ابوطاهر مقری
اَبوطاهرِ مُقْری، عبدالواحد بن عمر بن محمد بن ابی هاشم بزار (رجب 280-20 یا 22 شوال 349 / سپتامبرـ اكتبر 893- 13یا 15 دسامبر 960)، مقری، محدث و نحوی بغدادی. وی نزد كسانی چون ابندرستویه ادب عربی را فراگرفت (قفطی، 2 / 215) و در قرائت ملازم درس احمد بن سهل اشنانی، ابوعثمان سعید بن عبدالرحیم و ابوبكر ابن مجاهد گشت (ابن ندیم، 35؛ ابن جزری، غایة، 1 / 475). نزدیكی او به ابن مجاهد تا آنجا بود كه از او به غلام ابن مجاهد تعبیر میشد (نجاشی، 247). وی از جمعی دیگر از شیوخ بغداد نیز قرائت آموخت كه بیشتر آنان استاد ابن مجاهد نیز بودهاند (برای فهرستی از آنان، نك : ابنجزری، همان، 1 / 475- 476). همچنین از برخی مشایخ قرائت خود جز ایشان حدیث شنیده كه از آن میان میتوان ابوبكر ابن ابی داوود، محمد بن حسین اشنانی و محمد بن عباس یزیدی را یاد كرد (خطیب، 11 / 7- 8).
ابوطاهر از بغدادیانی بود كه در نحو و قرائت به مكتب كوفه گرایش داشتند (قفطی، همانجا؛ ذهبی، سیر، 16 / 22). آگاهی او به قرائت و نحو موجب شده كه وی در وجوه قرائات از داناترین مردم شمرده شود (نک : ابنندیم، همانجا؛ خطیب، 11 / 7)،تا آنجا كه گفتۀ ابوعمرو دانی پس از وفات ابن مجاهد (324 ق) بغدادیان كسی را شایستهتر از او نیافتند تا بر جای او نشانند(نک : ذهبی، همانجا؛ ابن جزری، همان، 1 / 476).
حلقۀ درس او در بغداد بسیاری از علاقمندان به قرائت را به خود جذب كرد (همانجا) كه از آن میان میتوان ابوالحسن ابن حمامی، عبیدالله بن عمر مصاحفی، علی بن محمدجوهری، ابوالحسین سوسنجردی و ابوبكر دوری را نام برد (نک : ذهبی، معرفة، 1 / 252؛ ابن جزری، نجاشی، همانجاها). برخی نیز همچون ابراهیم بن مخلد معدل از او حدیث فرا گرفتند (خطیب، 11 / 8).
از نظریات خاص ابوطاهر كه گفته شده در آن با هم طرازان خود مخالفت ورزیده، قول او دربارۀ امالۀ الف در كلمۀ «الناس» در قرائت ابوعمرو است (نک : ابنجزری، همانجا). ابوطاهر به عنوان یك حلقۀ مهم در زنجیرههای روایت قرائات مورد توجه قرار گرفته و روایات او در كتب مختلف قرائت چون التیسیر ابوعمرو دانی (ص 12) و به ویژه جامع البیان همو، المستنیر ابن سوار و الكامل هذلی ثبت شده است (نک : ابنجزری، همان، 1 / 475، 476، النشر، 1 / 123، جم ). از آثار ابوطاهر رسالهای در اخبار نحویان باقی است كه نسخۀ خطی آن در دارالكتب مصر نگهداری میشود (نک : عبدالبدیع، 2 / 106؛ GAS, IX / 16). همچنین اثر دیگری در قرائت با عنوان البیان از وی به دست خطیب بغدادی رسیده بوده كه مورد استفادۀ او قرار گرفته است (نک : خطیب، 2 / 207؛ قس: قفطی، 3 / 101). در سدۀ 6 ق نیز ابن خیر اشبیلی و ابوطاهر سلفی با ارائۀ سلسلۀ سندی این كتاب را روایت كردهاند(نک : ابنخیر، 32؛ رودانی، 142). اثر دیگری از ابوطاهر با عنوان قراءة امیرالمؤمنین [علی (ع)] را طوسی و نجاشی نام برده و اسانید روایت خود را تا مؤلف نشان دادهاند (طوسی، 122؛ نجاشی، همانجا).
ابن ندیم پارهای دیگر از آثار ابوطاهر را نام برده كه از این قرارند: قراءة الاعمش، قراءة حمزة الكبیر، قراءة الكسائی الكبیر، الانتصار لحمزة، قراءة حفص، الفصل بین ابی عمرو و الكسائی، الخلاف بین ابی عمرو والكسائی، الخلاف بین اصحاب عاصم و حفص بن سلیمان، شواذ السبعة، الیاءدات، الهاءات، الرسالة فی الجهر ببسم الله الرحمن الرحیم (ص 35) كه از آن میان دو عنوان الفصل و الهاءات، در اسانید ابن خیر و ابوطاهر سلفی نیز دیده میشود (نک : ابن خیر، 33؛ رودانی، همانجا).
مآخذ
ابن جزری. محمد بن محمد، غایة النهایة، به كوشش گ. برگشتر سر، قاهره، 1351 ق / 1932 م؛ همو، النشر، به كوشش علی محمد ضبّاع، قاهره، كتابخانۀ مصطفی محمد؛ ابن خیر اشبیلی، محمد، فهرسة، به كوشش فرانسیسكو كودرا، بغداد، 1963 م؛ ابن ندیم، الفهرست؛ ابوعمرو دانی، عثمان بن سعید، التیسیر، به كوشش اتوپرتسل، استانبول، 1930 م؛ خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، قاهره، 1349 ق؛ ذهبی، محمد بن احمد، سیراعلام النلاء، به كوشش شعیب ارنؤوط و اكرم بوشی، بیروت، 1404 ق / 1984 م؛ همو، معرفة القراء الكبار، به كوشش محمد سید جادالحق، قاهره، 1387 ق / 1367 م؛ رودانی، محمد بن سلیمان، صلة الخلف، به كوشش محمد حجی، بیروت، 1408 ق / 1988 م؛ طوسی، محمد بن حسن، الفهرست، نجف، كتابخانۀ مرتضویه؛ عبدالبدیع، لطفی، فهرس المخطوطات المصورة، قاهره، 1956 م؛ قفطی، علی ابن یوسف، انباه الرواة، به كوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، 1371، 1374 ق / 1952، 1955 م؛ نجاشی، احمد بن علی، رجال، به كوشش موسی شبیری زنجانی، قم، 1407 ق؛ نیز:
GAS.