ایران
ایران، كشوری باستانی در جنوب غربی آسیا با 000‘648‘1 كمـ2 مساحت و بیش از 65 میلیون تن (1376ش) جمعیت كه نام رسمی آن «جمهوری اسلامی ایران» است.
I. جغرافیا
جغرافیای طبیعی
1. موقعیت جغرافیایی
كشور ایران سرزمینی است نسبتاً مرتفع كه بخش عمدهای از فلات ایران را در بر گرفته است. این كشور میان °25 تا °45 عرض شمالی و °40 تا °63 طول شرقی قرار گرفته است. اختلاف ساعت میان شرقیترین و غربیترین نقاط ایران یك ساعت و 18 دقیقه است.
2. شكل، وسعت و حدود
ایران كنونی دارای شكلی شبیه به لوزی است كه قطر بزرگ آن 250‘2 كمـ از دامنۀ آرارات در شمال غربی تا بندر گواتر در جنوب شرقی، و قطر كوچك آن 400‘1 كمـ از سرخس در شمال شرقی تا دهانۀ اروند رود در جنوب غربی است. این لوزی را در جهت شمالی ـ جنوبی خطی به طول 225‘1 كمـ در امتداد نصفالنهار °54 شرقی به دو نیمۀ شرقی و غربی، و خط دیگری به طول مشابهی روی مدار °32 شمالی به دو نیمۀ شمالی و جنوبی تقسیم میكند (نک : بدیعی، 1/ 19).
مساحت ایران حدود 27/ 1 وسعت قارۀ آسیا و 90/ 1 وسعت خشكیهای جهان است (همانجا). ایران محدود است از شمال به جمهوریهای ارمنستان و آذربایجان، دریای خزر و جمهوری تركمنستان، از مشرق به افغانستان و پاكستان، از جنوب به دریای عمان و خلیج فارس و از مغرب به جمهوریهای عراق و تركیه.
كشور ایران 657 كمـ مرز آبی در جنوب دریای خزر، 784 كمـ در دریای عمان و 259‘1 كمـ در خلیج فارس، یعنی جمعاً 700‘2 كمـ مرز دریایی دارد كه با 031‘6 كمـ ارائه شده در جدول 1، پیرامون كشور را به 731‘8 كمـ میرساند (جعفری، شناسنامه ... ، 1-3).
3. زمینشناسی ایران
در سطح كرۀ زمین چند كمربند چینخوردۀ مهم مشخص شده كه یكی از آنها كمربند مدیترانه ـ هیمالیا ـ اندونزی است. در این كمربند چندین رشته كوه عظیم، و در میان آنها چندین فلات مرتفع وجود دارد كه یكی از آنها فلات ایران است. آنچه سیمای امروزی ایران زمین را به وجود آورده، فعل و انفعالات فراوانـی است كه در یك میلیون سال اخیر یا در دوران
چهارم زمینشناسی (كواترنر) در این سرزمین به وقوع پیوسته است. حدود نیمی از سطح ایران امروز را نهشتههای دوران چهارم تشكیل میدهد كه نظر به اهمیتی كه در زندگی گذشته و امروز مردم این سرزمین داشته و دارند، بدانها اشاره میشود:
الف ـ آبرفتها
این نوع خاكها دارای بافتی سستند و سنگهای آنها به آسانی فرسوده، و از هم پاشیده میشوند. آبرفتها زمینهای كم شیبی را تشكیل میدهند كه به نامهای گوناگون مانند جلگه، دشت، هامون، كویر، كفه، دق و جز آنها نامیده میشوند و در ارتفاعات مختلف از 200 تا 650 متر در كویر و تا 500‘1 متری در جلگههای میان كوهی دیده میشوند.
ب ـ رسوبات تبخیری
منظور از رسوبات تبخیری تشكیلات نمكی و گچی همراه با مارن و رس شور است كه در حوضههای بسته مانند كویر نمك، كویر بجستان، كویر ابرقو و امثال آن به وجود آمدهاند. سطح این رسوبات را معمولاً لایهای از نمك به قطر یك تا چند سانتیمتر میپوشاند.
