، 1/ 607؛ حامد، 211؛ سبحان، 373؛ بیل، 261).

مآخذ

اختر دهلوی، محمد، تذکرۀ اولیای پام و هند و کلان، لاهوی، 1989م؛ اکرام، محمد، رود کوثر، لاهور، 1986م؛ اوحدی، بلیانی، محمد، عرفات‌العاشقین، نسخۀ خطی کتابخانۀ ملی ملک، ﺷﻤ 5324؛ باقی‌بالله، محمد، عرفانیات، به کوشش نظام‌الدین احمد کاظمی حیرت، لاهور، 1970م؛ همو، کلیات، به کوشش فاروقی نقشبندی و برهان احمد فاروقی، لاهور، 1967م؛ بدرالدین سرهندی، حضرات القدس،به کوشش محبوب الٰهی، لاهور، 1971م؛ تفهیمی، ساجدالله، «مثنوی گنج‌فقر»، دانش،اسلام‌آباد، 1366ش، ﺷﻤ 9؛ حامد، حامد خان، «تصوف»، تاریخ ادبیات مسلمانان پاکستان و هند، لاهور، 1971م، ج 4؛ حسنی، عبدالحی، نزهة الخواطر، به کوشش شرف‌الدین احمد، حیدرآباد دکن، 1396ق/ 1976م؛ داراشکوه، محمد، سفینة الاولیا، کانپور، 1900م؛ دارالکتب، خطی فارسی؛ راهی، اختر، ترجمه‌های متون فارسی به زبانهای پاکستانی، اسلام‌آباد، 1986م؛ رحمان علی، محمد عبدالشکور، تذکرۀ علمای هند، لاهور، 1961م؛ رضوی، علی، مخطوطات انجمن ترقی اردو، کراچی، 1967م؛ علوی کاکوروی، مسعود انور، «حضرت خواجه محمدباقی‌بالله اور وحدت الوجود»، دانش، اسلام‌آباد، 1373ش/ 1994م؛ ﺷﻤ 37؛ غلام سرور لاهوری، خزینة الاصفیاء، کانپور، 1894م؛ غوثی، شطاری، محمد، گلزار ابرار، به کوشش محمد ذکی، پنته، 1994م؛ قرآن کریم؛ کاظمی حیرت، نظام‌الدین احمد، مقدمه بر عرفانیات (ﻧﻜ : ﻫﻤ ، باقی‌بالله)؛ کشمی، محمدهاشم، زبدةالمقامات، کانپور، 1307ق/ 1890م؛ منزوی، خطی؛ همو، خطی مشترک؛ میان، محمد، علماء هند کاشاندار ماضی، کراچی، 1991م؛ نوشاهی، عارف، فهرست کتابهای فارسی چاپ سنگی و کمیاب کتابخانۀ گنج‌بخش، اسلام‌آباد، 13665ش؛ همدانی، محمدصادق، کلمات الصادقین، به کوشش محمد سلیم اختر، اسلام‌آباد، 1988م؛ یزدانی، عبدالمجید، «تصوف»، تاریخ ادبیات مسلمانان پاکستان و هند، لاهور، 1971م، ج 3؛ نیز:

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.