زمان تقریبی مطالعه: 3 دقیقه

استبداد

استبداد \ estebdād\ ، هفته‌نامۀ مشروطه‌خواه که انتشار آن به سردبیری و نویسندگی شیخ مهدی قمی، ملقب به شیخ‌الممالک، از 5 جمادی‌الآخر 1325، حدوداً یک سال پس از امضای فرمان مشروطیت، در تهران آغاز شد. 
استبداد در 16 صفحه، با حروف سربی، در قطع خشتی، هفته‌ای یک جزو در دارالطباعۀ شرقی به چاپ می‌رسید ( استبداد، شم‍ 1، ص 2). سردبیر دربارۀ نام مجله چنین آورده است: «... تا 000،1 نفر به‌توسط رقعه امر نفرمایند، اسم او را تغییر نخواهیم داد. وقتی که 000،1 رقعۀ مُمضى از ارباب دانش رسید، آن وقت مُسمى به «مجلۀ مشروطیت» خواهد شد و الّا بر استبداد خود مثل 000،1 نفر دیگر باقی خواهیم بود» (همان‌جا؛ نیز نک‍ : پروین، 2/ 524). 
استبداد از نشریات طنز دورۀ مشروطه، و گاه زبان طعنه و کنایه در آن غالب است، چنان‌که خواننده در ابتدا و با دیدن نام استبداد، بدین گمان می‌افتد که مجله ناشر افکار مستبدان است، ولی با خواندن نخستین صفحات آن، پی می‌برد که غرض اصلی سردبیر سخن گفتن از زبان اهل استبداد با لحن طنزآمیز و طعنه و کنایه‌آلود، و آشکار ساختن اندیشه‌های مستبدان در انجمنهای سرّی بر همگان است (نک‍ : شم‍ 1-4، ص 1 بب‍ ‌). محتویات مجله، شامل سرمقاله، مقاله‌های علمی، مقالاتی دربارۀ روشن‌فکران آن دوره، مانند ملکم‌خان، مستشارالدوله و مجدالملک، مقالات و سروده‌های زنان (که از کم‌نظیرترین بخشها در تاریخ مطبوعات نخستین ایران است)، نامه‌های رسیده از سراسر ایران، تلگراف از شهرستانها، اخبار انجمنهای ملی و مقالات مسلسل است (شم‍ 4، ص 13-14، شم‍ 5، ص 6-7، شم‍ 6، ص 15-16، جم‍ ‌).
مهم‌ترین بخش مجله سرمقاله‌های آن با عنوان «انجمن استبداد» است که در آن، نام اعضای انجمن ثابت بود، ولی موضوع بحث در هر شماره تغییر می‌کرد و معمولاً گفت و گویی کنایی میان چند شخصیت با نامهای شاهزاده، فکلی، کلاه‌نمدی و شیخ (= فضل‌الله نوری) بود (نک‍ : شم‍ 2، ص 9-16، شم‍ 6، ص 7-9، جم‍ ‌). این گفت و گوها از جهات گوناگون، از جمله: شناخت زبان طنز و کنایه در دورۀ مشروطه، ادبیات گفتاری مستبدان و گویش مردم کوچه و بازار تهران در آن دوره، دارای ارزش بسیار است (همان‌جاها). 
از این عبارت سردبیر در شمارۀ نخست (ص 1) که «اگر مطلوبِ اهلِ خرد گردید، جزوۀ دویم نیز به حلیۀ طبع خواهد رسید»، به نظر می‌رسد که او امید چندانی به ادامۀ انتشار مجله‌اش نداشت، ولی ظاهراً این مجله خیلی زود با استقبال مشروطه‌خواهان روبه‌رو شد و پس از چند شماره، بخشی را به نامه‌های دریافتی از سراسر ایران و نیز «تلگرافات واصله» اختصاص داد که از واکنش گستردۀ مخاطبان حکایت می‌کند (شم‍ 8، ص 8-11، شم‍ 11، ص 13-14). انتشار مجله به همین صورت ادامه داشت تا اینکه در شمارۀ 18 (6 ذیحجۀ 1325)، با کاهش قطعِ مجله از خشتی به جیبی (بدون تغییر در شمار صفحات آن)، حجم مطالب به مقدار قابل ملاحظه‌ای کاهش یافت و چاپخانۀ مجله نیز از شرق (مقابل شمس‌العماره) به فاروس (در خیابان لاله‌زار) انتقال یافت. 
به نظر می‌رسد که انتشار این مجله با چاپ شمارۀ 34 (22 ربیع الاول 1326ق/ 23 آوریل 1908م)، پایان یافته باشد؛ زیرا پس از این تاریخ، شماره‌ای از آن دیده نشد.

مآخذ

استبداد، کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران، شم‍ 1E8 DSR؛ پروین، ناصرالدین، تاریخ روزنامه‌نگاری ایرانیان و دیگر پارسی‌نویسان، تهران،1379ش.

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.