زمان تقریبی مطالعه: 8 دقیقه

آجارستان

آجارِستان، یا آجاریا، یكی از جمهوریهای خودمختار منطقۀ قفقاز و بخشی از جمهوری شوروی گرجستان است. مساحت آن 000‘3 كمـ 2 و جمعیت آن (در 1984م) 000‘375 نفر بوده است (دائرة‌المعارف بزرگ شوروی، چ 3، 24(2) / 525؛ آكینر، 244). آجارستان در جنوب غربی گرجستان و شرق دریای سیاه قرارگرفته و بخشی از آن با تركیه هم‌مرز است.

وجه تسمیه

یونانیان باستان این سرزمین را گُلْخید یا گُلْخیس می‌نامیدند كه با نام قوم كُلْخ یا كولخ مربوط است. گرجیان این سرزمین را كلخیدا و بومیان محلی اگریسی می‌خواندند (دایرة‌المعارف بزرگ شوروی، چ 3، 12 / 471). سرزمین نامبرده از سدۀ 2م با بر سركار آمدن پادشاهی لاز، لازیكا نامیده شد (همان، 14 / 116). پیرنیا (مشیرالدوله) این نام را لازستان نوشته است (8 / 2271). بعدها ساكنان گرجی سرزمین كلخید، آجار نام گرفتند (ترك آنسیكلوپدیسی) و از این‌رو ناحیۀ‌ مذكور به نام این گروهِ قومی «آجاریا» نامیده شد. در مآخذ بیزانسی، گرجی و ارمنی سدۀ 4ق / 10م نام «آجارستان» نیز آمده است. از 16 ژوئن 1921م این سرزمین جمهوری شوروی خودمختار آجارستان نام‌گرفت (دایرةالمعارف بزرگ شوروی، چ 2، 1 / 397).

سیمای طبیعی

بخش اعظم اراضی جمهوری آجارستان كوهستانی است. بلندترین قله‌های آن، ساكورینا و شاوشتی، به ترتیب 755‘2 و 812‘2 متر از سطح دریا ارتفاع دارند. بخش جلگه‌ای این جمهوری در ساحل دریای سیاه قرارگرفته است. رشته‌كوههای مسختی از جنوب غرب تا شمال شرق آجارستان كشیده شده است. رشته‌كوههای شاوشتی نیز تا مرز تركیه امتداد دارد. جلگۀ ساحلی كه بالنسبه كم‌عرض است به دشت كُلخید می‌پیوندد (همان، چ 3، 1 / 223). آب و هوای بخش جلگه‌ای آجارستان معتدل و دارای رطوبت زیاد است. در بخش كوهستانی نیز هوا مرطوب، معتدل و گاه سرد است. میانگین حرارت هوا در مناطق جلگه‌ای در ژانویه °4 تا °6 و در ژوئیه °20 تا °23 سانتیگراد است. در مناطق كوهستانی میانگین حرارت هوا در ژانویه بین °2 و °2- و در ژوئیه °16 تا °20 سانتیگراد است. میانگین بارندگی سالانه در اراضی كرانه دریای سیاه 400‘2 تا 800‘2 میلی‌متر، در بخش خاوری 400‘1 تا 800‘1 میلی‌متر و در دره‌های داخلی 000‘1 تا 400‘1 میلی‌متر است. رودهای آجارستان به حوضۀ دریای سیاه تعلق دارند و عمده‌ترین آنها رود چوروخ است كه آجارستان را به 2 بخش تقسیم می‌كند. بالغ بر نیمی از اراضی آن جنگلی است و در بخش شمال غربِ آن جنگلهای كلخید واقع است. جلگه‌های ساحلی اغلب از درختان و گیاهان مناطق معتدله، به‌ویژه مركبات، بلوط، گردو، نارون، صنوبر، كاج و شمشاد پوشیده است. در آجارستان حیواناتی چون آهو، گراز، خرس، گرگ، روباه، سیاه‌گوش، گربۀ وحشی، سمور، شغال، گوركن، بز كوهی و مَرال و پرندگانی چون شاهین، انواع كركس، بلدرچین، چكاوك، سار، پرستو، بلبل، كبك، قرقاول زندگی می‌كنند. در رودخانه‌های آجارستان چند نوع ماهی ازجمله ماهی آزاد و قزل‌آلا یافت می‌شود (همان، 223-224؛ بریتانیكا).

