زمان تقریبی مطالعه: 3 دقیقه

باب حادی عشر

بابِ حادی‌ عَشَر [= باب یازدهم]، کتابی دربردارندۀ موضوعات عمدۀ کلامی در اصول عقاید امامیه. مؤلف این کتاب، ابومنصور حسن ابن یوسف بن علی بن مطهر، معروف به علامۀ حلی (د 726ق) است. وی به درخواست وزیر محمد بن محمد قوهدی کتاب مصباح المتهجد شیخ طوسی (د460ق) راکه موضوع آن فروع دین و ادعیه و عبادات بود، در 10 باب خلاصه کرد و آن را منهاج الصلاح فی مختصر المصباح نامید (محقق، 15)؛ سپس باب دیگری با عنوان الباب الحادی عشر فیما یجب على عامة المکلفین من معرفة اصول الدین در اصول دین بر آن افزود تا کتاب را تکمیل کرده باشد (علامۀحلی، 2).
باب‌ حادی عشر در 7 فصل تنظیم شده است؛ فصل نخست در اثبات صانع، فصل دوم در صفات ثبوتی، فصل سوم در صفات سلبی، فصل چهارم در عدل، فصل پنجم در نبوت، فصل ششم در امامت، و فصل هفتم در معاد. باب‌ حادی عشر از نظر جامعیت و نیز اختصار مورد توجه دانشمندان قرارگرفت وبه شکل مستقل به طبع رسید و تدریس گردید و شرحهای فراوانی بر آن نگاشته شد (محقق، 15-16). آقا بزرگ تهرانی بیش از 20 شرح برای آن نام می‌برد (3/ 5-7). از میان شرحهای متعدد آن، شرح مقداد بن عبداله سیوری‌ حلی معروف به فاضل مقداد (د 826ق) با نام النافع یوم الحشر فی شرح الباب الحادی عشر بیش از شروح دیگر مورد توجه دانشمندان و مدرسان کلام و اصول عقاید قرارگرفته، و بارها انتشار یافته، و ترجمه شده است (محقق، 16-17).
از معروف‌ترین ترجمه‌های فارسی آن الجامع فی الترجمة النافع به قلم میرزا محمدعلی حسینی شهرستانی (د 1344ق) است. همچنین ترجمه‌ای به زبان انگلیسی از این کتاب به قلم میلر دردست است که در 1928م در لندن به چاپ رسیده ‌است (حلبی، 8). ابوالفتح بن مخدوم خادم ‌الحسینی عربشهای (د 976ق) از احفاد می‌رسید شریف جرجانی نیز شرح دیگری با عنوان مفتاح ‌الباب بر باب حادی عشر نگاشته، وآن را به شاه طهماسب اول صفوی (ﺳﻠ 930-984ق) تقدیم کرده‌ است. این شرح اخیراً به کوشش مهدی محقق به طبع رسیده است. شرح عربشاهی که با متن درآمیخته، در قیاس با شرح فاضل مقداد، مفصل‌تر است؛ علاوه بر آن، شارح به نقد آراء فلاسفه و متکلمان اشعری و معتزلی نیز پرداخته، و از عقاید شیعه دفاع کرده ‌است (محقق، 20).
کتاب باب حادی عشر در دوره‌ای به نگارش درآمدکه متکلمان ازمسائل و استدلالهای فلسفی بهره می‌بردند. با اینهمه، روش کلامی این کتاب تحت تأثیر آراء و اندیشه‌های معتزلی است. علامۀ حلی در این اثر، واجب‌الوجود را به کمک برهان امکان و وجوب اثبات می‌کند. درمبحث عدل، ابتدا موضوع حسن و قبح عقلی افعال را پیش می‌کشد و سپس مختار بودن انسان را مورد تأکید قرار می‌دهد و اینکه بر خداوند قبیح است که خالق فعل ما باشد و سپس ما را برای آن مؤاخذه کند، پس اراده فعل قبیح بر خداوند محال است و از این طریق بر عدل خداوند استدلال می‌کند (ص 25-32). در فصل مربوط به نبوت پس از تعریف، به بحث نبوت خاصه و نبوت عامه می‌پردازد. آنگاه دربارۀ عصمت سخن می‌گوید و آن را مطابق قاعدۀ لطف می‌شمارد. علامه در فصل مربوط به امامت، آن را ریاست عامه در امور مربوط به دنیا و دین و به نیابت از پیامبر می‌داند که طبق لطف خداوند صورت می‌گیرد. آنگاه به لزوم عصمت ائمه می‌پردازد و معصوم نبودن آنها را نقض غرض می‌شمارد، زیرا که آنها برای ابطال ظلم و اقامۀ عدل از طرف خداوند و پیامبر منصوب شده‌اند و اگر مرتکب گناه شوند، به ظلم تن داده‌اند و این، از قبایح محسوب می‌شود (ص 34-43). سپس به امامت خاصه می‌پردازد و باذکر نام، ائمۀ دوازده‌گانه را مطابق اعتقاد شیعۀ اثنا عشری مورد تأکید قرار می‌دهد. سرانجام در بحث معاد، در مورد معاد جسمانی سخن می‌گوید و بر ضرورت آن استدلال می‌کند (ص 43-53).

مآخذ

آقا بزرگ، الذریعة؛ حلبی، علی اصغر، مقدمه بر شرح باب الحادی عشر فاضل مقداد، تهران 1373ش؛ علامه حلیف حسن، الباب الحادی عشر، به کوشش مهدی محقق، تهران. 1365ش؛ محقق، مهدی، مقدمه بر الباب الحادی عشر (ﻧﻜ : همـ، علامه حلی).

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.