اصحاب قریه
اَصْحابِ قَرْیه، قومی شهرنشین كه در قرآن كریم (یس / 36 / 13 به بعد) از آنان یاد گردیده، و در منابع گاه بدانان اصحاب یاسین نیز گفته شده است. در قرآن كریم، سخن از آن است كه خداوند دو پیامبر را به سوی اصحاب قریه فرستاد و چون آنان فرستادگان الٰهی را تكذیب كردند، پیامبر سومی برای پشتیبانی آن دو مبعوث شد. سخن كفار اصحاب قریه به رسولان، آن بود كه شما همانند ما بشرید و در دعوی پیامبری و نزول وحی، سخن به دروغ میگویید. با تأكید پیامبران بر امر ابلاغ، اصحاب قریه آنان را به شكنجه و سنگباران تهدید كردند. در اثنای محاجۀ كفار با پیامبران، از آن سوی شهر مردی دوان دوان فرارسید و قوم را به پیروی رسولان، پرستش آفریدگار یكتا و ترك خدایان دروغین بازخواند. سخن قرآن كریم در بارۀ اصحاب قریه با وعدۀ ورود این مؤمن به بهشت و نزول عذابی ناگهانی بر كافران پایان یافته است.
آنچه در روایات افزون بر مضامین یاد شده در قرآن كریم میتوان یافت، چنین است: روایات متفقاً شهر این قوم را همان شهر باستانی انطاكیه دانستهاند (نك : قمی، 2 / 213؛ طبری، 2 / 18 به بعد؛ مسعودی، 1 / 79؛ ثعلبی، 404-405؛ طوسی، 8 / 410؛ سیوطی، 5 / 261). از منابع تاریخی چنین برمیآید كه انطاكیه در حدود 300 قم تأسیس گردید، تا 64 ق م تختگاه سلوكیان بود و بعد به دست رومیان افتاد. برپایۀ منابع كهن مسیحی، در سدۀ 1 م، دین مسیح توسط برنابا و پولس به این شهر رسید و به رغم مشقات فراوان، این شهر پس از فلسطین به عنوان پایگاه دوم مسیحیت درآمد (نك : اعمال رسولان، 11:26؛ رسالۀ اول پطرس، 16:4؛ نیز ه د، انطاكیه).
دربارۀ نام پادشاهی كه در زمان رخداد واقعه بر انطاكیه حكومت میكرد، اغلب منابع اسلامی سكوت كردهاند و تنها در روایتی از وهب بن منبه و كعب الاحبار آمده كه نام وی آنتیوخوس بوده است (در نسخ ثعلبی با ضبط محرف ابطیخیس)؛ اما باید توجه داشت كه آنتیوخوس نام 13 تن از پادشاهان سلوكی بوده كه آخرین ایشان در 64 ق م از سلطنت خلع شده است، در حالی كه اغلب روایات دلالت بر این دارند كه واقعۀ مورد نظر پس از میلاد حضرت مسیح (ع) رخ داده است (طبری، 2 / 18 به بعد؛ ثعلبی، 404).
دربارۀ هویت 3 رسول فرستاده شده به سوی اصحاب قریه نیز میان روایات، ناهمخوانیهایی به چشم میخورد: بیشتر مفسران این 3 رسول را 3 تن از حواریان حضرت عیسى (ع) میدانند كه توسط آن حضرت، یا به امر مستقیم الٰهی به سوی اصحاب قریه روانه شدهاند. اغلب نام دو رسول نخست را شمعون (نام دیگر پطرس) و یوحنا، و نام رسول سوم را پولس آوردهاند، ولی مسعودی از قول همۀ مسیحیان و بعضی از مسلمانان نام دو رسول اول را پطرس و توما، و نام رسول سوم را پولس یاد كرده است. گذشته از اینها، در روایتی از مقاتل آمده كه نام این 3 تن به ترتیب یومان و مالوس و شمعون (با تحریفی آشكار در ضبط نامها) بوده است. در روایتی دیگر كه از كعب الاحبار و وهب بن منبه و به طریقی ضعیف از ابن عباس نقل شده، نام ایشان به ترتیب صادق، صدوق و شلوم آمده، و هرگز به اینكه آنان از حواریون عیسى (ع) بودهاند، اشاره نشده است. در پایان باید به روایاتی غریب از وهب بن منبه و ابن اسحاق توجه كرد كه نام آن دو را فاروفی و رومافی آوردهاند (نك : طبری، همانجا؛ مسعودی، ثعلبی، همانجاها؛ طبرسی، 8 / 418؛ سیوطی، همانجا). گفتنی است كه از میان نامهای یاد شده، تنها شمعون، یوحنا، پولس و توما در منابع مسیحی هویت روشنی دارند و در شمار یاران حضرت عیسى (ع) از آنان یاد میشود.
