ابوالهیثم بن تیهان
اَبوالْهِیْثَمِ بْنِ تَیِّهان (داحتمالاً 38 ق / 658 م)، صحابی پیامبر (ص) و یار امیرالمؤمنین علی (ع). آگاهیهای چندانی از زندگی او در دست نیست و نام و نسب او نیز به صورتهای گوناگون ذكر شده است. معروفترین نامی كه برای او آوردهاند، مالك است (نك : كلبی، 2 / 25؛ ابن هشام، 1 / 433؛ یحیی بن معین، 2 / 546؛ دارقطنی، 1 / 299؛ ابونعیم، گ 174 الف). برخی گفتهاند كه نام پدرش نیز مالك بود و تیهان لقب داشت و برخی تیهان را نام پدر او دانستهاند (نک : ابن نقطه، 1 / 475؛ ابن قدامه، 228؛ ابن حجر، 4 / 212). نسب او نیز چندان روشن نیست: بیشتر مآخذ او را از تیرۀ بنی زعورا از بنی عبدالاشهل از قبیلۀ اوس دانستهاند (نک : عروة بین زبیر، 122؛ ابن هشام، 1 / 433، 454-455؛ كلبی، همانجا؛ بلاذری، انساب، 1 / 240؛ صالحی، 3 / 304-305)، اما گروهی دیگر گفتهاند كه او اصلاً از بَلی بن مالك از تیرۀ قضاعه و حلیف بنی عبدالاشهل بود (نک : واقدی، 1 / 158؛ ابنسعد، 3 / 447؛ احمد بن حنبل، مسند، 3 / 462؛ طبری، 2 / 356، 363؛ ابن عبدالبر، 3 / 1348؛ نیز نک : ابن حزم، 340).
ابوالهیثم برادر دیگری به نام عُبید یا عتیك داشت كه در جنگ بدر در صف مسلمانان جنگید (واقدی، كلبی، همانجاها) و در اُحد به شهادت رسید (واقدی، 1 / 301؛ بلاذری، همان، 1 / 329؛ نیز نک : ابن نقطه، 1 / 476). برخی ابوالهیثم را با او خلط كرده و گفتهاند كه پیش از پیامبر (ص) درگذشت (نک : خلیفه، 1 / 146؛ ابن اثیر، اسدالغابة، 4 / 274) و برخی دیگر با تردید، وی را در شمار كشته شدگان صفین آوردهاند (نک : ابن عبدالبر، 3 / 1348- 1349؛ ابن اثیر، الكامل، 3 / 351).
گفتهاند كه ابوالهیثم پیش ازاسلام، اهل توحید و یگانهپرست بود و نیز با اسعد بن زراره، نخستین كسان از انصار بودند كه اسلام آوردند (ابن جوزی، 1 / 462-463؛ ذهبی، 1 / 190، به نقل از واقدی). وی جزء آن دسته از انصار بود كه در دو بیعت «عقبه»، با پیامبر (ص) دست یاری دادند (نک : ابن هشام، 1 / 433، 447؛ ابن سعد، 3 / 607) و همچنین از نقبای دوازده گانهای به شمار میرود كه از میان بیعت كنندگان برای نشر اسلام برگزیده شدند (ابن حبیب، 268؛ ابوزرعه، 1 / 575؛ بلاذری، همان، 1 / 240، 252). پس از هجرت پیامبر (ص) میان او و عثمان بن مظعون پیمان برادری برقرار كرد (ابن حبیب، 74؛ بلاذری، همان، 1 / 271؛ ذهبی، همانجا) و گفتهاند كه در پیكارهای بدر و اُحد و دیگر غزوات شركت داشته است (نک : واقدی، 1 / 157- 158؛ ابن سعد، 3 / 448، 607).
پس از شهادت عبدالله بن رواحه در جنگ مُؤته، پیامبر (ص) ابوالهیثم را به جای او به كار سنجش محصول خرمای خیبر و تأدیۀ سهم یهودیان از آن محصول برگماشت (واقدی، 2 / 691). ابوالهیثم به روزگار ابوبكر، درخواست او را مبنی بر ادامۀ مأموریتی كه پیامبر (ص) در سنجش محصول خرما به او سپرده بود، نپذیرفت (نک : ذهبی، همانجا)، اما در زمان عمر، وی با چند تن دیگر برای صلح فدك نزد یهودیان فرستاده شد (نک : ابن شبه، 1 / 194-195؛ بلاذری، فتوح، 1 / 33)، دربارۀ ابوالهیثم به روزگار عثمان اطلاعی در دست نیست، اما پس از كشته شدن او، نام ابوالهیثم جزء كسانی آمده كه متمایل به خلافت امیرالمؤمنین علی (ع) بودهاند (ابن ابی الحدید، 4 / 8، به نقل از كتاب الجملِ ابومخنف، نیز نک : 7 / 36) و سرانجام هم با آن حضرت به خلافت بیعت كردند (یعقوبی، 2 / 178؛ اسكافی، 51-52؛ مفید، 51). همچنین به همراهی ابوالهیثم باعلی (ع) در جنگ جمل اشاره شده است (نک : طبری، 4 / 447، به نقل از سیف بن عمر تمیمی).
بنابر آنچه ابن ابی الحدید (5 / 190) به نقل از نصر بن مزاحم منقری آورده، ابوالهیثم در آغاز جنگ صفین، لشكریان عراق را صفآرایی و به جنگ تشویق میكرده است، اما این امر از مسائل مورد اختلاف است، چه در روایاتی آمده كه وی سالها پیش از آن، دست كم حدود سال 20 ق در ایام خلافت عمر در گذشته است (ابن حبان، 12؛ حاكم نیشابوری، 3 / 286) و به همین سبب برخی حضور او را در صفین نادرست دانستهاند (احمد بن حنبل، العلل، 1 / 432؛ خلیفه، 1 / 146؛ ابن قتیبه، 270). با اینهمه، روایت ابن ابی الحدید از نصر بن مزاحم، گرچه در نسخههای كنونی كتاب او دیده نمیشود، ولی وجود مرثیهای برای ابوالهیثم، در میان مراثی كشتگان صفین در كتاب نصر بن مزاحم (ص 365)، میتواند اولاً حاكی از افتادگیهای در نسخههای موجود كتاب نصر و درستی روایت ابن ابی الحدید از او باشد و ثانیاً نشان میدهد كه احتمالاً ابوالهیثم در صفین كشته شده است. ممكن است موضوع شركت ابوالهیثم در صفین، به اختلاف در چگونگی حضور «اصحاب بدر» در جنگهای دوران امیرالمؤمنین علی (ع) بازگردد. چنانكه همین اختلاف در مورد حضور خزیمة بن ثابت، مشهور به «ذوالشهادتین» نیز وجود دارد (نک : سیف بن عمر، 110؛ قس: ابن حجر، 2 / 112).
به هر روی، چنین مینمایدكه ابوالهیثم در این پیكار حضور داشته و پس از عمار به شهادت رسیده است (نک : ابن حبیب، 272؛ بلاذری، انساب 2 / 319؛ ابن قدامه 228؛ ابن حجر، 4 / 213) و سخنی از امیرالمؤمنین علی (ع) نشان میدهد كه امام (ع) بر مرگ او محزون و غمگین بوده است (نهج البلاغه، خطبه 182). ابن بابویه، ابوالهیثم را از یاران امام علی (ع) شمرده است (عیون، 2 / 126؛ نیز نک : كشی، 38) و گفتهاند از جمله كسانی بوده است كه پس از رحلت پیامبر اكرم (ص)، از مخالفان خلافت ابوبكر بودهاند (نک : برقی، 63؛ ابن بابویه، الخصال، 2 / 541؛ ابن ابی الحدید، 1 / 219-220؛ علی خان مدنی،321).در برخی منابع اشعاری نیز به او نسبت داده اند (مثلاً نک : ابن ابی الحدید، 1 / 143-144؛ علی خان مدنی، 322) كه در مدارك كهن تر اثری از آنها دیده نمیشود.
ابوالهیثم از پیامبر (ص) حدیثی روایت كرده است (نك : ابونعیم، گ 175 الف؛ ابوبشر، 1 / 61؛ ذهبی؛ 1 / 191). كلینی نیز حدیثی به نقل او از حضرت علی (ع) آورده است (8 / 31).
