اقاقیا
اقاقیا \aqāqiyā\، جنسی از گیاهان گلدار درختی یا درختچهای خزانکننده، بیشتر بومی مکزیک و آمریکای شمالی که برای داشتن گلهای سفید، قرمز یا صورتیِ غالباً معطر با گلآذین خوشهای، به عنوان گیاه زینتی در ایران و دیگر نقاط جهان، و گونهای نیز در سطح وسیع به عنوان بادشکن در نواحی خشک و خاکشنی خشک ایران و جهان کاشته میشود.
چون این گیاه را بار نخست وسپازین روبن، گیاهشناس دربار فرانسه، در 1601 م از آمریکا به اروپا آورده بود، کارل لینه این جنس را روبینیا نامید. دربارۀ شمار گونههای این جنس، اختلاف نظر بسیار است. مظفریان شمار آنها را بالغ بر 20 دانسته است، اما بر پایۀ اطلاعات وبگاه معتبر «سیاهۀ گیاهان»، از میان 147 نام پیشنهادی برای گونهها یا تقسیمات فروتر از گونه، وضع 85 نام که همه برای گونههای متمایز پیشنهاد شدهاند، هنوز بررسی نشده است. 45 نام نیز، نام معادل گونه و زیرگونه یا واریته به شمار میآیند و تنها 17 نام، مشتمل بر نام 8 گونه و 9 زیرگونه یا واریته، به عنوان نام اصلی علمی پذیرفته شده است که از میان این 8 نام نیز، فقط دربارۀ 4 نام میان همگان اتفاق نظر است. 4 گونۀ متمایز اقاقیای مورد اتفاق همگان بدین قرار است (ثابتی، درختان ... ، 316، جنگلها ... ، 627؛ مظفریان، درختان ... ، 521، فرهنگ ... ، 460؛ «سیاهه ... »، npn.):
1. اقاقیای معمولی
یا اقاقیا، که یک فرم و دو واریته نیز برای آن پذیرفته شده، در زبان انگلیسی اقاقیای دروغین (ترجمۀ تحتاللفظی جزء دوم نام علمی) و اقاقیای سیاه (بر پایۀ رنگ تیرۀ پوست تنه)، و در زبان فارسی اقاقیای سفید (بر پایۀ رنگ گل) نامیده شده است. این گیاه بومی ایالات متحدۀ آمریکا ست، اما از دیرباز در کشورهای دیگر به عنوان درخت زینتی کاشته، و به ایران نیز وارد شده است. بلندای آن در زیستگاه اصلی تا 23 متر میرسد، اما در نواحی مختلف ایران معمولاً از 5 تا 10 متر فراتر نمیرود. تنهای با پوست قهوهای تیره دارد. گلهای سفید و معطر آن در خردادماه باز میشود. این درخت خاردار است، اما با پرورش مداوم توانستهاند از آن نژادهایی بدون خار و با گلهای قرمز کمرنگ پدید آورند. اقاقیای معمولی در برابر شرایط دشوار محیطی بسیار مقاوم است و ازاینرو، در مناطق مختلف ایران و جهان به عنوان بادشکن، و در جنگلکاری مناطق خشک و خاکهای شنی کاشته شده است. چوب این گونه بسیار سخت، بادوام، و در برابر پوسیدگی مقاوم است که موجب میشود برای ساخت مبلمان، کفپوش و قایقهای کوچک بسیار مناسب باشد (بارسلو، 881؛ ثابتی، درختان، 316-317، جنگلها، 628؛ مظفریان، شناخت ... ، 830، فرهنگ، همانجا، درختان، 523-524؛ زرگری، 63). همچنین از شهد گلهای اقاقیا عسلی بسیار معطر و مرغوب به دست میآید (بارسلو، زرگری، همانجاها).
در ریشه، پوست تازه و دانۀ این درخت، نوعی توکسالبومین (گروهی از پروتئینهای گیاهی حلّال در آب) وجود دارد که توکسالبومین روبین، یا به اختصار روبین، نامیده میشود و با گرمکردن از میان میرود. البته گزارشهای مسمومیت ناشی از سم اجزاء مختلف اقاقیا بسیار نادر است (دربارۀ واکنشهای کلینیکیِ شماری موارد ناشی از خوردن پوست اقاقیا، نک : بارسلو، 882؛ قس: زرگری، همانجا؛ مظفریان، شناخت، 831؛ نیز میرحیدر، 4 / 227).
مظفریان اقاقیای چتری را از شناختهشدهترین واریتههای اقاقیای معمولی در ایران دانسته است. این گیاه با تاج تقریباً کروی انبوه، بدون خار و با گلهای نادر، در اروپا به عنوان درخت زینتی در کنار خیابانها کاشته میشود و در ایران نیز در اغلب نواحی معتدل و معتدل سرد کاشته شده است (درختان، 524).
2. اقاقیای سرخ (قرمز)
این گونۀ گیاهی در حدود 1300 ش یا اندکی پیش از آن، برای تزیین باغها به ایران وارد شده است و امروزه در تهران و کرج کاشته میشود. درختچهای است با بلندای 1 تا 3 متر، که برگهای درشت و لطیف آن در اوایل بهار، و گلهای سرخ (یا صورتی کمرنگ) و درشت آن در اردیبهشتماه ظاهر میشود (گاه در تابستان به گل مینشیند). گلها بویی بسیار خوش و ملایم دارند (ثابتی، همان، 627، درختان، 316؛ مظفریان، فرهنگ، همانجا، قس: درختان، 522، که آن را اقاقیای بنفش نامیده است، اما به نظر ثابتی < جنگلها، 770>، اقاقیای بنفش نام دیگر گلیسین نزد باغبانان است). از پیوند (دورگگیری) اقاقیای سرخ و معمولی، دورگۀ مشهوری به نام اقاقیای مارگریتا پدید میآید (همان، 627، درختان، همانجا).
3. اقاقیای گلقرمز
که گاه اقاقیا نیز نامیده میشود. این گیاه نیز در باغهای ایران کاشته میشود، اما به اندازۀ اقاقیای معمولی رواج ندارد (همان، 317، جنگلها، 628؛ مظفریان، فرهنگ، همانجا).
4. اقاقیای نیومکزیکویی
این گونه بومی جنوب غربی ایالات متحدۀ آمریکا ست. بلندای آن به 5 تا 10 متر (بهندرت تا 15 متر) میرسد. گلهای آن، از صورتی کمرنگ تا قرمز، در آغاز تابستان ظاهر میشود (المور، 134؛ لیتل، نقشۀ 162). این گیاه، تنها گونه از میان 4 گونۀ مشهور اقاقیا ست که گویا در ایران کاشته نمیشود و از همین روی، گیاهشناسان ایرانی، چون ثابتی و مظفریان، اشارهای به آن ندارند.
مآخذ
ثابتی، حبیبالله، جنگلها، درختان و درختچههای ایران، تهران، 1355 ش؛ همو، درختان و درختچههای ایران، تهران، 1344 ش؛ زرگری، علی، گیاهان دارویی، تهران، 1367 ش؛ مظفریان، ولیالله، درختان و درختچههای ایران، تهران، 1383 ش؛ همو، شناخت گیاهان دارویی و معطر ایران، تهران، 1392 ش؛ همو، فرهنگ نامهای گیاهان ایران، تهران، 1375 ش؛ میرحیدر، حسین، معارف گیاهی، تهران، 1373 ش؛ نیز: