باجدا
باجَدّا، قریهای بزرگ در منطقه جزیره. این قریه در 12 میلی جنوب حران، به فاصلۀ کمی از رود بلیخ (در رَقّه)، در کنار جادۀ رأس عین واقع بود (ادریسی، 2/ 664؛ یاقوت، بلدان، 1/ 453، 454، 734؛ لسترنج، 105-104). باجدا در زبان آرامی به معنای خانۀ خوشبختی است. این نام شاید با عین گَدّا که دمشقی از آن یاد کرده، یا باگَدّه، در جدول پوتینگریانا در شام، قابل قیاس باشد (EI2).
در زمان خلافت عمر، عیاص بن غَنم پس از فتح رقه در 17ق به سمت حران پیشروی کرد و در باجدا اردو زد. وی این ناحیه و رُها (اورفه) را با شرایط صلح یکسانی گشود (بلاذری، 239). به گفتۀ یاقوت بعدها اُسید سُلَمی زمین باجدا را از مَسلَمة بن عبدالملک، امیر و فاتح اموی، به اقطاع گرفت و آنجا را ساخت و بارویی پیرامونش کشید (همان، 1/ 453). در باجدا باغها و کشتزارهایی بود که از چشمۀ جوشندهای در وسط قریه آبیاری میشد و آب آشامیدنی مردم نیز از این چشمه بود (همانجا). در نزدیکی باجدا قلعۀ مسلمه واقع بود که با رودخانۀ بلیخ 5/ 1 میل فاصله داشت. در آنجا آب انباری بود که طول و عرض آن 200 ذراع، و عمق آن حدود 20 ذراع بود و از سنگ ساخته شده، و توسط مسلمه تعمیر گردیده بود. شاخابهای از رود بلیخ، سالی یک بار آبانبار را پر میکرد که برای شرب اهالی کافی بود. این نهر باغهای قلعه را نیز سیراب میکرد. قلعۀ مسمله بر روی یک جریب زمین ساخته شده بود و بیش از 50 ذراع بلندی داشت (یاقوت، همان، 1/ 734-735، 2/ 278؛ لسترنج، 105). از گفتار یاقوت (همان، 1/ 453) و اریلی (1/ 96) بر میآید که باجدا در نیمۀ اول سدۀ 7ق همچنان آباد بوده است.
از باجدا صاحب نام برخاستهاند، از جملۀ آنان میتوان محمد بن خضر حرّانی باجدیف معروف به ابن تیمیه (د 622ق/ 1225م) را نام برد که خطیب، واعظ و مفتی متنفذ حران و نیای بزرگ تقیالدین ابن تیمیه بود (یاقوت، اریلی، همانجاها).
باجدا همچنین نام قریهای از توابع بغداد بود که عالمانی چون سلامة بن سلیمان سلمی باجدایی مُقری به آنجا منسوبند (سمعانی، 2/ 12؛ یاقوت، المشترک، 32).
مآخذ
ادریسی، محمد، نزهةالمشتاق، بیروت، 1409ق/ 1989م؛ اریلی، مبارک، تاریخ اربل، به کوشش سامی خماس صقار، بغداد، 1980م؛ بلاذری، احمد، فتوح البلدان، به کوشش عبدالله انیس طباع، بیروت، 1407ق/ 1987م؛ سمعانی، عبدالکریم، الانساب، حیدرآباد دکن، 1383ق/ 1963م؛ یاقوت، بلدان؛ همو، المشترک، به کوشش ووستنفلد، گوتینگن، 1846م؛ نیز: