زمان تقریبی مطالعه: 4 دقیقه

ابوالعالیه

اَبوالْعالیه، رُفَیع بن مهران بصری (د ح 93 ق / 712 م)، از موالی بنی ریاح و از مشاهیر طبقۀ اول تابعین. تاریخ ولادت او به درستی معلوم نیست؛ ابونعیم وی را به هنگام رحلت پیامبر (ص) چهارساله دانسته (1 / 314)، ولی این مطالب با مسلمان شدن او که دو سال پس از رحلت پیامبر (ص) ذکر شده، سازگار نیست (بخاری، 2(1) / 326). تاریخ مرگ او در بیشتر منابع 90 یا 93 ق و در اقوال ضعیف‌تر، پس از 100 ق آمده است (ابن‌سعد، 7 / 117؛ ابن عساکر، 6 / 262 و بعد). وی چنانکه از نام پدرش، مهران، برمی‌آید، ظاهراً ایرانی‌نژاد بوده است. ابن قتیبه نیز او را حَمیل (زاده شده در سرزمین بیگانه) شمرده است (ص 454). او به فارسی سخن می‌گفته (کلاباذی، 1 / 245) و در تکلم به عربی دارای لحن بوده است (ابن عساکر، 6 / 268). 
ابوالعالیه 10 سال پس از رحلت پیامبر (ص) به خواندن قرآن پرداخت (ابن سعد، 7 / 113) و پس از حفظ قرآن آن را بر اُبَیّ بن کعب و به قولی چندین بار بر عمر، عرضه کرد (ابن‌عساکر، 6 / 265؛ ذهبی، سیر، 4 / 207) و گروهی از قرآن را از او فراگرفتند که از آن جمله اعمش و ابوعمرو بن علاء شایان ذکرند (همانجا؛ ابن جزری، 1 / 285). 
ابوالعالیه پس از استفاده از جمعی از صحابۀ رسول اکرم (ص) در بصره، برای استماع حدیث از صحابۀ دیگر، به مدینه مسافرت کرد (ابن سعد، همانجا). وی در میان صحابه از عمر، اُبیّ بن کعب، ابن مسعود، ابن عباس و دیگران حدیث شنید، اما روایت بی‌واسطۀ او از علی (ع) محل اختلاف است (نک‍ : ابن‌سعد، 7 / 117؛ بخـاری، همانجا؛ برای فهرستی جامع از مشایخ و راویان او، نک‍ : مزی، 9 / 215-216). ابن معین، ابوزرعه، ابن سعد و عجلی او را توثیق کرده‌اند (ابن‌ابی‌حاتم، 1(2) / 510؛ ابن سعد، همانجا؛ عجلی، 503)، ولی شافعی وی را نقد کرده است (نک‍ : بسوی، 3 / 23؛ ابن حبان، 4 / 239؛ ذهبی، میزان، 2 / 54). 
وی در زمان عمر، در برخی فتوحات ازجمله فتح شوشتر اصفهان شرکت داشت (نک‍ : مقدسی، 2 / 165؛ ابوالشیخ، 1 / 313؛ ابونعیم، همانجا) و در جنگ صفین چون آوای دو گروه متخاصم را به تکبیر و تهلیل شنید، از جنگ کناره گرفت (ابن سعد، 7 / 114) و در زمان معاویه با سپاه سعید بن عثمان بن عفان به ماوراءالنهر رفت (بلاذری، 401) و نخستین کس بود که در آنجا اذان گفت (ابن عساکر، 6 / 236، 372). وی نسبت به اهل بیت پیامبر (ص) تمایلی داشت و صدقات اموال خود را توسط ایشان به مصارف آن می‌رساند (ابن سعد، 7 / 116) و وصیت کرد تا ثلث مالش را به آل علی (ع) بپردازند (ابن عدی، 3 / 1022). 
ابوالعالیه به عنوان یک مفسر شناخته می‌شده و سخنان بسیاری در تفسیر آیات قرآن از او نقل گردیده است (مثلاً نک‍ : طبری، 1 / 228، جم‍ ؛ سیوطی، 1 / 34، جم‍‌ )، حتی می‌توان از کتابی که در تفسیر از او به جا مانده، یاد کرد و آن تفسیری است به روایت ربیع بن انس بکری از ابوالعالیه که طبری به طرق مختلف در تفسیر خود از آن استفاده کرده و ثعلبی در الکشف و البیان از این روایت با عنوان تفسیر ابی العالیة و الربیع سود جسته و حاجی خلیفه آن را تفسیر ابی العالیة خوانده است (1 / 421؛ نیز نک‍ : هورست، GAS, I / 34; 299-300). 

مآخذ

ابن ابی حاتم، عبدالرحمن، الجرح و التعدیل، حیدرآباد دکن، 1371 ق / 1952 م؛ ابن جزری، محمد بن محمد، غایة النهایة، به کوشش گ. برگشترسر، قاهره، 1351 ق / 1932 م؛ ابن‌حبان، محمد، الثقات، حیدرآباد دکن، 1398 ق / 1978 م؛ ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، بیروت، دارصادر؛ ابن عدی، عبداللّه، الکامل، بیروت، 1405 ق / 1985 م؛ ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، عمان، دارالبشیر؛ ابن قتیبه، عبداللّه بن مسلم، المعارف، به کوشش ثروت عکاشه، قاهره، 1960 م؛ ابوالشیخ، عبداللّه ابن محمد، طبقات المحدثین باصبهان، به کوشش عبدالغفور بلوشی، بیروت، 1407 ق / 1987 م؛ ابونعیم، احمد بن عبداللّه، ذکر اخبار اصبهان، به کوشش ددرینگ، لیدن، 1931 م؛ بخاری، محمد بن اسماعیل، التاریخ الکبیر، حیدرآباد دکن، 1383 ق / 1963 م؛ بسوی، یعقوب بن سفیان، المعرفة و التاریخ، به کوشش اکرم ضیاء عمری، عمری، بغداد، 1394 ق / 1974 م؛ بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، به کوشش رضوان محمد رضوان، بیروت، 1398 ق / 1978 م؛ حاجی خلیفه، کشف الظنون، به کوشش گوستاو فلوگل، لندن، 1837 م؛ ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش مأمون صاغرجی، بیروت، 1405 ق / 1985 م؛ همو، میزان الاعتدال، به کوشش علی محمد بجاوی، قاهره، 1382 ق / 1963 م؛ سیوطی، الدر المنثور، بیروت، 1403 ق / 1983 م؛ طبری، تفسیر؛ عجلی، احمد بن عبداللّه، تاریخ الثقات، به کوشش عبدالمعطی قلعجی، بیروت، 1405 ق / 1984 م؛ کلاباذی، احمد بن محمد، رجال صحیح البخاری، به کوشش عبداللّه لیثی، بیروت، 1407 ق / 1987 م؛ مزی، یوسف بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال، به کوشش بشار عواد معروف، بیروت، 1407 ق / 1987 م؛ مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، پاریس، 1899 م؛ نیز: 

GAS, Hors, H., «Zur Überlieferung Korankommentar aŧ Ṭabarīs», ZDMG, 1953, vol. CIII. 

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.