سابقۀ تاریخی

نام كلخید از هزارۀ نخست پیش از میلاد در كتیبه‌ها به صورت نام سرزمین كُلْخها یا كولخها آمده است. دولت اورارتو به روزگار سردوری دوم، شاه آن سرزمین، كولخها را مورد حمله قرار داد (آرویتونیان، 251). در نوشته‌های آشورنذیرپال سوم از ویرانی شهر كلخ و احیای مجددِ آن سخن رفته است (پیوتروفسكی، اورارتو، 40-41). گزنفون از سرزمین كلخها یاد كرده است (همو، «دولت وان»، 119). هرودوت نیز از هم‌مرز بودن سرزمین ماد با ناحیۀ‌ كلخید مطالبی آورده است (دیاكونوف، 415-416). وی ازجمله دربارۀ حملۀ دریایی یونانیان به كلخید در روزگار هخامنشیان شرحی نوشته است (پیرنیا، 3 / 660). سدۀ 6 ق‌م در سرزمین كلخید (اگریسی) دولتی تأسیس گردید. از اواخر سدۀ 6 تا نیمۀ نخست سدۀ 5‌ ق‌م دولت كلخید وابسته به دولت هخامنشی و تابع ساتراپهای ایران بود. اواخر سدۀ 4ق‌م فرمانروای كلخید با شاه ناحیۀ كارتلی متحد شد و تلاش برای ایجاد دولتی مستقل در آن سرزمین آغاز گردید. اواخر سدۀ 2‌ق‌م كلخید تابعیت دولت پونت (پونتوس) را پذیرفت (همو، 8 / 2274). سدۀ نخست ق‌م رومیان بر این سرزمین تسلط یافتند. طی سده‌های اول و دوم م دولت كلخید منقرض شد و در مصب رود چوروخ دولت جدید لاز تأسیس گردید و به‌تدریج كلخید را تابع خود نمود (دایرة‌المعارف بزرگ شوروی، چ 3، 12 / 427). بنابر نوشتۀ مورخان عهد باستان در سدۀ 2م قوم لاز مصب رود چوروخ و نواحی اطراف آن را در اختیار داشت. فرمانروایان لاز در سدۀ 4م اهالی شمال كلخید را تابع خود كردند. مراكز عمدۀ این دولت عبارت بودند از آرخئوپولیس، رودوپولیس و واشناری. از سدۀ 6م اراضی لازیكا، كه كلخید را نیز دربر می‌گرفت، ‌صحنۀ پیكار میان 2 دولت بزرگ ایران و روم شرقی شد (همان،‌14 / 116).
در مذاكرات صلح قباد (كواذ) اول پادشاه ساسانی و ژوستن (یوستینوس) امپراتور روم شرقی مقرر شد سرزمین لازیكا، یا لازیكه به ایران واگذار گردد (كریستن سن، 379). لازیكا بعدها لازستان نیز نامیده شد. در نیمۀ نخست سدۀ 6 م پیران گشنسپ، از دودمان پارتی مهران، فرماندهی سپاه ایبری (گرجستان) و آلبانیا (اران) را برعهده داشت. وی در حدود 538- 539 م به قتل رسید. برادر او مهران در این زمان در لازیكا فرمانروایی داشت (نولدكه، 681). از سدۀ 7م سرزمین آجارستان مورد هجوم شاخه‌ای از ایبریان (گرجیان) قرارگرفت كه آنان را كارتاولی می‌نامند (ترك آنسیكلوپدیسی). با فتوحات مسلمین در سدۀ 1ق / 7م این سرزمین تابع خلافت شد. سدۀ 3ق /  9م لازیكا به تابعیت شاهزاده‌نشین تادوكلارجتی درآمد و از سدۀ 4ق / 10م بخشی از قلمرو ایبری (گرجستان) شد. سده‌های 5-7ق / 11-13م سپاهیان سلجوقی و سپس مغولان بر این سرزمین حمله بردند. در نیمۀ دوم سدۀ 10ق / 16م سرزمین كنونی جمهوری خودمختار آجارستان به تصرف دولت عثمانی درآمد و این دولت تا 1878م بر این ناحیه فرمان راند (دایرة‌المعارف بزرگ شوروی، چ 2، 1 / 406، چ 3، 1 / 226). بنابر نوشتۀ مورخین و مطلعین، طی نیمۀ دوم سدۀ 10ق / 16م در اراضی آجارستان نه تنها گرجیان مسلمان، بلكه مسیحیان نیز سكنى داشتند (همان، چ 2، 400). جنگهای 2 دولت عثمانی و روسیه در 1877- 1878م سبب شد كه شهرهای باطوم، قارص و اردهان تحت تسلط دولت امپراتوری روسیه قرار گیرد. در 1878م طبق تصمیم كنگرۀ برلین، آجارستان به گرجستان پیوست. در 15 آوریل 1918م تركان شهرهای باطوم، آخالتسیخا، اردهان و بخشی از ناحیه گوریو را متصرف شدند. از دسامبر 1918م تا ژوئیۀ 1920م بندر باطوم در اشغال سپاهیان انگلیس بود. در 18 مارس 1921م بلشویكها در سرزمین آجارستان مستقر شدند و در 16 ژوئیۀ همان سال جمهوری خودمختار آجارستان تأسیس و بخشی از جمهوری شوروی گرجستان شد (همان، 1 / 400، 401). در 1992م جمهوری فدراتیو قفقاز تأسیس یافت و آجارستان به همراه گرجستان به صورت بخشی از این جمهوری درآمد، ولی مدتی بعد فدراسیون قفقاز منحل شد و جمهوری خودمختار آجارستان صورت پیشین را بازیافت، آجارها در دوران سلطۀ امپراتوری عثمانی اسلام آوردند و به سبب نفوذ و گسترش اسلام در آجارستان، روسها این سرزمین را گرجستان اسلامی نامیدند (ریكمر، 465)، ولی آیین مسیح نیز همچنان در این منطقه رواج داشت. همچنین آجارها ویژگیهای قومی خود را از دست ندادند و مستحیل نشدند.

