اقتراح
اقتراح \eqterāh\، یکی از صناعات ادبی که در لغت بهمعنای بدیههگویی، نوآوری و نویافتن، برگزیدن و نیز بهتحکّم از کسی چیزی خواستن و سؤالکردن است (صفیپوری؛ غیاث ... ؛ نفیسی؛ آنندراج؛ لغتنامه ... ؛ معین). اقتراح در اصطلاح دانش بدیع، نوعی آزمون بهقصد سنجش جودت قریحه و سلامت طبع و نیروی تخیل و ابداع ادبی است. این صنعت در دو معنای خاص و عام به کار میرود:
الف ـ در معنای خاص، اقتراح بهعنوان آزمون «قریحۀ» شاعری به کار رفته، و کاربرد آن درحقیقت کوششی است برای بیان چیزی که در فرایند خلاقیت با آن روبهرو میشویم (کریمی، 10؛ نیز نک : همایی، 393). شیوۀ رایج اقتراح چنان بوده است که در محافل و انجمنهای ادبی، رئیس یا یکی از اعضا قطعهشعری (غالباً غزل) و یا بیت و یا مصراعی (= انگاره یا نظیر) از شاعران بزرگ به نام غزل یا شعر «طرحی» مطرح میکرد تا دیگر سخنوران با اقتدا به وزن و قافیه و گاه مضمون طرحشده شعری بسرایند و بدینطریق سلامت ذوق، لطافت طبع و صفای ذهن خود را نشان دهند (نک : همانجا؛ آرینپور، 2 / 436). این تمرین و ریاضت آگاهانه، افزون بر تکریم آثار فصحای متقدم، شاعران را با موازین فصاحت آشناتر میکرد. طرح غزل بدینمنظور و بدینشیوه از اواخر عهد تیموری آغاز شد و در دوران صفوی رواج کلی یافت. اجرای مسابقههای شعری و اقتفایی، تضمینکردن اشعار دیگران و نیز ترجمۀ منظوم آثار خارجی از فعالیتهای انجمنهای ادبی بوده است (افشار، 377؛ نیز نک : زرینکوب، 258).
تهذیب قریحۀ شاعران و حصول ملکۀ التذاد برای آنان از عوامل استمرار اقتراح تا این زمان بوده است. از باب مثال، میتوان به انجمن ادبی صائب تهران و آثار صدها شاعری که در آن انجمن شرکت کرده و شعر گفتهاند، اشاره کرد (سامانی، 4-5). شهرهایی مانند یزد، کاشان، اصفهان، شیراز و مشهد از مراکز مهم برگزاری این قبیل مجالس شعر به شمار میآمدهاند؛ حتى در بیرون از مرزهای جغرافیایی ایران مانند هند نیز تشکیل محافلی برای مجالست شعرا و بلغا و طرح غزل بدینمقصود معمول بوده است. فراهمآمدن مجموعههایی از غزل در یک وزن و قافیه و شعرهایی با مضامین مشترک در تذکرهها و دیوانهای شاعران، یادگار همان مجالس شعر و ادب و حاصل آن اقتراحات ادبی است (صفا، 5 / 517؛ نیز نک : گلچین معانی، 2 / 960-961؛ اقبال، 10؛ محجوب، 522-523؛ ریاحی، 66-70؛ آرینپور، 2 / 430؛ همایی، همانجا؛ شمیسا، 223). در میان شاعران عربزبان نیز، چنانکه از گفتههای ابنعبدربه در العقد الفرید (6 / 228) برمیآید، نوعی اقتراح با تمام مؤلفههای آن، تحت عنوانِ «الاجازة فی الشعر»، متداول بوده است.
