زمان تقریبی مطالعه: 3 دقیقه

آسکلپیوس

آسکـلِـپیوس \ āsk[e]lepiyo(u)s\ (در یونانی؛ در لاتین: آیسکولاپیوس \ āyskulāpiyus\ ؛ در روایات اسلامی: اَسقَلِبیوس)، پزشک افسانه‌ای یونان باستان، قهرمان ـ حامیِ پزشکی در یونان، و سپس خدای شفابخشی در یونان و روم. او در اصل از خدایان نبود، بلکه بعدها خدا(ی پزشکی) شد. در ایلیاد هُمر، او انسانی است که پیش از آغاز جنگ تروا درگذشت. 
در اساطیر یونانی، آسکلپیوس را پسر آپولون (ه‍ م) و کُرُنیس دانسته‌اند. در این اسطوره‌ها آمده است که چون کرنیس به آپولون وفادار نمانده بود، آپولون یا آرتِمیس (ه‍ م) او را کشتند و آسکلپیوس را که در شکم مادر بود، بیرون آوردند و بـه خیـرون ــ یک کِنتاوروس (قَنطورِس) ــ سپردند تا بزرگش کند. خیرون به او پزشکی آموخت و در حقیقت، هرچه در فن درمانگری می‌دانست، در اختیارش گذاشت تا اینکه او به‌زودی پزشک بزرگی شد. چیره‌دستی آسکلپیوس به آنجا رسید که می‌توانست مردگان را زنده کند. بدین‌سان، آسکلپیوس نظم طبیعی را به هم زد و هادِس از وی به زئوس شکایت برد، زیرا ممکن بود به‌واسطۀ کارهای او، جهان مردگان از جمعیت خالی شود. پس زئوس با آذرخشی آسکلپیوس را کُشت، اما به درخواست آپولون، او در میان ستاره‌ها جای گرفت.
آسکلپیوس را پدر سه خدابانوی هوگیئِیا، پاناکِیا و یاسو می‌دانستند که هرسه تشخص تندرستی بودند، به‌ویژه هوگیئیا که، به‌منزلۀ خدابانوی تندرستی، رابطۀ نزدیکی با کیش پرستش آسکلپیوس داشت. این کیش از سدۀ 5 ق‌م اهمیت یافت و مرکز آن در اِپیدائوروس (اِپیداورُس)، در جنوب شرقی یونان بود؛ اما پس از آن، در سراسر یونـان و سپس در جهان رومی، فراگیر شد. پرآوازه‌ترین پرستشگاه آسکلپیوس نیز همان پرستشگاه معروف اپیدئوروس بود که بقایای بسیاری از آن برجای مانده است. 

 در اوایل سدۀ 3 ق‌م کیش پرستش آسکلپیوس به روم راه یافت. بنا بر افسانه‌ای، در زمان شیوع طاعون در رم (293ق‌م)، رومیان به «کتابهای سیبولّایی» (مجموعه‌ای از پیش‌گوییها) مراجعه کردند. در این کتابها پیش‌بینی شده بود که شیوع این بیماری هراس‌انگیز در صورتی پایان خواهد یافت که تندیس خدای آسکلپیوس از پرستشگاه اپیدائوروس به رم آورده شود. رومیان در 291 ق‌م پرستشگاهی برای این خدا، که او را آیسکولاپیوس می‌خواندند، در رم ساختند. کیش پرستش آیسکولاپیوس از محبوب‌ترین و پایدارترین صورتهای دینی در روم بود. گسترش این کیش سبب شد که دولت روم فن درمانگری یونانی را به رسمیت بشناسد. در پی آن، پزشکان یونانی حق شهروندی روم را یافتند و بیشتر کارهای پزشکی و آموزش این حرفه را به دست گرفتند. دینیاران پرستشگاههای آیسکولاپیوس هم یونانی بودند. 
پرستشگاههای آسکلپیوس پناهگاه بیماران به‌شمار می‌آمدند. شیوه‌هایی درمانی، همچون ورزش، رژیمهای غذایی، ماساژ و استحمام در این پرستشگاهها تجویز می‌شد. اما مهم‌ترین روش درمانی آنها بست‌نشینی بود، بدین شکل که بیماران در پرستشگاه یا در فضاهای مقدسِ تعیین‌شده می‌خوابیدند و امیدوار بودند که آسکلپیوس به خوابشان بیاید و در رؤیا، شیوۀ درمان بیماری‌شان را تجویز کند؛ چون گمان می‌رفت که او در خواب به بیماران تجویزهای لازم را می‌کند یا آنان را شفا می‌دهد. نمونه‌های شگفتی‌آوری از شفایابی در متنهای برجامانده در اپیدائوروس به چشم می‌خورد که شاید نتیجۀ ایمان نیرومند بیماران بوده است. کسانی که شفا می‌یافتند، نذورات فراوان به این خدا پیشکش می‌کردند و نوشته‌هایی برای سپاسگزاری برجای می‌گذاشتند. جانورانی چون مار، سگ و به‌ویژه خروس به آسکلپیوس پیشکش می‌شدند و از این ‌رو، مقدس بودند. نشانۀ ویژۀ او چوب‌دستی‌ای بود که ماری به گرد آن پیچیده بود. این نشانه امروزه نمادی فراگیر برای پزشکی است. 

مآخذ

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.