جمعیت و زبان

آجارها كه در زبان محلی گرجی آنها را آجارلی گرجیانی می‌نامند از 2 شاخۀ مینگرلی و كارتلی هستند كه در جمهوری خودمختار آجارستان سكنى دارند. از 000‘ 343 نفر جمعیت آجارستان (آمار 1976م) 000‘ 237 گرجی، 000‘36 روسی، 000‘16 ارمنی، 200‘ 7 اوكرایینی، 900‘6 نفر یونانی و بقیه از دیگر اقوام از جمله، یهودی، كرد و ابخازی هستند (آمار 1970م). تا اول ژانویۀ 1976 تراكم جمعیت آجارستان در هر كمـ 2، 3 / 114 گزارش شده است. 000‘130 نفر از ساكنان این جمهوری در مركز آن، شهر باطوم، زندگی می‌كنند (آكینر، 244) كه گرجیان آن را «باتومی» می‌نامند، اكثر اهالی در مناطق كرانۀ دریای سیاه سكنى دارند. تراكم جمعیت در این نواحی بیش از 200 نفر در هر كمـ2 است. از دیگر مناطق پرجمعیت آجارستان، دشتهای اطراف رود آجاریستسكالی است كه تراكم جمعیت آن از 150 نفر در هر كمـ2 تجاوز می‌كند. حدود 50٪ اهالی آجارستان در شهرها سكنى دارند (دایرة‌المعارف بزرگ شوروی، چ 3، 1 / 224، 24(2) / 525، چ 2، 1 / 399، 400)، شمارۀ آجارهای مسلمان جمهوری خودمختار آجارستان را 000‘74 نفر نوشته‌اند. كردان مسلمان كوچ‌نشین ساكن این جمهوری نیز 000‘ 3 نفرند (ترك آنسیكلوپدیسی). آجارها از اختلاط بومیان آن سرزمین با یونانیان و رومیان (مردم بیزانس) پدید آمده‌اند. هجوم قوم كارتاولی به آجارستان در سدۀ 7م، زبان و فرهنگ مردم بومی این سرزمین را عمیقاً تحت‌تأثیر قرار داد. 000‘70 تن آجار ساكن باطوم و كوتائیسی به زبان كارتاولی كه یكی از زبانهای جنوب قفقاز است و نیز به لهجۀ گوری كه یكی از لهجه‌های ساحلی گرجستان است سخن می‌گویند. شاخه‌های نزدیك این زبان در شمال، مینگرلی و در جنوب تسانی یا لازی است. آجارهای مسلمان ساكن نواحی هم‌مرزِ تركیه زبان تركی نیز می‌دانند (ترك آنسیكلوپدیسی).
مركز جمهوری خودمختار آجارستان شهر باطوم (باتومی) است. دومین شهر آجارستان كوبولتی است كه طبق آمار 1970م جمعیت آن را 000‘18 نفر نوشته‌اند (دایرة‌المعارف بزرگ شوروی، چ 3، 12 / 354). محصولات عمدۀ كشاورزی آجارستان، چای، مركبات، گردو، فندق، انگور، اُكالیپتوس، برنج، ذرت و ارزن است. در سالهای اخیر پیشرفتهایی در صنایع آن جمهوری پدید آمده و كارخانه‌های چوب‌بری، فلزكاری و شیمیایی در آجارستان احداث شده است.

مآخذ

بریتانیكا؛ پیرنیا، حسن، ایران باستان، تهران، ابن‌سینا، 1342-1344ش؛ پیوتروفسكی، ب. ب.، اورارتو، ترجمۀ عنایت‌الله رضا، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، 1348ش؛ ترك آنسیكلوپدیسی؛ دایرة‌المعارف بزرگ شوروی (روسی)؛ دیاكونوف، ا م، تاریخ ماد، ترجمۀ كریم كشاورز، تهران، بنگاه ترجمه و نشر كتاب، 1345ش؛ كریستن سن، آرتور، ایران در زمان ساسانیان، ترجمۀ غلامرضا رشید یاسمی، تهران، ابن‌سینا، 1345ش؛ نولدكه، تئودور، تاریخ ایرانیان و عربها در زمان ساسانیان، ترجمۀ عباس زریاب، تهران، انجمن آثار ملی، 1358ش؛ نیز:

Akiner, Shirin, Islamic peoples of the Soviet union, London, 1986; Arutiunian, N. V., Biaynili, Erevan, izdatelstvo Akademii Nauk Armianskoy SSr, 1970; Piotrovskii B. B., Vanskoe tsarstvo, Moskva, izdatelstvo Vostochnoy literaturi, 1959; Rickmer, V., Ricmers, «Lazistan and Ajaristan», The Geographical Journal, London, 1934, LXXXIV, No. 6. 

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.