حضور معنایی اقتراح در شعر و ادب فارسی از دیرباز رواج و رونقی چشمگیر داشته است. حکایت افسانهمانندی که صاحبان تذکرة الشعرا و تاریخ گزیده از ورود فردوسی به مجمع عنصری، فرخی و عسجدی نقل کردهاند (دولتشاه، 51؛ مستوفی، 738)، روایتی از قدیمترین نمونۀ اقتراح را در سدۀ 4 ق تداعی میکند. فردوسی با سرودن ارتجالی مصراع چهارم یک رباعی، که هریک از 3 مصراع آن را یکی از آن شاعران گفته بود، حضور ذهن و بدیههگویی و قدرت سخنوری خود را مسلم داشته است. آنگونه که از قول ابنرشیق نقل شده است (ص 19-20)، انحصار وزن و قافیه در اقتراح، شاعر را ناگزیر میکند که عین همان معانیای را که دیگری آورده است، بیاورد و این امر، افزون بر آنکه آفاق دید شاعر را محدود میسازد، او را به «از خود دزدی» نیـز میکشاند (نک : شفیعی، 203-204).
اقتراح را بـه اعتبارات مختلف بـا برخی صنایع بدیعی ــ که در گونـهای وامگیری ادبـی اشتراک دارنـد ــ میتوان مرتبط دانست؛ مثلاً به اعتبار اینکه در اقتراح با قبول تأثیر از طریقۀ شاعر سلف از او پیروی میشود با «اقتدا» یا «اقتفا»، و از آن لحاظ که به طریق تمثل و عاریت از بحر، وزن عروضی، نظام قافیه یا مضمون شعری یاری جسته میشود با «استعانت»، و بدانسبب که شاعر به پیشواز سبک و اسلوب شاعر پیشین میرود با «استقبال»، و بدانروی که اقتراح نوعی جستوجو و تأمل در سخن شاعر دیگر است با «تتبع»، و از آن جهت که انگاره یا نظیرهای را سرمشق خود میسازد با «اقتباس»، و بدان اعتبار که بدان شعر پاسخ میدهد با «جواب» (مجاوبه) در پیوند است؛ بدین جهت است که برخی محققان همه را، نامهای مختلف یک معنی دانستهاند (نشاط، 2 / 257؛ شمیسا، 209-210). افزون بر آن، تلمیح، تضمین، حل و عقد و مناظره نیز هرکدام به وجهی با اقتراح ارتباط دارند و در کتب بلاغی از آنها بـا عنوان کلی «السرقات الشعریـه» یـاد شده است (نک : خطیب، 226؛ تفتازانی، 214-215؛ رامی، 248).
ب ـ اقتراح در معنای عام، چنان است که موضوعی ادبی را در رسانهای گروهی، مثلاً مجله یا روزنامهای، مطرح کنند تا عقیدۀ صاحبنظران را دربارۀ آن جویا شوند. بدیهی است طرح مضامین و موضوعات ادبی منحصر به شعر و شاعران نبوده است، چنانکه گاه موضوعاتی با عنوان «اقتراح ادبی» در جراید و مجلات منتشر میشده است و مشاهیـر ادب در آن شرکت میجستهاند (نک : صورتگر، 1 / 63). مثلاً مضمون «تود و بید» (توت و بید) در انجمن دانشکده طرح شد و کسانی ازجمله محمدتقی بهار و رشیـد یاسمی بـدان پاسخ دادند (نک : آرینپور، 2 / 336؛ انوری، 1 / 222). همچنین وحید دستگردی با طرح موضوع «نکوهش و ستایش جهان» در شمارههای سال 11 و 12 مجلۀ ارمغان توانست شرکت بسیاری از شاعران معاصر را در آن اقتراح جلب نماید. ظاهراً نخستین بار، اقتراح در مجلۀ دانشکده برای اشاره به ترجمۀ منثور یک متن خارجی و اشعاری در همان مضمون ظاهر شده است. این اصطلاح و تعدد شرکتکنندگان، مفهوم نوعی مسابقۀ ادبی را به ذهن متبادر میسازد که احتمالاً برای ترغیب اهل ادب به یافتن مناسبترین و مؤثرترین راههای بومیکردن متنهای اروپایی در زبان فارسی طراحی میشده است (کریمی، 9-10؛ نیز نک : بهار، 505-506). در روزگار حاضر نیز میتوان به نمونههای اقتراح در مفهوم عام آن اشاره کرد (برای آگاهی بیشتر، نک : کاخی، 65-67؛ ارشادسرابی، 4- 6؛ آریان، 8-17).
مآخذ
ابنرشیق، حسن، قراضة الذهب، به کوشش شاذلی بویحیى، تونس، 1972 م؛ ابنعبدربه، احمد، العقد الفرید، به کوشش عبدالمجید ترحینی، بیروت، 1407 ق؛ آریـان، قمر، «اقتراح»، کیهان فرهنگی، تهران، 1367 ش، س 5، شم 2؛ آرینپور، یحیى، از صبا تا نیما، تهران، 1372 ش؛ ارشادسرابی، اصغر، «اقتراح پیرامون روشهای تدریس زبان و ادبیات فارسی»، رشد آموزش زبان و ادب فارسی، تهران، 1376-1377 ش، شم 45؛ افشار، ایرج، «انجمنهای ادبی در ایران»، بخش دوم، آینـده، 1365 ش، س 12، شم 7- 8؛ اقبال آشتیانی، عباس، مقدمه بر دیوان هاتف اصفهانی، به کوشش وحید دستگردی، تهران، 1332 ش؛ آنندراج، محمد پادشاه، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، 1335 ش؛ انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، 1381 ش؛ بهار، محمدتقی، «رنج و گنج»، مجلۀ دانشکده، تهران، 1297 ش / 1919 م، شم 9؛ تفتازانی، مسعود، شرح المختصر، قم، 1427 ق؛ خطیب قزوینی، الایضاح، بیروت، دارالجلیل؛ دولتشاه سمرقندی، تذکرة الشعراء، به کوشش ادوارد براون، تهران، 1382 ش؛ رامی تبریزی، حسن بن محمد، حقایق الحدائق، به کوشش محمدکاظم امام، تهران، 1341 ش؛ ریاحی، محمدامین، زبان و ادب فارسی در قلمرو عثمانی، تهران، 1369 ش؛ زرینکوب، عبدالحسین، نقد ادبی، تهران، 1382 ش؛ سامانی، خلیل، اقتراح (آثار صدها شاعر در پیروی از سیویک مطروحه)، تهران، 1349 ش؛ شفیعی کدکنی، محمدرضا، موسیقی شعر، تهران، 1370 ش؛ شمیسا، سیـروس، سیـر غـزل در شعـر فـارسی، تهـران، 1369 ش؛ صفـا، ذبیحالله، تاریخ ادبیات در ایران، تهران، 1366 ش؛ صفیپوری، عبدالرحیم، منتهی الارب، تهران، سنایی؛ صورتگر، لطفعلی، نامۀ صورتگر، تهران، 1368 ش؛ غیاث اللغات، غیاثالدین محمد رامپوری، تهران، 1363 ش؛ کاخی، مرتضى، «پاسخ به اقتراح متون منثور صوفیانه»، کتاب ماه ادبیات و فلسفه، تهران، 1378 ش، شم 28؛ کریمی حکاک، احمد، «نگاهی دیگر به شعر رنج و گنج ملکالشعرای بهار»، ترجمۀ مسعـود جعفری، فصلنامـۀ هنـر، تهران، 1383 ش، شم 60؛ گلچین معانی، احمد، کاروان هند، مشهد، 1369 ش؛ لغتنامۀ دهخدا؛ محجوب، محمدجعفر، سبک خراسانی در شعر فارسی، تهران، بیتا؛ مستوفی، حمدالله، تاریخ گزیده، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، 1381 ش؛ معین، محمد، فرهنگ فارسی، تهران، 1363 ش؛ نشاط، محمود، زیب سخن، تهران، 1346 ش؛ نفیسی، علیاکبر، فرهنگ، تهران، بیتا؛ همایی، جلالالدین، فنون بلاغت و صناعات ادبی، تهران، 1363 ش.