ج ـ بادرُفتها
باد پدیدههایی مانند ماسۀ پهنهای، ماسۀ بادكوب، تل ماسه، ماسۀ پشتهای و امثال آن را به وجود آورده است. وسیعترین ماسههای بادی ایران در شرق دشت لوت میان كرمان و زاهدان قرار دارد كه وسعت آن به 15 هزار كمـ2 میرسد.
د ـ خاكها و سنگهای آتشفشانی
این نوع خاكها نواحی وسیعی پیرامون آتشفشانهای دماوند، سهند، سبلان، تفتان، بزمان، و جز آنها را پوشاندهاند و تحت تأثیر چشمههای آب گرم اطراف آن كوهها قرار دارند.
ه ـ واریزهها و روانه سنگها
این نهشتهها همه جا در دامنهها و بدنههای عریان كوهها دیده میشوند و در صورتی كه از رطوبت و باران كافی برخوردار باشند، زمین لغزهها و گِلهای روان فراوان به وجود میآورند.
4. ناهمواریها
در مورد ناهمواریهای ایران چند نکته جلبنظر میكند: 1. بیشتر سطح ایران را كوهستان و سرزمینهای مرتفع دربرگرفته كه وسعت آن را از ½ تا 3/ 2 سطح كشور برآورد كردهاند. 2. بیشتر این كوهستانها در بخشهای شمالی، غربی و جنوبی كشور قرار دارند. 3. قسمت عمدهای از نیمۀ شرقی ایران را سرزمینهای پست و كوههای جدا از هم به وجود آوردهاند. 4. حواشی باریكی از زمینهای پست در شمال و جنوب كشور نواحی كوهستانی را از دریاهای مجاور جدا میسازند.
هرگاه 3 نقطۀ ایرانشهر، قم و سبزوار را به هم متصل كنیم، مثلثی خواهیم داشت به وسعت بیش از 300 هزاركمـ2 كه با یكی دو استثنا نواحی پست داخلی مخصوصاً دو بیابان عظیم دشت كویر در شمال و كویر لوت در جنوب را در بر خواهد داشت.
ناهمواریهای ایران را به 6 منطقۀ مشخص میتوان تقسیم كرد:
الف منطقۀ كوهستانی البرز
اگر البرز را شامل مرتفعات میان آرارات و سرخس در دو گوشۀ شمال غربی و شمال شرقی كشور بدانیم، میتوان آن را در چند بخش وصف كرد:
1. رشتههای شمالی آذربایجان، كه به موازات رود ارس كشیده شده، و مقسم المیاه حوضههای ارس و اورمیه به شمار میآیند. مهمترین آنها رشتۀ قره داغ است كه دو حوضۀ یاد شده را از هم جدا میسازد. در انتهای شرقی قره داغ چالۀ قرهسو قرار دارد كه معبر طبیعی میان داخل فلات آذربایجان و دشت مغان است. در جنوب این چاله تودۀ عظیم آتشفشانی سبلان با دهها چشمۀ آب گرم در دامنههای آن قرار دارد.
2. كوههای طالش، كه با امتداد شمالی ـ جنوبی، بدنۀ شرقی فلات آذربایجان را به وجود میآورد. شیب شرقی طالش بسیار تند و پوشیده از جنگل است كه ارتباط میان سواحل خزر و داخل آذربایجان را دشوار میسازد.
3. البرز غربی، كه از اجتماع چندین رشته كوه عظیم و به هم پیوسته به طول تقریبی 600 كمـ به موازات ساحل جنوبی دریای خزر كشیده شده است و میان درههای سفیدرود در مغرب و حبلهرود در مشرق قرار دارد. در این بخش از البرز بیشتر رشتهكوهها دارای ستیغهای مرتفع با بدنههای تند و درههای نسبتاً عمیقند كه ارتباط میان داخل فلات با سواحل خزر را به سه چهار گردنۀ معروف (كویین، كندوان، امامزاده هاشم و فیروزكوه) محدود میسازد.
