اصحاب صفه
اصحاب صفه \ashāb-e soffe\، گروهی از یاران پیامبر اسلام (ص) ــ از مهاجرین ــ که پساز هجرت به مدینه بهسبب از دست دادن، یا رهاکردن خانه و دارایی و جایگاه خود در قبایل، با پذیرش فقر و تنگدستی، به عبادت و تعلیم و تعلم و شرکت در جهاد روی آوردند (نک : سراج، 132-133؛ بیضاوی، 1 / 267). اینان که در مدینه، در قسمت شمالی مسجد پیامبر (ص) (ابنتیمیه، 1 / 34) در محلی مسقف و بزرگ و خارج از مسجد، ولی متصل به آن به نام «صُفّه»، به معنای سکو یا ایوان (ابنمنظور، ذیل صفّ)، زندگی میکردند، بهتدریج به نام اصحاب صفه، اهل صفه و گاه اصحابالظله شهرت یافتند (نک : ابنسعد، 1(2) / 48، جم ) و به اسوههایی از پذیرش فقر و رهاساختن مظاهر دنیا برای رویآوری صرف به آخرت تبدیل شدند.
پیامبر اسلام (ص) اصحاب صفه را تحت حمایت خود داشت و با مؤانست و مجالست خود با آنان، و «اضیاف الاسلام» نامیدن ایشان (نک : احمد بن حنبل، 2 / 515)، مسلمانان را به اکرام و در عین حال شناخت فضل و مراتب آنان تشویق میکرد (سراج، همانجا). در روایات، از چگونگی فقر و تنگدستی اصحاب صفه بسیار
گفتوگو شده است؛ تا آنجا که گفتهاند آنان از شدت فقر به خرمایی قانع بودند و از بیپوششی خود را گاه در ریگها پنهان میکردند. اگرچه درپی مساعی پیامبر اسلام (ص)، مشکلات مالی آنها بهتدریج کاهش یافت و کسانی که تمایل به خروج از صفه را داشتند، تمکن سکناگزیدن در جایی مناسبتر را یافته بودند، گروهی از آنان که دنیا را بهکلی رها کرده بودند، بهرغم فراهمبودن تمکن نسبی، همچنان به عبادت و تعلیم و تعلم ادامه میدادند. همین امر سبب شده بود که شکل نخستینِ اصحاب صفه دگرگون شود و این عنوان از صورت خاص خود به عنوانی عام و کلی بدل شود و به کسانی اطلاق گردد که بعدها بهعلت تنگدستی و نداشتن خانه در صفه به سر میبردهاند (نک : ذهبی، 400؛ سیوطی، 2 / 89). تغییرات شکلی و دگرگونی معنایی عنوان اصحاب صفه، در روایات تاریخی نیز موجب بروز اختلاف نظرهایی دربارۀ شمار آنان شده است، و هر یک از راویان در زمان حضور خود در مدینه و مشاهدۀ این گروه، نظری متناسب با شرایط زمانی به دست دادهاند و گاه شمار آنها را تا 400 تن آوردهاند (نک : راوندی، 25؛ بیضاوی، همانجا).
مآخذ
ابنتیمیه، احمد، مجموعة الرسائل و المسائل، بیروت، 1403 ق / 1983 م؛ ابنسعد، محمد، کتاب الطبقات الکبیر، بهکوشش زاخاو و دیگران، لیدن، 1904-1915 م؛ ابنمنظور، لسان؛ احمد بن حنبل، مسند، قاهره، 1313 ق؛ بیضاوی، عبداللٰه، انوار التنزیل، بیروت، مؤسسة شعبان؛ ذهبی، محمد، تاریخ الاسلام، بخش سیرۀ نبوی، بهکوشش عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، دار الکتاب العربی؛ راوندی، فضلاللٰه، النوادر، نجف، 1370 ق / 1951 م؛ سراج، عبداللٰه، اللمع، لیدن، 1914 م؛ سیوطی، الدر المنثور، بیروت، 1403 ق.