مآخذ
ابن ابی الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغة، به كوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، 1384-1387 ق؛ ابن اثیر، علی، اسدالغابة، قاهره، 1280 ق؛ همو، الكامل؛ ابن بابویه، محمد، الخصال، تهران، انتشارات علمیۀ اسلامیه؛ همو، عیون اخبار الرضا، به كوشش سید مهدی حسینی، قم، 1379 ق؛ ابن جوزی، عبدالرحمن، صفة الصفوة، به كوشش محمود فاخوری و محمد روّاس قلعهجی، بیروت، 1406 ق / 1986 م؛ ابن حبان، محمد، مشاهیر علماء الامصار، به كوشش فلایش هامر، قاهره، 1379 ق / 1959 م؛ ابن حبیب، محمد، المحبر، به كوشش ایلزه لیشتن اشتتر، حیدرآباد دكن، 1361 ق / 1942 م؛ ابنحجر عسقلانی، احمد، الاصابة، قاهره، 1328 ق؛ ابن حزم، علی، جمهرة انساب العرب، بیروت، 1403 ق / 1983 م؛ ابن سعد، محمد، الطبقات الكبری، بیروت، دارصادر؛ ابن شبه، عمر، تاریخ المدینة المنورة، به كوشش فهیم محمد شلتوت، قم، 1410 ق / 1368 ش؛ ابنعبدالبر، یوسف، الاستیعاب، به كوشش علی محمد بجاوی، 1380 ق / 1960 م؛ ابن قتیبه، عبدالله، المعارف، به كوشش ثروت عكاشه، قاهره، 1960 م؛ ابن قدامه، عبدالله، الاستبصارفی نسب الصحابة من الانصار، به كوشش علی نویهض، بیروت، 1392 ق / 1972 م؛ ابن نقطه، محمد، تكملة الاكمال، به كوشش عبدالقیوم عبدرب النبی، مكه، 1408 ق / 1987م؛ ابن هشام، عبدالملك، السیرة النبویة، به كوشش ابراهیم ابیاری و دیگران، قاهره، 1375 ق / 1955 م؛ ابوبشر دولابی، محمد، الكنی و الاسماء، حیدرآباد دكن، 1322 ق؛ ابوزرعۀ دمشقی، عبدالرحمن، تاریخ، به کوشش شكرالله قوچانی، دمشق، 1400 ق / 1980 م؛ ابونعیم اصفهانی، احمد، معرفة الصحابة، نسخۀ خطی كتابخانۀ احمد ثالث استانبول، شم 497؛ احمد بن حنبل، العلل ومعرفة الرجال، به كوشش، وصیالله عباس، بیروت، 1408 ق / 1988 م؛ همو، مسند، قاهره، 1313 ق؛ اسكافی، محمد، المعیار و الموازنة، به كوشش محمد باقر محمودی، بیروت، 1402 ق / 1981 م؛ برقی، احمد، الرجال، به كوشش جلالالدین محدث ارموی، تهران، 1342 ش؛ بلاذری، احمد، انساب الاشراف، ج 1، به كوشش محمد حمیدالله، قاهره، 1959 م، ج 2، به كوشش محمد باقر محمودی، بیروت، 1394 ق / 1974 م؛ همو، فتوح البلدان، به كوشش صلاحالدین منجد، قاهره، 1956 م؛ حاكم نیشابوری، محمد، المستدرك علی الصحیحین، حیدرآباد دكن، 1334 ق؛ خلیفة بن خیاط، تاریخ، به كوشش سهیل زكار، دمشق، 1968 م؛ دارقطنی، علی، المؤتلف و المختلف، به كوشش موفق بن عبدالله، بیروت، 1406 ق / 1986 م؛ ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، به كوشش شعیب ارنؤوط و حسین اسد، بیروت، 1405 ق / 1985 م؛ سیف بن عمر تمیمی، الفتنة و وقعة الجمل، به كوشش احمد راتب عرموش، بیروت، 1406 ق / 1986 م؛ صالحی شامی، محمد، سبل الهدی و الرشاد، به كوشش عبدالعزیز عبدالحق حلمی، قاهره، 1395 ق / 1975 م؛ طبری، تاریخ؛ عروة بن زبیر، مغازی رسول الله (ص)، به كوشش محمد مصطفی اعظمی، ریاض، 1401 ق / 1981 م؛ علی خان مدنی، الدرجات الرفیعة، قم، 1397 ق؛ كشی، محمد، معرفة الرجال، اختیار طوسی، به كوشش حسن مصطفوی، مشهد، 1348 ش؛ كلبی، هشام، نسب معدّ و الیمن الكبیر، به كوشش محمود فردوس عظم، دمشق، دارالیقظه؛ كلینی، محمد، الروضة من الكافی، به كوشش علیاكبر غفاری، تهران، 1389 ق / 1348 ش؛ مفید، محمد، الجمل، نجف، 1960 م؛ نصر بن مزاحم، وقعة صفین، به كوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، 1382 ق / 1962 م؛ نهج البلاغة؛ واقدی، محمد، المغازی، به كوشش مارسدن جونز، لندن، 1966 م؛ یحیی بن معین، التاریخ، به كوشش احمد محمد نورسیف، مكه، 1399 ق / 1979 م؛ یعقوبی، احمد، تاریخ، بیروت، 1379 ق / 1960 م.