4. البرز شرقی، كه از حبلهرود آغاز شده، به شاه كوه در 200 كیلومتری جنوب شرقی دریای خزر منتهی میگردد. امتداد این رشتهكوهها در این قسمت اول غربی ـ شرقی و سپس به جنوب غربی ـ شمال شرقی مبدل میگردد. ارتفاع قلل البرز شرقی از مرتفعات البرز غربی كمتر، و عرض آنها هم باریكتر است.
5. كوههای شمال خراسان، كه از محل عبور جادۀ شاهرود ـ گرگان شروع شده، به درۀ هریرود در انتهای شمال شرقی خراسان میرسد. در شمال این بخش رشتۀ كپت داغ ـ هزار مسجد قرار دارد كه مرز سیاسی میان ایران و تركمنستان از ستیغها و خط الرأسهای آن میگذرد و قسمت شرقی آن بر درۀ وسیع كشف رود و جلگۀ حاصلخیز مشهد مشرف است. در این قسمت ارتفاع كوهها با دیگر قسمتهای البرز قابل مقایسه نیست و از 880‘1 متر در قلۀ بلخان تجاوز نمیكند. در میان این دو رشته، درههای پرنعمت اترك و كشف رود قرار دارد كه اولی به سوی مغرب و دریای خزر، و دومی به سمت مشرق كشیده شده، و یكی از معتبرترین نواحی جغرافیایی را از لحاظ امكانات معیشتی انسان به وجود آورده است.
ب ـ منطقۀ كوهستانی زاگرس
زاگرس نامی است كه در زمانهای قدیم به وسیلۀ یونانیها بر كوههای غربی ایران نهاده شد و بعدها جغرافیدانان خارجی آن را بر تمام مرتفعات مغرب و جنوب ایران اطلاق كردند.
آنچه به معنای وسیع كلمه، زاگرس خوانده میشود، منطقۀ كوهستانی عظیمی است كه از صدها رشتۀ موازی، پیوسته، مجزا و احیاناً در هم پیچیده و گره خورده تشكیل شده، و مانند دیواری ستبر و عریض از گوشۀ شمال غربی به موازات مرزهای سیاسی تا گوشۀ جنوب شرقی به مثابۀ بدنهای از فلات ایران كشیده شده است. برخی از جغرافیدانان ایران، كوههای آذربایجان و بلوچستان را جزو زاگرس نمیدانند و به زعم آنان، زاگرس واقعی از مریوان شروع شده، به تنگۀ هرمز منتهی میگردد. به همین سبب، باید در اینجا كوههای آذربایجان و بلوچستان را پیش و پس از بحث زاگرس بررسی كرد (نک : ه د، آذربایجان). زاگرس واقعی شامل تمامی كوهستانهایی است كه مغرب و جنوب ایران را فراگرفتهاند. حد شمالی آن را میتوان خطی فرض كرد كه از مریوان به بیجار و از آنجا به قیدار و جنوب زنجان كشیده میشود و حد جنوبی آن را میتوان بستر رود شور دانست كه در مغرب بندر عباس به خلیج فارس میریزد. در چنین محدودهای زاگرس با 500 هزار كمـ2 وسعت یا كمی كمتر از 3/ 1 وسعت ایران، استانهای همدان، كردستان، كرمانشاه، چهار محال و بختیاری، لرستان، ایلام، كهگیلویه و بویراحمد، فارس و بخشی از استان مركزی و نواحی غربی استان اصفهان و كوهستانهای شرقی خوزستان و قسمتهایی از استانهای بوشهر و هرمزگان را در بر میگیرد.
زاگرس واقعی را به 3 قسمت مشخص میتوان تقسیم كرد:
1. زاگرس شمالی، به منطقهای اطلاق میشود كه میان خط مرز شمالی زاگرس و بستر رود دز، در جایی كه راه آهن سرتاسری ایران از دورود تا اندیمشك از آن عبور میكند، قرار دارد و شامل استانهای كردستان، همدان، كرمانشاه، لرستان و بخشی از استان مركزی است.