اما در مورد هویت شخص مؤمنی كه در جریان ستیزهجوییهای اصحاب قریه، «از آن سوی شهر ... دوان دوان آمد»، در منابع تفسیری اختلافی دیده نمیشود. روایات به اتفاق، نام او را حبیب دانستهاند و در متون اسلامی به وی عنوان «صاحب یاسین» داده شده، و گاه با تعبیر حبیب نجار از او یاد شده است (در بارۀ وی، نك : ه د، آل یاسین).
گذشته از آنچه ذكر شد، در روایات دربارۀ اصل داستان نیز تفصیلاتی وارد شده است. در این میان مهمترین مسأله، داستان مناظرۀ بین رسول اول و دوم و رسول سوم است. این قصه از امام باقر و صادق (ع) روایت شده، و ثعلبی شكل دیگری از آن را به وهب بن منبه نسبت داده است. مضمون حكایت این است كه خداوند دو رسول را به انطاكیه فرستاد و پادشاه انطاكیه آن دو را دستگیر، و در بتكدهای زندانی كرد. سپس خداوند رسول سومی را به انطاكیه فرستاد و او نزد پادشاه رفته، با زیركی خود را به وی نزدیك گردانید. روزی نزد پادشاه از آن دو محبوس سخن به میان آورد و از او اجازت خواست تا با آنان مناظره كند. در اثنای مناظره، رسول سوم چند بار از دو رسول اول و دوم خواست تا كوران و زمین گیران را شفا دهند و چون ایشان به اذن خدا آنان را شفا دادند، رسول سوم از آن دو خواست تا مردهای را زنده كنند. در حدیث امامان باقر و صادق (ع) آمده است كه پس از زنده شدن مرده، پادشاه و تمام اهل مملكت او به دین خدا ایمان آوردند. روایت وهب كمی به قرآن كریم نزدیكتر شده، و حاكی از آن است كه پادشاه به همراه جمعی ایمان آوردند و جمعی به كفر خود باقی ماندند. در مقایسه میان این شكل داستان روایی و آیات قرآنی روشن میشود كه روح آن با آیات مورد نظر سازگاری ندارد؛ نخست به دلیل آنكه طبق نص قرآنی، بیشتر قریب به اتفاق قوم بر كفر خود باقی ماندند و مستوجب عذاب الٰهی گشتند، و دیگر آنكه در داستان روایی نقش مؤمن صاحب یاسین حـذف شده است (نك : قمی، 2 / 212؛ مسعودی، 1 / 80؛ ثعلبی، 405؛ طبرسی، 8 / 420؛ راوندی، 274-275).
به هر حال، نه تنها داستان اخیر با نص قرآنی سازگاری ندارد، بلكه در داستان مشهور كه شهر اصحاب قریه را انطاكیه میشمرد و رسولان سهگانه را 3 تن از حواریون عیسى (ع) معرفی میكند، اگر چه مضامین تا اندازهای با منابع دینی مسیحی سازگار است، اما در برخی عناصر داستان تفاوتهایی نیز به چشم میخورد. جریان رفتن برنابا و پولس به انطاكیه، و تبلیغ دین مسیح در آن دیار،در كتاب اعمال رسولان به خصوص در بابهای یازدهم تا سیزدهم به تفصیل وارد شده است، اما با روایات یاد شده و حتى با نص قرآنی تفاوتهایی در عناصر اساسی دارد؛ بنابراین، نمیتوان گفت كه داستان مورد نظر قرآن كریم، عیناً سرگذشت حواریان عیسى (ع) در انطاكیه است.
مآخذ
ثعلبی، احمد، قصص الانبیاء، بیروت، 1401 ق / 1981 م؛ راوندی، سعید، قصص الانبیاء، به كوشش غلامرضا عرفانیان، مشهد، 1409 ق؛ سیوطی، الدر المنثور، قاهره، 1314 ق؛ طبرسی، فضل، مجمع البیان، صیدا، 1333 ق؛ طبری، تاریخ؛ طوسی، محمد، التبیان، به كوشش احمد حبیب قصیر عاملی، نجف، 1376 ق / 1957 م؛ عهد جدید؛ قرآن كریم؛ قمی، علی، تفسیر، نجف، 1386-1387 ق؛ مسعودی، علی، مروج الذهب، به كوشش یوسف اسعد داغر، بیروت، 1385 ق / 1966م.
بخش فقه، علوم قرآنی و حدیث