زمان تقریبی مطالعه: 6 دقیقه

آل ابی رافع

آلِ ابی‎رافِع، از خاندانهای بزرگ شیعه، از تبار نخستین کسانی که اسلام آوردند. بزرگ و بنیادگذار این خاندان، ابورافع، صحابی معروف، آزاد کرده و مولای پیامبر اسلام(ص) بود، که نجاشی (ص 2-3) او را در زمرۀ سلف صالح بر شمرده است. دیگر افراد این خانواده که در کتابهای رجال از آنان یاد شده عبارتند از عُبیدالله بن ابی‌رافع و 4 پسرش محمد و عَوْن و عبدالله و فضل، برادرش علی بن ابی‌رافع، و نوادگانش عبدالرحمن بن محمد و عبدالله (عبیدالله)‎ بن علی.
1. ابورافع (د پس از 40ق / 660 م)، از قبطیان بود. دربارۀ نام او اختلاف‌نظر است و در کتابهای گوناگون نامهایی چون اَسْلَم، ابراهیم، ثابت، هرمز، سِنان، قَرَمان، صالح، یزید، یَسار و عبدالرّحمن را برای او یاد کرده‎اند، ولی بیشتر نام او را اسلم دانسته‎اند. ابورافع نخست بردۀ عباسِ بن عبدالمطلب بود. عباس او را به پیامبر(ص) بخشید. چون ابورافع خبر مسلمان شدن عباس بن عبدالمطلب را به پیامبر داد، رسول اکرم(ص) او را به مژدگانی این پیام آزاد کرد. ابورافع در مکه پیش از هجرت مسلمان شد. او از‌جمله کسانی بود که برای فرار از ستم کفار قریش، با جعفربن ابی‌طالب به حبشه مهاجرت کرد. تاریخ اسلام آوردنِ او دانسته نیست، ولی گفته‎اند زمانی مسلمان شد که هنوز مسلمانان به سوی مسجدالاقصیٰ نماز می‎گزاردند. مشهور است که ابورافع با پیامبر به مدینه هجرت نکرد، بلکه تا جنگ بدر در مکه ماند و پس از آن در مدینه به پیامبر پیوست؛ اما روایتی دیگر (نجاشی، 4) ناقض این قول است. پس از ورود به مدینه، پیامبر مولاة خود سَلمى را به ازدواج او درآورد، و عبیدالله از او زاده شد. ابورافع پس از مهاجرت به مدینه، در همۀ جنگها حضور داشت و از نزدیکان و یاران پیامبر اسلام(ص) به شمار می‎رفت، چنان که حضرت رسول دربارۀ او فرمود: «هر پیامبری امینی دارد و امین من ابورافع است» (قمی، 1 / 77). ابورافع پس از درگذشت پیامبر، ملازمت امام علی(ع) را اختیار کرد و همراهش بود تا خلافت به وی رسید. وقتی معاویه در شام و طلحه و زبیر در بصره با خلافت امام علی(ع) به مخالفت برخاستند، ابورافع گفت که پیامبر اسلام این واقعه را پیش از این به او خبر داده و فرموده بود که علی(ع) بر حق است و مخالفان او بر باطلند. او در 85 سالگی زمین و خانه‎اش را در خیبر و مدینه فروخت و در رکاب امام علی(ع) به کوفه مهاجرت کرد (نجاشی، 4). در همین اوقات بود که می‎گفت «سپاس خدای را که به منزلتی دست یافتم که هیچ‌کس به آن نرسید، زیرا دو بیعت کردم: عقبه و رضوان؛ و به سوی دو قبله نماز گزاردم و سه‎بار هجرت کردم» (نجاشی، همانجا). او در کوفه از سوی امام علی(ع) به خزانه‌داری بیت‎المال منصوب شد و دو فرزندش عبیدالله و علی نیز به دبیری امام پرداختند. بر اساس روایتی، ابورافع تا روزگار امام حسن(ع) زنده بود و پس از شهادت امیرالمؤمنین(ع) همراه امام حسن(ع) به مدینه بازگشت. اگر این روایت درست باشد باید پنداشت که در آن هنگام سن او از 90 در گذشته بود. پس از بازگشت به مدینه، چون ابورافع قبلاً زمین و خانۀ خود را فروخته بود، امام حسن(ع) نیمی از خانۀ امام علی(ع) و یک قطعه زمین در اطراف مدینه به اقطاع به او داد (نجاشی، 4) که پس از مرگ او، فرزندش عبیدالله آن را به 000’170 (احتمالاً درهم) بفروخت (همانجا). در مورد تاریخ درگذشت ابورافع اختلاف است. برخی مرگ او را در سال شهادت امام علی(ع) نوشته‎اند. واقدی می‎گوید: او کمی پیش از عثمان یا کمی بعد از او درگذشته است. برخی نیز تاریخ مرگ او را در روزگار خلافت امام علی(ع) دانسته‎اند (ابن حجر، 4 / 67)، اما چنانکه اشاره شد یکی از روایات نجاشی بر پیوند او با امام حسن(ع) تأکید دارد. ابورافع به جمع‌آوری و تدوین و تبویب احادیث همت گماشت و کتاب السنن والاحکام والقضایا را که نخستین کتابِ فقهی بود، گردآوری کرد (نجاشی، همانجا). ظاهراً در تاریخ اسلام، او نخستین کسی است که کتاب فقهی نوشته است. این کتاب شامل بابهای: نماز، روزه، حج، زکات و قضاء است و در آن از امام علی(ع) روایت شده است. از ابورافع روایتهای فراوانی به وسیلۀ فرزندان و همسرش سَلْمیٰ و دیگران نقل شده است. مسلمانان و به‎ویژه شیعیان او را در شمار راویان «ثقه» نهاده‎اند.
2. عبیدالله بن ابی‌رافع، از تابعین و بنا به قول شیخ مفید (ص 4) از اخیار شیعه و از خواص اصحاب امام علی(ع) و دبیر او بود و در جنگهای آن امام شرکت می‎جست. او دو کتاب نوشته است: الف ـ قضایا امیرالمؤمنین، شاید نخستین کتابی باشد که دربارۀ قضاوتهای امام علی(ع) نگاشته شده است. ب‌ـ تسمیة من شهد مع امیرالمؤمنین الجمل و صفّین والنهروان من‎الصحابة (طوسی، ص 202). به احتمال قوی عبیدالله در تاریخ اسلام نخستین کسی است که دربارۀ رجال کتابی نوشته است. عبیدالله در میان راویان شیعه «ثقه» شناخته شده است. او از پدرش ابورافع و امام علی(ع) و ابوهریره روایت کرده است.
3. علی بن ابی‌رافع، از فقهای تابعین است که روایات بسیاری از پیامبر(ص) به یاد داشته است. او از خواص امام علی(ع) به‌شمار می‎آمد و در تمام جنگهای آن حضرت حضور داشت. نزد امام فقه آموخت و در روزگار وی کتابی در فقه نوشت که نجاشی (ص 5) بدون ذکر عنوان، آن را یاد کرده است. از دیگر افراد این خاندان شرح حال روشنی به دست نیست.

مآخذ

آقابزرگ، الذریعة، 10 / 84، 12 /  238- 239؛ ابن ‎حجر عسقلانی، احمد بن علی، ‎الأصابة فی تمییزالصحابة، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1328ق، 4 / 67- 68؛ همو، لسان‎المیزان، بیروت، 1390ق، 5 / 224، 7 / 297؛ ابن‎سعد، محمد، الطبقات الکبریٰ، به کوشش احسان عباس، بیروت، دارصادر، 1 / 497- 498، 4 / 73-75؛ ابن عبدالبر، محمد، الاستیعاب، به کوشش علی‎محمد البجاوی، قاهره، 1 / 83-85؛ امین، محسن، اعیان‎الشیعة، بیروت، دارالتعارف، 1403ق، 2 /  88؛ حائری غروی، محمدبن علی، جامع‎الرواة، بیروت، دارالاضواء، 1983م، 1 / 527، 551، 2 / 147؛ حسینی، هاشم معروف، تاریخ الفقه الجعفری، بیروت، 1973م، 2 / 283؛ حلی، علی‎ بن داود، کتاب‎الرجال، به کوشش محدث اموی، دانشگاه تهران، 1342ش، ص 236؛ خاقانی، علی، رجال، تهران، مرکز‎النشر، 1404ق، صص 115-120؛ خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، بیروت، دارالکتاب، 10 / 304-305؛ خویی، ابوالقاسم، معجم رجال‎الحدیث، بیروت، 1403ق، 1 / 45- 48، 11 / 62-63؛ سزگین، 1 / 525؛ صدر، حسن، تأسیس‎الشیعة، عراق، شرکةالنشر والطباعة، صص 281-282، 298؛ طوسی، محمد بن حسن، الفهرست، به کوشش محمود رامیار، دانشگاه مشهد، 1351ش، صص 202-203؛ قهپایی، عنایةالله، مجمع‎الرجال، به کوشش علامه اصفهانی، اصفهان، 1387ق، 4 /  118، 5 / 257؛ مامقانی، محمدحسن، تنقیح‎المقال، نجف، 1352ق، 1 /  9-10، 2 / 162-163، 3 / 144؛ مفید، محمد بن نعمان، الاختصاص، به کوشش علی‎اکبر غفاری، قم؛ نجاشی، احمد بن علی، رجال، قم، مکتبةالداوری، 1397ق، صص 2-6، 61-62، 250.

کاظم موسوی بجنوردی

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.