2. زاگرس مركزی، كه حد شمالی آن بستر رود دز، و حد جنوبی آن بستر رودخانۀ فصلی زهره (در سر شاخههای هندیجان) و نیز بستر سرشاخههای رود كُر است كه به دریاچۀ بختگان میریزد. زاگرس مركزی نیمۀ جنوبی لرستان، بخش شرقی خوزستان، استانهای چهارمحال و بختیاری و كهگیلویه و بویراحمد و قسمتی از شهرستان سمیرم و فریدن از استان اصفهان و بخش كوچكی از استان فارس را در بر میگیرد.
3. زاگرس جنوبی، شامل باقیماندۀ منطقهای كوهستانی است كه استانهای فارس و بوشهر و بخش غربی هرمزگان را تشكیل میدهد. در این بخش پهنای زاگرس از همه جا بیشتر است؛ چنانکه فاصلۀ مستقیم میان بندر بوشهر تا آباده یا بندر لنگه تا سیرجان از 300 كمـ تجاوز میكند. گفتنی است آنچه در بلوچستان ایران قرار گرفته، از 3 بخش مشخص تشكیل یافته است: 1. یك تودۀ آتشفشانی با قلۀ معروف تفتان (941‘ 3 متر) در شمال؛ 2. حفرهای وسیع به نام جزموریان در وسط؛ 3. سلسله كوههای چین خوردهای به نام كوههای بشاگرد (160‘2 متر) كه سراسر جنوب جزموریان را از درۀ میناب تا مركز پاكستان اشغال كرده است.
ج ـ منطقۀ كوههای مركزی
كوهپایهها و دامنههای شرقی آخرین ردیف از رشتههای زاگرس به نواری از چالههای داخلی ایران منتهی میگردد كه مهمترین آنها در چاله یا حفرۀ اصفهان ـ سیرجان مشاهده میشود. این چاله از حدود دلیجان شروع میشود و به طول 500 كمـ و عرض متوسط 75 كمـ (در حدود ابركوه) از شمال غربی به جنوب شرقی امتداد مییابد و هر قدر از مبدأ دلیجان دور شویم، بر عرض آن افزوده میشود و بخش بزرگی از استانهای یزد، اصفهان و كرمان را در بر میگیرد. طرف دیگر، یعنی شرق این نوار چالهای را سلسله كوههای پراكندهای تشكیل میدهد كه به نام عمومی كوههای مركزی خوانده میشود و بیشتر آنها بر اثر آتشفشانیها به وجود آمدهاند. منطقۀ كوههای مركزی را نیز به 3 بخش شمالی، مركزی و جنوبی تقسیم میكنند:
1. بخش شمالی، كه مهمترین آن رشته كوه كركس به طول تقریبی 250 كمـ است كه میان دلیجان و جنوب نائین از شمال غربی به جنوب شرقی كشیده شده است. بلندترین قلۀ آن در جنوب نطنز 895‘3 متر ارتفاع دارد.
2. بخش مركزی، از شماری رشته كوههای مجزا تشكیل شده كه از مغرب به مشرق میان دو مدار °30 و °32 عرض شمالی قرار دارند: شیركوه (075‘4 متر) در جنوب غربی یزد، محمدآباد و بابك در مشرق شهر بابك، بافق (879‘2 متر) كه در ورای آن چالۀ كویری بافق و شهر بافق واقع است.
3. بخش جنوبی، شامل كوههای میان دو مدار °28 و °30 شمالی كه مرتفعترین قلل ایران مركزی در آنجاست و بیشتر آنها ریشۀ آتشفشانی دارند؛ مانند چهل تن (658‘ 3 متر) در مغرب، لالهزار (372‘4 متر) و هزار (419‘4 متر) در مشرق، و پس از آن شهسواران و سرانجام قلۀ آتشفشانی بزمان (280‘ 3 متر) كه آخرین قلۀ معتبر منطقۀ كوهستانی مركز ایران به شمار میآید.
