اسدی طوسی
اسـدیِ طـوسی \ asadi-ye tusi\ ، ابـومنصـور (ابـونصـر) علی بن احمد (د ح 465ق/ 1073م)، شاعر و لغتشناس پرآوازۀ ایرانی.
زندگانی و حتى زمان حیات اسدی، بهرغم آوازۀ بلندش، در هالهای از ابهام است. او به طوسی بودن خود در دیباچۀ گرشاسپنامه (ص 14، بیتهای 18-20)، و نیز به تخلص یا لقب خود (اسدی) در پایان این کتاب (ص 477، بیت 6)، و در پایان مناظرۀ «مسلمان و گبر» («مناظرات»، 90)، به صراحت اشاره کرده است.
به روایت نادرستی، اسدی استاد فردوسی بوده است و چون او را به سرودن شاهنامه تشویق کردند، پیری را بهانه ساخت و فردوسی را بدان کار برانگیخت (دولتشاه، 35) و به روایتی دیگر، اسدی با فردوسی نسبت خویشاوندی داشته است (نک : اته، 62-63)؛ اما ظاهراً همانندی دو اثر بزرگ حماسی، شاهنامه و گرشاسپنامه، سبب شده است تا تذکرهنویسان و کسان دیگر این دو حماسهسرای نامدار را با نسبت استادی و شاگردی یا خویشاوندی، به گونهای به یکدیگر مربوط سازند.
اسدی احتمالاً در اواخر سدۀ 4ق/ 10م یا سالهای آغازین سدۀ 5 ق در طوس دیده به جهان گشود. در مکتب شعری همانجا بالید و بهویژه از شاهنامۀ فردوسی تأثیر پذیرفت، ولی نخست به قصیدهسرایی روی آورد و قصیدهای به صورت مناظره (مناظرۀ عرب و عجم) برای ابوجعفر محمد، عمیدِ نوقان، از دهقانان ایرانی آن دیار، سرود. سپس، مقارن حملۀ ترکمنان سلجوقی (431ق) و قحطسالی در خراسان، از طوس به سوی غرب ایران رفت و در 447ق در دربار ابونصر جستان، امیر طارم، کتاب الابنیۀ ابومنصور هروی را کتابت کرد و در قصاید خود، او را ستود. در حدود 455ق/ 1063م در دربار ابودلف شیبانی، فرمانروای نخجوان، به سر میبرد و از این تاریخ تا 458ق به نظم گرشاسپنامه اشتغال داشت. سپس لغت فرس را به رشتۀ تحریر درآورد و در کهنسالی، به دعوت شجاعالدوله منوچهر، حکمران آنی، بدانجا سفر کرد و مناظرۀ «رُمح و قوس» (نک : اسدی، «مناظرات»، 104 بب ) را برای این امیر شدادی سرود و در یکی از ابیات پایانی این مناظره (ص 109، بیت 57)، از منوچهر اجازه خواست که به «مأوای» خود، شاید همان نخجوان یا طوس، بازگردد.
اسدی در حدود 465ق درگذشت و در کوی سرخاب تبریز به خاک سپرده شد؛ گورستان محل دفن او بعدها به مقبرةالشعرا نامبردار شد (ابنکربلایی، 211؛ نیز نک : سجادی، 252). از اینرو، شاید بتوان گفت که اسدی در اواخر عمر، در تبریز میزیسته است.
اسدی در آثار خود تنها اسلام و پیامبر اکرم (ص) را ستوده است، مگر در دیباچۀ گرشاسپنامه که پس از مدح پیامبر (ص)، به موضوع شفاعت (ص 2، بیت 11)، و سپس در ستایش دین، به ظهور مهدی (ع) در پایان جهان (ص 4، بیتهای 26-33) اشاره دارد که میتواند بر گرایش او به تشیع دلالت داشته باشد (نک : خالقی، «گردشی...»، 391).
آثـار
1. گرشاسپنامه
منظومهای در بحر متقارب که اسدی آن را در 458ق به پایان برده است (نک : اسدی، گرشاسپنامه، 476، بیت 2). گرشاسپنامه، چنانکه از نام آن برمیآید، داستان زندگی، دلاوریها و جنگهای گرشاسپ، پهلوان نامدار سیستان و نیای بزرگ رستم است (نک : کریستنسن، 145 بب ؛ خالقی، همان، 396-397).
2. لغت فرس
این کتاب کهنترین لغتنامۀ موجود فارسی دری است که در نیمۀ سدۀ 5 ق/ 11م تألیف شده است. همچنین کهنترین و غنیترین گلچین اشعار سخنسرایان متقدم فارسی بهشمار میرود که از دیوان اشعار آنان نشانی در دست نیست.
در لغت فرس، واژهها براساس حروف پایانی آنها مرتب شدهاند و هر حرف بابی را تشکیل میدهد (باب الالف، باب الباء و...)، اما واژههای ذیل هر باب بر پایۀ حروف الفبا مرتب نشدهاند، و حتى گاه، ترتیب الفبایی آخر لغات نیز رعایت نشده است (برای نمونههایی از این واژهها، نک : مجتبایی، 6). بسیاری از فرهنگنویسان فارسی پس از اسدی، چه مستقیم و چه غیرمستقیم، از لغت فرس بهره بردهاند و تأثیر آن در بسیاری از فرهنگهایی که از آن پس در ایران، هندوستان و آسیای صغیر تدوین شده، به خوبی نمایان است.
3. مناظرات
مناظره نوعی قصیده است که به جای تغزل و تشبیب، با بحثی میان دو یا چند طرف از جنس انسان، حیوان، نبات یا جماد آغاز میشود و در پایان، طرفی طرفِ دیگر را مجاب میکند یا میان آنها آشتی میافتد و سپس مانند قصیده، به یاری بیتی که تخلص مینامند، شاعر موضوع سخن را به مدح ممدوح میکشاند (نک : خالقی، «اسدی طوسی»، 671-672).
از اسدی 5 مناظره با عنوانهای «عرب و عجم»، «مسلمان و گبر»، «شب و روز»، «آسمان و زمین» و «رمح و قوس» برجا مانده است (همان، 674-675).
مآخذ
ابنکربلایی، حافظ حسین، روضات الجنان و جنات الجنان، بهکوشش جعفر سلطانالقرایی، تهران، 1344ش، ج 1؛ اسدی طوسی، علی بن احمد، گرشاسپنامه (ض: گرشاسبنامه)، بهکوشش حبیب یغمایی، تهران، 1354ش؛ همو، «مناظرات»، بهکوشش جلال خالقی مطلق، مجلۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی، 1357ش، س 14، شم 1؛ خالقی مطلق، جلال، «اسدی طوسی»، مجلۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی، 1356ش، س 13، شم 4؛ همو، «گردشی در گرشاسپنامه»، ایراننامه، 1362ش، س 1، شم 3؛ دولتشاه سمرقندی، تذکرة الشعرا؛ سجادی، ضیاءالدین، کوی سرخاب تبریز و مقبرةالشعراء، تهران، 1356ش؛ کریستنسن، آرتور، کیانیان، ترجمۀ ذبیحالله صفا، تهران، 1336ش؛ مجتبایی، فتحالله و علیاشرف صادقی، مقدمه بر لغت فرس اسدی طوسی، بهکوشش همو و علیاشرف صادقی، تهران، 1365ش؛ نیز: