ابن ابی زمنین
اِبْنِ اَبی زَمَنَین، ابوعبدالله محمد بن عبدالله بن عیسی بن محمد ابراهیم مُرّی (324- 399ق / 936- 1009م)، فقیه مالكی، محدّث، واعظ، ادیب و شاعر اندلسی. وی در اِلبیره زاده شد. ابن بشكوال (2 / 458) تبار او را از تَنَس (شهری در الجزایر امروزی) و قاضی عیاض (4 / 672) از ناحیۀ عَدْوه (منطقهای در مغرب) از قبیلۀ نَفْزَه دانسته است. او نمیدانست كه چرا خاندانش به ابن ابی زمنین شهرت یافتهاند و در این باره میگفت: به سبب هیبتی كه از پدر بر دل داشتم جرأت این پرسش را بر خود ندادم (ابن بشكوال، همانجا). وی ظاهراً در آغاز حیات علمی خود، فقه و حدیث را نزد پدرش كه فقیه بود، فرا گرفت (قاضی عیاض، 4 / 571). سپس به قُرطبه سفر كرد و در آنجا سُكنی گزید و با كسب محضر اساتید آن سامان یكی از بزرگان قُرطبه شد و كلام او مورد وثوق عام و خاص گردید (ذهبی، سیر، 17 / 189). او در فقه مالكی صاحب فتوا بود (همو، العبر، 3 / 71؛ ابن عماد، 3 / 156) و آوازۀ كتابهایش مانند المنتخب در زمان حیات او همه جا پیچید (قاضی عیاض، 4 / 673؛ مخلوف، 101). ابن ابی زمنین عالمی وارسته و در تهذیب خود كوشا و دقیق بود (ابن خاقان، 2 / 49) و شهرت او بیشتر به سبب تألیفاتش در باب وعظ، زهد و اخبار نیكان است (پالنسیا، 71). او از سلطان دوری میگزید و در وعظ از چنان بیان شیوا و مؤثری برخوردار بود كه قلبها را به سوی خود جذب میكرد (داوودی، 2 / 166).
ابن ابی زمنین در بجّانه از سعید بن فحلون حدیث شنید و مختصر ابن عبدالحكم و نیز چند حدیث را بر او خواند، و عموم روایات سعید بن فحلون را از طریق پدرش عبدالله بن عیسی فراگرفته بود. علاوه بر این وی در قرطبه از محمد بن معاویۀ قرشی، اسحاق بن ابراهیم، احمدبن مُطّرف، احمدبن شامة، وهببن مسرّة، ابن جزّار قروی، ابان بن عیسی بن محمد، احمد بن حزم، ابن احمر، احمد بن عطار، محمد بن قاسم بن هلال و دیگران حدیث شنید (ابن بشكوال، همانجا؛ قاضی عیاض، 4 / 672) و نزد ابوابراهیم و اسحاق طُلیطُلی فقه آموخت. (همانجا؛ ابن فرحون، 2 / 323؛ ذهبی، سیر، 17 / 188). اهل قرطبه و دیگران از او فقه آموختند و ابوزكریا قلیعی، ابوعمر بن حذّاء، حكم بن محمد، هشام بن سوار، قاضی یونس، حسین بن غسّان، ابوعبدالله بن الحصار از او روایت كردند (قاضی عیاض، 4 / 672؛ قس: حُمیدی، 1 / 100؛ مخلوف، 101). ابن ابی زمنین سرانجام به زادگاه خود اِلبیره بازگشت و در همانجا درگذشت (ابن بشكوال، همانجا).
از ابن ابی زمنین آثاری در دست است كه بیشتر به روش ابن ابی الدّنیا (ه م) نوشته شده است (حمیدی، همانجا). آنچه از اشعار وی در دست است، در زهد و موعظه، توجه به مرگ و معاد و نكوهش دنیاست (نیكل، 64) و ثعالبی قسمتی از اشعارش را آورده است (2 / 71، 72)؛ اما در این مآخذ به جای ابنابیزمنین به غلط ابن ریمین آمده است. آثار او عبارتند از:
الف ـ خطی: اصول السّنّة یا رسالة فی عقیدة اهل السّنّة، كه نسخهای از آن در روان كوشك استانبول است (سید، 1 / 127؛ GAL, S, I / 335)؛ مختصر تفسیر ابن سلاّم (ابن فرحون، 2 / 233)، یا تفسیر القرآن (GAL, S؛ همانجا). نسخۀ نادری از این تفسیر در كتابخانۀ جامع قرویین در فاس موجود است كه در 395ق نوشته شده و بر مصنّف قرائت شده است (تذكرة النوادر، 20)؛ قدوة الغازی (گیین روبلس، 235).
ب ـ چاپی: منتخب الاحكام، در فقه كه در 1308ق / 1891م در الجزایر به طبع رسیده است (در بارۀ این كتاب نك : خلاّف، 225-262).
آثار بسیار دیگری هم به او منسوب است كه در مآخذ و فهارس متعدد از آنها یاد شده است.
مآخذ
ابن بشكوال، خلف بن عبدالملک، الصلة، به كوشش عزت عطار حسینی، قاهره، 1955م؛ ابنخاقان، فتح بن محمد، مطمح الأنفس، قسطنطینه، 1302ق / 1892م؛ ابن عماد، عبدالحی، شذرات الذهب، قاهره، 1350ق / 1931م؛ ابن فرحون، ابراهیم بن علی، الدیباج المذهَب، به كوشش محمد احمد ابوالنور، قاهره، 1974م؛ پالنسیا، آنخل گونزالس، تاریخ الفكر الاندلسی، ترجمۀ حسین مؤنس، قاهره، 1955م؛ تذكرة النوادر، حیدرآباد دكن، 1350ق / 1931م؛ ثعالبی، عبدالملك بن محمد، یتیمة الدهر، قاهره، 1352ق / 1934م؛ حُمیدی، محمدبن ابی نصر، جذوة المقتبس، به كوشش ابراهیم الابیاری، بیروت، 1403ق / 1983م؛ خلاّف، محمد عبدالوهاب، «الفقیه ابنابیزمنین و مخطوطة منتخب الاحكام»، مجلة معهد المخطوطات العربیة، س 30، شم 1، 1406ق؛ داوودی، محمدبن علی، طبقات المفسرین، بیروت، 1403ق / 1983م؛ ذهبی، شمسالدین محمد، سیر اعلام النبلاء، به كوشش شُعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقوسی، بیروت، 1403ق / 1983م؛ همو، العبر، به كوشش فؤاد سید، كویت، 1961م؛ سید، فؤاد، فهرس المخطوطات المصورة، قاهره، 1954م؛ قاضی عیاض، ابوالفضل، ترتیب المدارك، به كوشش احمد بكیر محمود، بیروت، 1967م؛ مخلوف، محمدبن محمد، شجرة النور الزكیة، بیروت، 1349ق / 1930م؛ نیز:
GAL, S; Guillén Robles, F., Catalogo de los Manuscritos Arabes, Madrid, 1889; Nykl, A. R., Hispano-Arabic Poetry, Baltimore, 1946.
احمد بادکوبۀ هزاوه