د ـ منطقۀ كوهستانی شرقی
آخرین منطقۀ كوهستانی ایران از یك سلسله بریدگیهای منفرد و مجزا تشكیل شده كه به موازات مرز سیاسی میان ایران و افغانستان و پاكستان از شمال خراسان تا جنوب بلوچستان در مسافتی بیش از 000‘1 كمـ كشیده شده است و نیمۀ شرقی استان بزرگ خراسان و استان سیستان و بلوچستان را در بر میگیرد. مرتفعات این منطقه را نیز به 3 بخش شمالی، مركزی و جنوبی تقسیم میكنند:
1. بخش شمالی یا كوههای باخرز ـ كوه سرخ، كه در جنوب رشتهكوه بینالود و پس از درۀ نسبتاً پهنی كه جادۀ مشهد ـ فریمان از یك طرف، و مشهد ـ نیشابور از طرف دیگر آن میگذرد، قرار دارد.
2. بخش مركزی، كه تمامی تودۀ كوهستانی معروف به قهستان یا قاینات را شامل میشود. این توده از جنوب زبانهای از كویر به عرض حدود 100 كمـ كه كویر مركزی ایران را به دشت نومید افغانستان متصل میسازد، آغاز شده، تا نهبندان در جنوب شرق به طول 250 و عرض 100 كمـ گسترش دارد.
3. بخش جنوبی، كه به نام عمومی كوههای سرحدی خوانده میشود، شامل مرتفعاتی است كه از حدود نهبندان تا جنوب شرقی بلوچستان گسترده شدهاند. شمالیترین آنها كوه پلنگان است كه با امتداد شمالی ـ جنوبی مشرف بر جلگۀ دلتایی هیرمند در سیستان قرار دارد و مقسم المیاه حوضههای هامون سیستان و كویر لوت محسوب میشود. در مركز این بخش تودۀ آتشفشانی تفتان به ابعاد تقریبی 100×100 كمـ واقع است. آتشفشان تفتان از دو قلۀ مخروطی تشكیل شده كه به وسیلۀ تیغۀ باریكی به شكل زین به همدیگر متصل شدهاند. قلۀ جنوب شرقی كه ارتفاع آن به 050‘4 متر میرسد، آخرین آتشفشان فلات ایران است كه هنوز فعالیت گوگردزایی آن قابل مشاهده است.
ه ـ منطقۀ پست داخلی
این بیابانها از چند كیلومتری جنوب تهران آغاز شده، در امتداد جنوب ـ جنوب شرقی تا حدود بم در راه میان كرمان و زاهدان به طول 500‘1 كمـ ادامه دارد. در این منطقۀ وسیع رشتهكوههای متعدد و مجزایی نیز وجود دارد كه بیابانها را به واحدهای كوچكتری تقسیم میكند. مهمترین این كوهها از ناحیۀ كوه سرخ (میان كاشمر و سبزوار) شروع شده، در امتداد شمال شرقی ـ جنوب غربی به طول تقریبی 500 كمـ تا حدود یزد ادامه دارد. این كوهها منطقۀ بیابانی مركز ایران را به دو قسمت نامساوی تقسیم میكند كه بخش شمالی را دشت كویر، و جنوبی را دشت لوت نامیدهاند. دشت كویر در مثلثی میان یزد و سبزوار و قم واقع شده است و استان سمنان را با بخشی از استانهای مركزی، خراسان، یزد و اصفهان در بر میگیرد. طول شرقی آن از قم تا بجستان 500 كمـ و عرض شمالی ـ جنوبی آن از بیارجمند به جنوب 200 كمـ و ارتفاع متوسط آن در حدود 600 متر است. امـا دشـت لوت با وسعتی در حدود 160 كمـ2 از جنوب شرقی خط كوهستانی كه بدان اشاره شد، به طول 600 كمـ تا ناحیۀ بم ادامه دارد و بخشهایی از جنوب استان خراسان و مشرق استان یزد و شمال و شمال شرق استان كرمان و سرانجام شمال استان سیستان و بلوچستان را در بر میگیرد.
و ـ منطقۀ پست ساحلی
در فاصلۀ میان بدنههای فلات و دریاهای مجاور، نواحی كم ارتفاعی با وسعتهای مختلف وجود دارد كه از نظر انسانی (مخصوصاً در شمال كشور) اهمیت فراوان دارند: